صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۹  ، 
شناسه خبر : ۳۵۸۴۱۸

تأثیر اساسی عملیات «وعده صادق» 

سعدالله زارعی
عملیات تلافی‌جویانه «وعده صادق» که از سوی بعضی خبرگزاری‌ها از جمله «اسپوتنیک»، تاریخی، قاطع و تعیین‌کننده خوانده شد، دارای مختصاتی است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:‌
1- این عملیات در فاصله 1352ش/ 1973م تاکنون یعنی در طی بیش از50 سال اخیر و پس از عملیات سال 1973 مصر، «قوی‌ترین واکنش نظامی» یک دولت به رژیم غاصب صهیونیستی بود. در طول 50 سال گذشته، البته اسرائیل بارها با چالش نظامی و حمله مواجه بوده است که از جمله باید به درگیری‌های 18 ساله آن با حزب‌الله لبنان در فاصله 1362 تا 1379 و نیز درگیری‌های 1385 علیه لبنان و نیز درگیری‌های آن با فلسطینی‌ها در فاصله 1384 تا همین روزها اشاره کرد. اما واقعیت این است که پس از سال 1352 و متارکه جنگ با رژیم اسرائیل از سوی مصر، رژیم هر چند به‌طور مداوم علیه دولت‌های منطقه مشغول توطئه بود، با پاسخ نظامی یک دولتی مواجه نشده و در واقع مرحله جنگ دولت‌ها را به نفع خود به پایان رسانده بود.
عملیات انتقام‌جویانه پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی با وجود چالش‌های ایران با دولت‌های غربی صاحب اسرائیل، با مانع غیرقابل عبور مواجه نشد. در عملیات بامداد یکشنبه، این دولت‌ها بنا به اعتراف رسمی رؤسای آنان در درگیری به نفع اسرائیل دخالت داشته‌اند اما این مداخله منجر به وارد شدن ضربه‌ای اساسی به عملیات ایران علیه رژیم غاصب نشده است و این برای رژیم غاصب یک چالش واقعی و فاقد راه‌حل می‌باشد. درگیر شدن اسرائیل با دولت ایران یک تصمیم بسیار سخت می‌باشد چرا که ایران می‌تواند علاوه‌بر استفاده از ظرفیت عظیم نظامی خود، از ظرفیت‌های دیگری از جمله امکان همراه‌سازی دولت‌هایی و منفعل‌‌سازی دولت‌های دیگری در منطقه خود برخوردار است. کمااینکه در عملیات وعده صادق این اتفاق افتاده است. عبور پهپادها و موشک‌های ایران در حدفاصل مرزهای جمهوری اسلامی تا عمق فلسطین اشغالی، در فضای تعامل منطقه‌ای دولت ایران رخ داده است.
2- عبور پهپادها و موشک‌های ایران از سامانه‌‌های دفاعی متعدد متحدان غربی اسرائیل در منطقه و عبور از سامانه‌های دفاعی چند لایه خود رژیم، یکی دیگر از مختصات مهم عملیات دفاعی وعده صادق می‌باشد. همین دو روز پیش «ریشی سوناک» نخست‌وزیر انگلیس مدعی شد در دفع پهپادهای تهاجمی ایران به نفع رژیم غاصب اقدام کرده و تعدادی از پهپادهای ایرانی را دفع کرده است. آمریکا در عراق و سوریه حضور دارد و در آن‌ها دارای پایگاه‌هایی است اما واقعیت این است که در این عملیات، اگرچه توانایی‌های دفاعی آمریکا به نفع اسرائیل به صحنه آمد اما چندان موفق نبود و دلیل آن هم اصابت پهپادها و موشک‌های ایران به عمق رژیم با وجود فاصله حدود 1500 کیلومتر می‌باشد. خود رژیم صهیونیستی از سامانه پرهزینه گنبد آهنین و دو سامانه پاتریوت و فلاخن داود استفاده کرد اما با همه این‌ها بخش عمده پهپادها و موشک‌ها از سامانه‌های دفاعی تعبیه‌شده اسرائیل عبور کرده و به دو پایگاه مهم اطلاعاتی و نظامی اسرائیل در شمال شرق و مرکز فلسطین اصابت کرده‌اند و این در حالی است که مقامات ارشد کنونی و سابق آمریکا با صراحت و مکرر گفته‌اند نسبت به امنیت و بقاء رژیم متعهدند. به همین دلیل غربی‌ها و به طور خاص آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها برای اینکه وانمود شود با کمک‌های ویژه آنان عملیات نظامی ایران با شکست مواجه شده است، «بازی عدد» راه انداخته‌اند! یعنی از یک‌سو عدد پهپادها و موشک‌های شلیک شده ایران را دو تا سه برابر بیان می‌کنند و از سوی دیگر عدد اصابت موشک‌ها و پهپادها را تقلیل می‌دهند و این بازی در حالی است که از یک‌سو گفته می‌شود اسرائیل برای واکنش به عملیات ایران جلسه ویژه تشکیل داده و نتانیاهو هرگونه اظهارنظر مقامات اسرائیلی درباره عملیات ایران را ممنوع کرده و نیز خود محافل غربی در حین عملیات ایران، حقایق برجسته مربوط به اقدام ایران را تبیین کرده‌‌اند. طی طریق پهپادها و موشک‌های کروز و بالستیک، درجه آسیب‌پذیری و خلأ سامانه‌های دفاعی را نشان داده است. این آسیب‌پذیری در حدی است که مقامات تل‌آویو -پایتخت- گفته‌اند عملکرد سامانه‌های دفاعی اطراف این شهر به صفر رسیده‌اند. اسرائیل با وجود این نقطه ضعف بزرگ چگونه می‌تواند با قدرت مقابل خود به توازن یا بازدارندگی برسد؟ 
3- حمله تلافی‌جویانه «وعده صادق»، یک عملیات مخفی و غافلگیرکننده نبوده و امکان غافلگیری عملیاتی هم در آن وجود نداشته است. از زمانی که حمله رژیم به مقر فعالیت‌های کنسولی ایران در دمشق صورت گرفت، یعنی از 13 فروردین ماه، و طی دو هفته پیش از عملیات تلافی‌جویانه ایران، بارها مقامات ارشد جمهوری اسلامی از حتمی بودن پاسخ ایران صحبت کرده‌اند. آماده‌سازی حجمی از لنچرهای پرتاب هم نمی‌توانسته مخفی صورت گیرد. اینکه در عین حال پهپادها و موشک‌های ایران به اهداف اصابت کرده‌اند، اهمیت زیادی دارد و چه کسی است که نداند قدرت آنکه از قبل اعلام می‌کند می‌خواهد ضربه بزند، از قدرت کسی که بدون اعلام قبلی، ضربه‌اش را می‌زند، بیشتر است. عملیات بامدادان سپاه در فضای مطالبه برخورد صورت گرفته است و اسرائیل علی‌رغم هوشیار بودن، متحمل ضربات سخت شده است. 
4- عملیات وعده صادق روی دو نقطه مهم نظامی در شمال و مرکز رژیم صهیونیستی تمرکز داشته است. حمله به پایگاه جمع‌آوری و هدایت اطلاعات در منطقه «جبل‌الشیخ» واقع در 15 کیلومتری بلندی‌های جولان اشغالی و حمله به پایگاه بزرگ نیروی هوائی موسوم به پایگاه هوائی نواتیم، واقع در حدفاصل جنوب کرانه باختری و شمال دیمونا صورت گرفته و حسب آنچه گزارشگران اسرائیلی و آمریکایی گفته‌اند، این دو پایگاه منهدم شده و فعالیت آن‌ها متوقف گردیده است. 
حمله ایران نه کور و نه متوجه مناطق غیرنظامی بوده است. ضربه به موقعیت اطلاعاتی و موقعیت عملیاتی نیروی هوائی اسرائیل دارای این پیام است که ایران توانایی آن را دارد که همه موقعیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی رژیم غاصب را از کار بیندازد. این موضوع را با آنچه در فاصله 1948 تا 1973 در جنگ‌های عربی با اسرائیل رخ داده مقایسه کنید تا اهمیت عملیات وعده صادق مشخص شود. اسرائیل در جنگ‌های چندگانه عربی با همین دو نوع پایگاه‌ها، توان اطلاعاتی و عملیاتی ارتش‌های بزرگ عربی را خنثی کرد و به کنترل خود درآورد، این پایگاه‌های جاسوسی و تهاجمی در حکم ابزار حفظ موجودیت و توسعه اسرائیل عمل کرده‌اند و حیات ننگین رژیم، بسیار وابسته به آن‌ها بوده است. حالا همین دو دسته از پایگاه‌های حیاتی، از سوی ایران مورد حمله قرار گرفته‌اند. 
آنچه در روز یکشنبه انجام شد، مشت نمونه خروار توانایی ایران در تحت کنترل درآوردن رژیم غاصب است. اگر حمله روز یکشنبه متوجه یک مجتمع بزرگ اقتصادی -مثلاً بندر تجاری حیفا -یا متوجه یک مجتمع بزرگ انسانی در تل‌آویو بود و منجر به خسارت سنگین اقتصادی و یا انسانی هم می‌شد، برای اسرائیل قابل تحمل‌تر بود؛ چرا که تخریب اقتصادی و تلفات انسانی قابل بازگشت است. کما اینکه آنچه در غزه رخ داده، ظرف یک دوره پنج ساله، قابل بازسازی و بازیابی است. مشکل بزرگ رژیم در غزه هم این است که علی‌رغم ۱۹۳ روز جنگ و تخریب وسیع مجتمع‌ها و اجتماعات انسانی، نتوانسته در ساختار اطلاعاتی و عملیاتی مقاومت اثر عمده‌ای برجای بگذارد و لذا همین الان مقاومت فلسطین علی‌رغم ضایعات وسیع اقتصادی و انسانی، در مذاکرات بر شروط خود تأکید می‌کند. دلیل آن این است که هنوز ساختارهای اطلاعاتی و عملیاتی آن کار خود را انجام می‌دهند. 
حمله ایران به مهم‌ترین پایگاه نیروی هوائی رژیم در شمال پایگاه اتمی دیمونا و انهدام آن به این معناست که ایران قدرت تخریب تمام توانایی‌های اطلاعاتی و عملیاتی رژیم که دو پایه اصلی قدرت آن -در کنار دو پایه سیاسی و روابط خارجی -به حساب می‌آیند، دارد و این روند، موجودیت رژیم را تهدید می‌کند. 
دقیقاً به دلیل مختصات ذکر شده، «یوسی کوهن» رئیس سابق موساد، بعد از عملیات وعده صادق تصریح کرد «به نفع اسرائیل نیست وارد رویارویی با ایران بشود» و به همین دلیل است که مقامات غربی به کار بردن تعبیر «بازدارندگی» در تفسیر اقدام یکشنبه ایران را، منع کرده تا عملیات تنبیهی ایران، بازدارنده دیده نشود و این در حالی است که نماینده سابق تسلیحاتی سازمان ملل با اشاره به گستره عملیات دفاعی ایران گفت: «اسرائیل عملاً بی‌دفاع بود». نکته دیگر این است که عملیات وعده صادق ثابت کرد، کمک‌های تسلیحاتی، مالی، سیاسی و اطلاعاتی آمریکا و دولت‌های اروپایی، به محافظت از پایگاه‌های اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل در برابر ایران نمی‌انجامد. 

ایران مقتدر،آبروی جهان اسلام

کورش شجاعی
بیش از 6ماه است که رژیم غاصب صهیونیستی با حملات گسترده هوایی و زمینی مرتکب انواع جنایت ها در غزه می شود. در این مدت حدود 33هزار انسان بی گناه که 14 هزار تن از ایشان زن وکودک بودند توسط جلادان صهیونیست به شهادت رسیدند و بیش از 70هزار نفر نیز مجروح شده اند،آمار اعلام شده همچنین از مفقودشدن حدود 9هزار نفر  و زیر آوار ماندن این تعداد انسان حکایت دارد. ارتکاب جنایت جنگی و نسل کشی توسط رژیم کودک کش اسرائیل بر همه جهان به اثبات رسیده است. رژیم سفاک حتی از به خاک و خون کشیدن انسان های گرسنه و در  صف گرفتن مقداری نان و آب و غذا دریغ نکرده است. و تاسف بار  این که جهان مدعی تمدن و رعایت حقوق بشر و همچنین سازمان ملل متحد و شورای امنیت و... اقدامی موثر و عملی برای پایان دادن به جنایت های رژیم نامشروع اسرائیل انجام نداده اند بلکه برخی سران کشورهای غربی به ویژه آمریکا به صورت آشکار از اسرائیل حمایت می کنند و انواع بمب ها و تجهیزات نظامی را در تیراژ بالا در اختیار اسرائیل می گذارند. از حمایت های اقتصادی،تجهیزاتی وسیاسی آمریکا و برخی کشورهای دیگر غربی که بگذریم کشورهای اسلامی نیز اقدام چشمگیر و موثر و عملی برای پایان دادن به قتل عام مردم غزه انجام نداده اند که هیچ بلکه برخی از آنان حتی حاضر نشده اند روابط سیاسی ،اقتصادی خود را با رژیم خونریز اسرائیل قطع کنند؛ در این بین از معدود کشورهای اقدام کننده علیه جنایت های اسرائیل،یمن بوده که در پهنه دریا، خسارت هایی به کشتی های اسرائیلی و کشتی های در حال حرکت به مقصد اسرائیل وارد کرده است. اما هیچ کدام از این اقدامات و حتی برخی تحرکات حقوقی مانند معدود قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد و حتی حکم دیوان بین المللی دادگاه لاهه علیه رژیم صهیونیستی موجب نشد تا دست از نسل کشی و جنایت و قتل عام مردم غزه بردارد؛ در این میان دولت نامشروع و تروریست اسرائیل  چند روز پیش در بحبوحه کشتار مردم بی گناه و بی دفاع غزه با محاسباتی از پیش تعیین شده و با اهدافی خاص دامنه جنایت های خود را از غزه به بخش کنسولی سفارت ایران در سوریه گسترش داد و مرتکب خطایی بزرگ،غلطی فاحش و جنایتی سهمگین شد. بدیهی است که براساس کنوانسیون های بین المللی حمله به اماکن دیپلماتیک حمله به خاک کشور متبوع محسوب می شود و پر واضح است که حمله آشکارای رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در سوریه از این قاعده مستثنا نیست و البته که تجاوز و جنایتی چنین بی شرمانه که به شهادت 7 تن از فرزندان این ملت و مستشاران قانونی ایران در خاک سوریه انجامید، نباید بی پاسخ می ماند. آنچه در نیمه شب شنبه26فروردین در ارتباط با «تنبیه»رژیم صهیونیست توسط کشورمان انجام شد، بخشی از پاسخ به جنایت اسرائیل در حق ایران عزیزمان بود. درباره این اقدام تنبیهی به چند نکته حائز اهمیت اشاره می شود: 1-موشک باران یک پایگاه هوایی مهم و مرکز اطلاعاتی در اسرائیل و انهدام بخش های قابل توجهی از آن توسط ایران در درجه اول، موجب فرو ریختن و شکستن «هژمون»رژیم صهیونیستی و نفوذناپذیری سیستم دفاعی این رژیم و افسانه شکست ناپذیری اسرائیل شد. 2-هدف قراردادن پایگاه هوایی اسرائیل در خاک فلسطین اشغالی که از آن به عنوان«چشم اسرائیل»نام برده می شود آن هم از مبدأ و خاک ایران، معادله پاسخ به تهدیدها و حملات احتمالی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان را تغییر داد یعنی این که از این پس هر تجاوز احتمالی این رژیم علیه کشورمان از داخل خاک ایران پاسخ داده می شود و این یعنی تغییر و تحولی اساسی در «دکترین دفاعی»ایران در مقابل هرگونه تهدید و تجاوز احتمالی اسرائیل. 3-پاسخ موشکی-پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی و عبور از سیستم پدافندی و دفاعی «چندلایه» اسرائیل که البته از کمک بی دریغ آمریکا نیز بهره مند شد،از دقت،توانمندی،توان و قدرت موشکی و همچنین توان بسیار بالای «جنگ الکترونیک»کشورمان حکایت می کند. توان و قدرتی که بی گمان ضرورتی انکارناپذیر برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور محسوب می شود. 4-فراموش نکنیم که این همان اسرائیل است که در چند جنگ پیروز بلامنازع بر قدرتمندترین کشورهای اسلامی عربی بوده است مثال بارز آن جنگ سال 1967 که کشورهای قدرتمندی مانند مصر،اردن،سوریه و حتی عراق و عربستان باهم در مقابل رژیم صهیونیستی تنها 6 روز دوام آوردند و شکستی سهمگین متحمل شدند،شکستی که نه تنها به در هم شکستن ارتش های (خصوصا نیروی هوایی)برخی از این کشورها و کشته شدن و اسارت بسیاری منجر شد بلکه بخش های مهم دیگری از سرزمین فلسطین به اشغال اسرائیل درآمد که این شکست فاحش اعراب،از جمله عوامل شکل گیری افسانه شکست ناپذیری اسرائیل در منطقه شد. اما امروز به وضوح می بینیم که به لطف خداوند پاسخ دقیق و قاطع موشکی پهپادی ایران مقتدر و قدرتمند چگونه این افسانه را درهم شکست. 5-موشک باران یک پایگاه مهم هوایی و مرکز اطلاعاتی در خاک فلسطین اشغالی که نقش کلیدی در حمله هوایی و موشک باران بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق سوریه را داشته است اولا از قدرت اطلاعاتی و ثانیا از رعایت اصول نظامی و البته جوانمردی و ثالثا از دقت این عملیات مهم و تاریخی و سرنوشت ساز کشورمان علیه رژیم غاصب حکایت می کند. 6-هدف قرارندادن مراکز تجاری و جمعیتی فلسطین اشغالی علاوه بر این که از خویشتن داری و جوانمردی و رعایت اصول و قوانین بین المللی توسط کشورمان حکایت می کند،دلیل روشن و آشکاری برای اثبات دقت عملیات موشکی  پهپادی ایران است. 7-این عملیات همچنین نشان داد که ایران نه تنها دارای توان و قدرت لازم برای دفاع از حیثیت و تمامیت ارضی کشور است بلکه «اراده» لازم برای دفاع جانانه در مقابل هر دشمن تجاوزگری را دارد و مهم تر این که چنین عملیاتی نشانگر قدرت بالا و توان بازدارندگی ایران قدرتمند و مقتدر است،قدرت و اقتداری که با«صبر استراتژیک»،«محاسبات دقیق»،«هوشمندی»،«دقت»،«آینده نگری»،«واقع بینی» و درگیرنشدن در مهلکه «احساس و هیجان» تحت نظارت ولایت هرجا که لازم باشد ازآن استفاده می شود،و قدرت و اقتداری چنین هوشمندانه،واقع گرایانه و محاسبه شده نه تنها موجب تداوم عزت ایران بلکه باعث افتخار جهان اسلام است.

انتقام تاکتیکی و تمرین راهبردی 
هادی محمدی
عملیات نظامی ایران در بامداد یک شنبه که در آمادگی کامل رژیم‌صهیونیستی و تیم غربی امریکایی، انگلیسی و فرانسوی با همه امکانات دفاعی‌شان به اجرا درآمد، گفتنی‌های زیادی دارد. هدف عملیات، تنبیه مجرم در سطحی بازدارنده بود که با انتخاب هدف نظامی معنادار در داخل مناطق رژیم‌صهیونیستی و با عبور از چهار سطح پدافندی و مسافت تقریبی هزار و ۵۰۰ کیلومتر به سرانجام رسید. واکنش‌های اولیه امریکا به عنوان طرف اصلی و رژیم‌صهیونیستی به عنوان مجازات شونده این بود که بزرگ‌ترین حمله موشکی و پهپادی تاریخ را تجربه کردند و ترس، وحشت و شرایط تحقیرآمیز، نه تنها جامعه صهیونیستی بلکه سطوح گوناگون نظامی و امنیتی صهیونیست‌ها و لایه‌های پایگاهی امریکا در منطقه تا کاخ سفید را دربرگرفت و ساعات کابوس‌واری را تا صبح سپری کردند، چرا که تأکید داشتند آنچه شاهد بودند و تجربه کردند بیش از آنچه بود که توقع داشتند. با اینکه طراحان نظامی ایران می‌توانستند اهداف وسیع‌تری از مناطق نظامی یا اهداف گسترده‌ای از مراکز اقتصادی، انرژی و سیاسی را در برنامه‌ریزی خود قرار دهند، ولی پایگاه اصلی عملیات‌کننده در نواتیم و شبکه اطلاعاتی و راداری هدایت‌کننده در جولان اشغالی، نقطه هدف تنبیهی قرار گرفت و همه ملاحظات منطقه‌ای و جهانی در طراحی لحاظ شد. بدیهی است این عملیات بازدارندگی را فراتر از رژیم‌صهیونیستی در سطح منطقه و به ویژه در قبال امریکا تحکیم بخشید و بسیاری از نقاب‌های رنگارنگ در برخی کشور‌ها را رسوا کرد؛ چه شاهزاده اردنی انگلیسی‌الاصل که رسوایی دفاع علنی از اسرائیل را پذیرفت و چه بقیه دست‌نشاندگان انگلیسی که پس از جنگ جهانی دوم، کرسی‌های غصب‌شده‌ای در جغرافیای دیگر را برای نقش‌آفرینی در منافع امریکا و رژیم صهیونیستی به عهده گرفتند. عده‌ای دیگر از رسوا‌شده‌ها همان‌ها بودند که از مواضع منافقانه و دوگانه‌شان در حمایت از فلسطین چهره‌گشایی شد. دلیل این است که اساس رژیم صهیونیستی را در خطر جدی احساس می‌کنند که حاضرند به ذلت امروز تن دهند. نکته مهم در عملیات، اراده شجاعانه، تصمیم‌گیری غیرتمندانه وطنی در دفاع از حاکمیت و منافع و دفاع بی‌تردید از ارزش‌های انقلابی، انسانی و دینی و شهامت ایستادگی در مقابل مهم‌ترین پروژه استعماری قرن بیستم و نمایش قدرتمندانه طراحی و برنامه‌ریزی حرفه‌ای و با نگاه راهبردی به یکسره‌سازی رژیم‌صهیونیستی و در نظر گرفتن بازی جنگ و تسلیحات در مقابل حامیان و سازندگان رژیم‌صهیونیستی بود. 

در پس تمامی تلاش‌های هدفمند و مأیوس تبلیغاتی برای جان بخشیدن به صهیونیست‌ها یا تصویر ناقص، معیوب و وارونه از عملیات «وعده صادق» و نتایج و پیامد‌های آن در سطح غزه و منطقه و جهان، نخبگان نظامی و باتجربه غربی، از هم اکنون به عمق ارزشمند در طراحی عملیات «وعده صادق» مشغولند. نه اینکه فقط در فریب عملیاتی، از پهپاد‌های مشخصی برای تخلیه موشک‌های پدافندی یا به انحراف کشاندن آن‌ها و باز‌کردن راه برای پهپاد‌های هجومی و موشک‌ها استفاده شده، بلکه مهم‌تر از آن، چیزی است که در طراحی عملیاتی و ابزار‌های تسلیحاتی، دست خود را در سطوح تکنولوژی پیشرفته نظامی آشکار کرده‌اند، ولی ایران برخلاف آن‌ها نه تنها دست تکنولوژی نظامی خود را باز نکرده، بلکه با ساده‌ترین ابزارهایش و با کمک تجربه و طراحی عملیاتی، بازی جنگ و تسلیحات را به نفع خود رقم زده و اهداف خود را محقق کرده است. عملیات «وعده صادق» همزمان، گوشمالی و مجازات رژیم‌صهیونیستی را ثبت کرد و در کنار آن یک تمرین استراتژیک نظامی با نگاه به طراحی و بازی جنگ و تسلیحات در آینده را به نمایش گذاشت.

تثبیت قدرت بازدارندگی ایران

محمد قادری

براساس اطلاعات رسانه‌های صهیونیستی پس از انجام عملیات «وعده صادق»، رئیس‌جمهور آمریکا به صراحت تاکید کرده است که اسرائیل نباید به فکر پاسخ مجدد به ایران باشد؛ این رویکرد نشان می‌دهد که قدرت بازدارندگی راهبردی جمهوری اسلامی ایران تثبیت شده است.

عملیات وعده صادق تحقق وعده‌ای بودکه جمهوری اسلامی ایران به ملت ایران وخانواده شهدای عزیز حادثه تروریستی کنسولگری ایران در دمشق داده بود، مبنی این‌که حتما رژیم جنایتکار و متجاوز صهیونیستی را تنبیه و مجازات خواهد کرد. این در حالی است که از حدود ۱۰روز گذشته در فضای رسانه‌ای جریان‌های منتسب به رژیم صهیونیستی وغرب، سعی شده بود که انجام این عملیات در حد بلوف قلمداد شود و این‌گونه القا کنند که جمهوری اسلامی ایران اراده و توان لازم را برای پاسخ به رژیم صهیونیستی ندارد، اما ابعاد گسترده عملیات ترکیبی بامداد یکشنبه، مهر تاییدی است بر این‌که تنها دلیلی که جمهوری اسلامی ایران تا پیش از این، چنین رویکردی را دردستورکار قرارنداده بود، پیشگیری ازگسترش ابعاد جنگ بوده است؛ بنابراین عملیات اخیر نباید جنگ‌افروزی تلقی شود، زیرا اگر اسرائیل پاسخ مناسبی دریافت نمی‌کرد، ابعاد جنایت را گسترش می‌داد. فراموش نکنیم که این رژیم به هیچ‌یک از پروتکل‌های حقوق بین‌الملل و حتی جنگ نیز پایبند نیست. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران در قالب بند ۵۱ منشور ملل متحد که حق دفاع مشروع را در صورت تجاوز به خاک هرکشوری مجاز می‌داند، این اقدام را رقم زد. علاوه بر این ابعاد این عملیات ترکیبی عملا کارشناسان نظامی و امنیتی بین‌المللی را نیز متعجب کرده است؛ شاید آن‌ها تصور نمی‌کردند که جمهوری اسلامی ایران ازچنین توانمندی‌ای برخوردار واراده لازم رابرای انجام این عملیات داشته باشد. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان درساعات گذشته اذعان کرده‌اندکه این عملیات معادله قدرت را درابعاد جهانی تغییرداده است. به این ترتیب می‌توان گفت ایران از قدرت بازدارندگی خوبی برخوردار است، چون پس ازاین‌که جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد رژیم صهیونیستی را تنبیه خواهد کرد، وزرای خارجه کشور‌های مختلف با وزیر خارجه کشورمان تماس‌های مکرری گرفتند تا بتوانند نیت ایران را تغییر بدهند. افزون بر این باید به مذاکره تلفنی اخیر بنیامین نتانیاهو و جو بایدن نیز اشاره کرد، زیرا براساس اطلاعات رسانه‌های صهیونیستی، رئیس‌جمهور آمریکا به صراحت تاکید کرده است که اسرائیل نباید به فکر پاسخ مجدد به ایران باشد. این رویکرد نشان‌دهنده این است که قدرت بازدارندگی راهبردی جمهوری اسلامی ایران، تثبیت شده است. باید توجه داشت که عملیات بامداد یکشنبه جمهوری اسلامی ایران، فضاسازی و تصویرسازی صهیونیست‌ها را درخصوص شکست‌ناپذیری لایه‌های گنبد آهنین نیز کنار زد، چراکه تمام لایه‌های این گنبد یکی پس ازدیگری فرو پاشید. نکته دیگری که دراین میان بایدبه آن توجه داشت، این مسأله است که بلافاصله پس از انجام عملیات وعده صادق، رسانه‌های غربی تلاش کردند با تخفیف دادن ماجرا و کوچک قلمداد کردن آن، افکارعمومی داخل اراضی اشغالی و حامیان خود را به‌نوعی از نگرانی خارج کنند. علاوه بر این، آن‌ها در تلاشند تا القا کنند که جمهوری اسلامی ایران نتوانسته چنانچه می‌خواسته به اسرائیل ضربه بزند. این در حالی است که در ساعات آینده ابعاد ضرباتی که رژیم صهیونیستی متحمل شده، مشخص خواهدشد. با این حال نباید فراموش کرد که مقامات رژیم صهیونیستی نیز مانند آنچه در عین‌الاسد اتفاق افتاد، به پنهانکاری روی خواهند آورد تاابعاد ضرباتی که خورده‌اند، فاش نشود. این مسأله نیز، اما مانع نخواهد شد که تمام مردم دنیا و رسانه‌ها به اقتدار و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی وقدرت دفاعی و تهاجمی آن پی‌نبرند. 

چرا به «بینش جامعه شناختی» نیاز داریم؟

هوشمند سفیدی

شاید مهمترین اثری که در زمینه موضوع این یادداشت به رشته تحریر درآمده است، کتاب «بینش جامعه شناختی» (Sociobyical imagination) اثر “سی رایت میلز” است که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد و از طرف «انجمن بین المللی جامعه شناسی» به عنوان یکی از ۱۰ کتاب برتر و پرخواننده قرن بیستم در حوزه جامعه شناسی مطرح شد.

«بینش جامعه شناختی» را می توان به منزله یک قدرت ادارک عمیق از روابط بین پدیده های اجتماعی دانست که دارای فواید بسیاری برای جامعه و قدرتمندی آن است.

از جمله این مزیت ها، می توان به توانایی فرد در قرار دادن سرنوشت خویش در متن زمانه خود، برقراری ارتباط میان سرگذشت فردی خود با تاریخ جامعه و کسب آگاهی از ارتباط مشکلات و مسائل با اقتضائات زمانه و تحولات جامعه و مسائل دیگران و کاستن از فشار روانی بر فرد اشاره کرد؛ درواقع، می توان گفت بینش جامعه شناسانه، کیفیتی از تفکر است که با کمک آن می توان واقعیت جامعه را شناخت.

در بینش جامعه شناختی تأثیر متقابل سه بعد را می توان دریافت؛ اول: بعد ساختاری، دوم: بعد تاریخی و سوم: بعد رفتاری.

اما بینش جامعه شناختی چگونه به دست می آید و فرایند کسب آن چگونه است: به طور خلاصه می توان گفت این بینش در چهار مرحله کسب می شود؛ درک تجارب شخصی در متن عصر خود، درک تأثیر رویدادهای تاریخی در زندگی شخصی، تلاش برای کمک به حل مسائل اجتماعی به جای بی اعتنایی، افسردگی، دلمردگی، بیچارگی و انفعال.

باتوجه به آنچه ذکر شد، به سادگی می توان مصایب فقدان بینش جامعه شناسانه را در جامعه دریافت، مردم برای درک روابط پدیده های اجتماعی، صرفا به آمار و اطلاعات نیاز ندارند، بلکه شناخت رابطه بین پدیده هاست که آنان را به دریافت عمیق مسائل و مستعد تحلیل می سازند.

«سی رایت میلز» در همین رابطه بر این باور است که بسیاری از افراد، فاقد این آگاهی هستند که زندگی آنان در درون یک ساختار اجتماعی شکل می گیرد. مثلاً اگر ما گرفتار پدیده ای مثل فقر در جامعه هستیم، آیا عامل آن خود ما هستیم و یا ساختاری که به ایجاد، گسترش و تعمیق آن می پردازد، شاید شعر زیبای استاد شهریار در این زمینه گویا باشد؛ «گر کسی از تنگی نان جان سپرد / دشمن او جامعه باید شمرد»؛ البته نمی توان از سهم فرد نیز چشم پوشید و البته بینش جامعه شناختی به ما کمک می کند تا علاوه بر درک نقش بستر اجتماعی، از نقش فردی خود نیز البته به میزانی که تأثیر دارد، آگاه شویم.

بینش جامعه شناختی می تواند هم ما را علیه ساختارهای معیوب بشوراند و هم به همفکری و همراهی برای اصلاح آنها سوق دهد.

به نظر می آید امروز بیش از هر زمان دیگری به «بینش جامعه شناختی» نیاز داریم؛ بینشی که به ما حرکت می بخشد و ما را از سکون و سکوت بیرون می کشد. البته باید در نظر گرفت سطوح این بینش، هم مردم عادی، هم روشنفکران و هم مسئولان را در بر می گیرد؛ اگر بعضی از مسئولان، دارای «بینش جامعه شناختی» باشند، هیچوقت طرح های آنها به شکست منجر نمی شود و با درک عمیق‌تر و روشن‌تر از مسائل و موضوعات، می توانند در یافتن راه حل های بهتر عمل کنند.

واکنش ترکیه به عملیات «وعده صادق» ایران
در دیپلماسی هماهنگ در رسانه ناراحت
سمیرا کریم‌شاهی
رصد واکنش‌ها به عملیات «وعده صادق» ایران علیه مواضع رژیم صهیونیستی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های منطقه نشان می‌دهد غالب کاربران جهان اسلام اقدام ایران را تحت عنوان حمایت از فلسطین تحسین کرده‌اند و کارشناسان معترف به عظمت عملیات ایران هستند. همانطور که وعده داده شده بود ابعاد این عملیات و فضای ایجاد شده پس از آن به گونه‌ای شد که قابلیت پشیمان‌کننده برای سران رژیم در عبور از خطوط قرمز و حمله به کنسولگری ایران در دمشق را رقم بزند. اما در این میان ترکیه فضای رسانه‌ای قابل توجهی نسبت به اقدام ایران داشت. بررسی فضای مجازی و رسانه‌ای این کشور در روز پس از عملیات ایران نشان از چنددستگی در واکنش میان جریان‌های متعدد این کشور داشت. رسانه‌های مسلط و دولتی تلاش کردند مخابره پررنگی از عملیات ایران نداشته باشند و تظاهر به اهمیت کم ماجرا کنند. روزنامه‌های «ینی شفق» ترکیه و «جمهوریت» با تاکید بر کلیدواژه «نمایشی»، سعی در ناموفق خواندن عملیات انتقامی ایران داشتند. در شبکه‌های اجتماعی نیز کاربران حامی دولت اردوغان با واکنشی نزدیک به حامیان رژیم صهیونیستی به توهین و تمسخر توانایی نظامی ایران و نحوه مواجهه آن با اسرائیل پرداختند. جریان دوم اسلام‌گرایی ترکیه که متعلق به احزاب اسلامی منتقد دولت است و همچنین جریان چپ نزدیک به ایران و بخشی از مخالفان دولت اما از اقدام ایران علیه اسرائیل حمایت و تایید کردند ایران در خلال بی‌عملی حاکم در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی، کار بزرگی کرده است. روزنامه «آیدینلیک» به عنوان رسانه منتقد مواضع دولت در جنگ غزه در گزارشی که در آن به بررسی ابعاد عملیات ایران پرداخت، عنوان کرد عملیات ایران ذهنیت شکست‌ناپذیر بودن اسرائیل در خاک اشغالی را فرو ریخت. «آلپتکین دورسون اوغلو» کارشناس مسائل منطقه در بخشی از یادداشت خود که به واکنش موشکی - پهپادی ایران پرداخته، ذکر می‌کند اقدام ایران، اسرائیل را مجبور کرد یک‌شبه 10 درصد از بودجه نظامی خود را هزینه کند. حسن سیوری، روزنامه‌نگار ترکیه‌ای نیز با نامیدن اسرائیل به عنوان «اوباش منطقه»، معتقد است ایران با هدف بازدارندگی و به‌رغم تهدیدات آمریکا و هشدارهای وزرای خارجه برخی کشورهای اروپایی توانست این عملیات را علیه اسرائیل انجام دهد.
ایران قبل و بعد از عملیات خود با یک ترافیک دیپلماتیک در سطح منطقه و بین‌الملل جهت رد و بدل شدن پیام‌ها و هشدارها مواجه بود.
در این بین مشخص شد ترکیه به عنوان طرفی که هم با ایران و هم آمریکا روابط خوبی دارد مانند عمان یا قطر در رد و بدل کردن پیام‌ها فعال بوده است. محتوای تماس تلفنی وزرای خارجه ایران و ترکیه در پساعملیات، تاکید بر هماهنگی دستگاه دیپلماسی طرفین به منظور تلاش برای دور ماندن منطقه از تنش بود. در چندین رسانه خبری منتشر شد که این هماهنگی حتی به سطح تحرکات اطلاعاتی و امنیتی رسید و ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا از سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه درخواست داشته به واسطه مذاکره با طرف‌های ایرانی و اسرائیلی، جهت جلوگیری از جبهه‌گشایی جدید در منطقه عمل کند.
به نظر می‌رسد بین آنچه دولت ترکیه در فضای رسمی و دیپلماتیک اعلام و اعمال می‌کند و آنچه در فضای رسانه‌های حامی آن دیده می‌شود 2 کارویژه متفاوت تعریف شده است. همزمان که دولت ترکیه با اتخاذ مواضع محافظه‌کارانه تلاش می‌کند در میان طرف‌های درگیر منطقه نقش‌آفرینی کند اما ناخشنودی آنها با واکنشی که طرفداران‌شان در رسانه‌ها و فضای مجازی بروز می‌دهند آشکار است.
 دولت اردوغان برخلاف تمام نبرد‌های فلسطین، در پسا توفان‌الاقصی، در مدیریت دوگانه حمایت از فلسطین و حفظ روابط با اسرائیل به چالش کشیده شد. فشار داخلی بویژه آن بخش از آن که در انتخابات محلی ترکیه نمود یافت، دولت ترکیه را مجبور کرد بخشی از کالاهای صادراتی خود به رژیم صهیونیستی را محدود کند. هرچند از این اقدام به دلیل اعمال «محدودیت» نه «تحریم» چندان استقبال نشد اما با قرار گرفتن اخبار چگونگی انتقام ایران در صدر رخدادهای منطقه، فرصت مانور روی این اعلام محدودیت از دولت ترکیه گرفته شد. عملیات «وعده صادق» ایران با امیدافزایی میان ملت‌های مستضعف و تحت ستم استکبار و همچنین روشن‌تر شدن جایگاه ایران در مساله فلسطین برای دولت اردوغان که تحت فشار داخلی و اعتراض ملت‌های مسلمان قرار دارد، اقدامی ناخوشایند است. اردوغان 2 دهه است پروژه رهبری جهان اسلام و تصویرسازی خود به عنوان «اول حامی فلسطین» را دنبال می‌کند و اکنون در مقایسه با حمایت ایران از فلسطین خود را دست‌بسته‌ای بیش نمی‌بیند.
 

سیاستگذاری معکوس اروپائیان در فضای مجازی!

 در آستانه برگزاری انتخابات پارلمان اروپا در ماه ژوئن آینده، اتحادیه اروپا از شرکت‌های بزرگ فناوری دیجیتال از جمله فیس‌بوک و تیک‌تاک خواست تا محتویات جعل عمیق (دیپ‌فیک) ساخته شده با هوش مصنوعی را در فضای مجازی شناسایی کرده و هشدار دهند! به عبارت بهتر، اروپائیان به جای آنکه سیاست های کلان خود در زمینه ارتقای بدون محدودیت و کنترل مربوط به هوش مصنوعی در فضای مجازی را مورد هجمه قرار دهند، صرفا از شرکت های فناوری بزرگ خواسته اند تا به صورت مقطعی و موقت( آن هم ناظر بر انتخابات پارلمانی اروپا و برگزاری آن مطابق ذائقه سران اروپایی)، اقدامات مهارکننده را در این خصوص صورت دهند! این مسئله ، نماد دیگری از ابزارگرایی مطلق اروپائیان و نگاه ابزاری آنها نسبت به فناوری های نوین است. این توصیه بخشی از مجموعه‌ دستورالعمل‌هایی است که کمیسیون اروپا آن را در قالب قانون تعدیل محتوای فضای مجازی برای غول‌های دیجیتال منتشر کرده تا آنها با خطراتی که انتخابات را تهدید می‌کند، از انتشار جمله اخبار نادرست، مقابله کنند!به عبارت بهتر، در اینجا دیگر گردش آزاد اطلاعات مبنایی ندارد و جایگزین سخت ترین نظارت های ممکن در فضای مجازی می شود! تعدیل محتوا عبارت از شناسایی محتویات همرسان شده در فضای مجازی و کامنت‌های کاربران است به نحوی که شرکت پیام‌رسان بتواند محتوای مضر و آسیب‌رساننده را پیدا کرده و مثلا برای آن برچسب هشدار بگذارد.نهاد اجرایی اتحادیه اروپا مجموعه‌ای از اقدامات را برای کنترل شرکت‌های بزرگ فناوری مجازی، به ویژه در مورد تعدیل محتوا، به اجرا گذاشته است.بزرگترین ابزار اروپا در این زمینه قانون خدمات دیجیتال است که بر اساس آن این بلوک ۲۲ بستر دیجیتال از جمله اینستاگرام، اسنپ‌چت، یوتیوب و ایکس را با عنوان «بسیار بزرگ» مشخص کرده است.در اواخر سال ۲۰۲۲ که بسترهای «اوپن آی‌ای» و «چت‌جی‌پی‌تی» به صحنه آمدند، هیجان شدیدی در مورد هوش مصنوعی به وجود آمد، اما به موازات آن نگرانی اتحادیه اروپا در مورد مضرات این فناوری افزایش یافته است.بروکسل از تاثیر این فناوری بر انتخابات ششم و نهم ژوئن اروپا با «دستکاری» و پخش «اطلاعات نادرست» بیم دارد.این در حالیست که اروپا در دیگر نقاط جهان به صورت هدفمند محتواهای مخرب و دروغینی را با هدف پیروزی احزاب و گروه های مدنظر خود منتشر ساخته و حتی در خلق بسیاری از بحران های اجتماعی و سیاسی در کشورهای گوناگون دنیا نقش پررنگی ایفا کرده است! از این رو دستورالعمل تازه صادر شده از سوی اتحادیه اروپا، صرفا اقدامی در مسیر حفظ منافع بروکسل است و دیگر هیچ! کمیسیون اروپا دستورداده است که پلتفرم‌های بزرگ تنها اطلاعات رسمی در مورد انتخابات را تبلیغ کنند و به منظور کاهش هر گونه خطر، «مانع پول‌سازی و داغ شدن» محتوایی شوند که «اصالت فرآیندهای انتخاباتی را تهدید می‌کند.سوال اصلی اینجاست که چرا چنین دستور العملی صرفا در قبال انتخابات پارلمانی اروپا صادق است و در قبال دیگر کشورهای جهان( خصوصا کشورهایی که مورد دخالت غرب در آوردگاه های انتخاباتی و سیاسی قرار می گیرند) محلی از اعراب ندارد! این سیاستگذاری معکوس و پارادوسیکال و سکوت پلتفرم ها در قبال آنها، بیانگر بی عدالتی مطلق در فضای مجازی است.آیا اروپائیان در این خصوص توضیحی برای افکار عمومی جهان دارند؟!

فقط کمی عقل و تدبیر!

حسین حقگو
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس پیش‌بینی کرد که کسری بودجه امسال به حدود 300 هزار میلیارد تومان برسد. او همچنین از واردات دو میلیارددلاری بنزین در سال گذشته خبر داد (حاجی‌بابایی- 1403/01/25). وارداتی که قرار نبود اتفاق بیفتد و به گفته او انتظار صادرات بنزین هم می‌رفت؛ چنان‌که برای سال 1401 حدود 9 میلیارد دلار از محل صدور این محصول پیش‌بینی شده بود؛ اما افزایش مصرف از 84 به 120 میلیون لیتر در روز، این محاسبات را برهم زد؛ اما جالب آن است که یارانه‌های پرداختی از محل مابه‌التفاوت افزایش قیمت بنزین از 45 هزار تومان در سال 98 به 400 هزار تومان در‌حال‌حاضر رسیده است؛ یعنی 9 برابر شده است!

این اظهارات رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تنها نمای کوچکی از بحران حاکم بر اقتصاد کشور را به تصویر می‌کشد: «نیاز و عطش بالا برای بهره‌برداری از منابع در عین کاهش شدید این منابع»، بحران منابع آبی و زیست‌محیطی، ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی و نابرابری و شکاف‌های عمیق درآمدی و... نماهای دیگر این وضعیت ناگوار اقتصادی- اجتماعی است که اصلاحات ساختاری را به نیاز حیاتی برای ماندگاری این کشور و سرزمین تبدیل می‌کند. اصلاحاتی که بیش و پیش از هر چیز نیازمند ثبات و آرامش مبتنی بر حقوق شهروندان است. اینکه در فردای پس از هر درگیری و تنش تحمیلی، که در تاریخ هر کشور و ملتی گاهی به امری گریزناپذیر تبدیل می‌شود، عقل و تدبیر به کار افتد و با پذیرش تنوع و تکثر و گفت‌وگو و سیاست‌ورزی و کاهش تنش‌ها و نزاع‌ها، امکان تحقق هدف اصلی هر نظام حکمرانی که رفاه و سلامت شهروندان است، فراهم آید. («انسان‌ها در زمان ورود به جامعه، برابری، آزادی و قدرت اجرائی را که در وضعیت طبیعی از آنها برخوردار بوده‌اند، در اختیار جامعه قرار می‌دهند تا قانون‌گذار آنها را برای صلاح جامعه به کار گیرد، این قدرت موظف است تا جان و مال و آزادی آنها را با رفع نواقص طبیعی از نظر دشواری و عدم قطعیت تأمین کند» -جان لاک - رساله‌ای درباره حکومت).

اما این امر در لحظه اتفاق نمی‌افتد و نیازمند کار و تلاش و دانش و هنر بسیار و در طول سال‌ها و دهه‌هاست. اگر جنگ و منازعه لحظه و روز و ماهی را در بر می‌گیرد، آنچه منطق وجودی هر جامعه‌ای است، صلح و ثبات و امنیت است؛ چراکه بدون این امر نه بقا و دوام کشورها ممکن می‌شود و نه توسعه و رشد و بالندگی ملت‌ها.

کشورمان شاید به واسطه قرارگرفتن در جغرافیای خاورمیانه همواره در دایره تنش و درگیری زیسته و کار توسعه و پیشرفت در آن با سختی توان‌فرسا همراه بوده است. منطقه‌ای مملو از نفت و گاز و پول و ثروت! منطقه‌ای که به لحاظ فرهنگی و تاریخی، زادگاه تمدن بشری و باورها و آیین‌ها و ادیان ابراهیمی بوده و گذرگاه عبور و مرور و ارتباطات و تعاملات و تبادلات جهانی!

حفظ امنیت ملی و مصون و محفوظ‌ماندن از تهدیدات خارجی در این منطقه شاید بیش از هر نقطه دیگری در جهان علاوه بر امنیت نظامی و توانایی‌های تهاجمی و دفاعی مسلحانه، نیازمند امنیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است.

در سال‌های اخیر مؤلفه آخر یعنی «امنیت اقتصادی» در جهان اهمیت بسیاری یافته؛ امری که در کشورمان با وجود شعارهای بسیار و تأکیدات زبانی، کمتر مورد توجه قرار گرفته و عمدتا در ذیل گونه‌های دیگر امنیت معنا و اولویت‌بندی شده است. این در حالی است که هرچه می‌گذرد، نقش این مؤلفه در ثبات داخلی و انسجام اجتماعی و برتری نظامی بیشتر نمایان می‌شود. چنان‌که گسترش فقر، کاهش ارزش پول ملی، نرخ تورم و بی‌کاری بالا، سرمایه‌گذاری پایین و خروج سرمایه و بازار سیاه ارز و... مستقیم و غیرمستقیم امنیت ملی کشورها را با مخاطرات جدی مواجه کرده و امکان سیطره قدرت‌های خارجی را بر حیات آنها فراهم می‌آورد.

در کشورمان یکی از موانع مهم توسعه‌یافتگی «بی‌ثباتی»هایی است که از منظر سیاسی به‌ویژه سیاست خارجی به فضای اقتصادی وارد شده و با ایجاد نااطمینانی و غلبه عوامل برنامه‌ریزی‌نشده؛ مانند تنش و تحریم‌های خارجی، چرخه‌ای از کاهش شدید درآمدهای نفتی و غیرنفتی، کاهش دسترسی به منابع ارزی و افزایش شدید نرخ آن، محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های تجاری و ناترازی دخل و خرج و تورم و... را ایجاد و با کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی عملا توسعه را به امری ممتنع تبدیل و به ابعاد محدود نظامی و امنیتی فرو می‌کاهد. اکنون با آغاز دور جدید درگیری‌های منطقه‌ای با ابعاد جهانی و افزایش نگرانی‌ها از خارج‌شدن آن از کنترل، لازم است به دکترین امنیت ملی کشور نگاه دقیق‌تری شود و توسعه در ابعاد مختلف آن به‌ویژه بعد «اقتصادی» مرکز توجه قرار گیرد. با تورم 40‌درصدی و رشد سه، چهار‌ درصدی و ناترازی‌های بزرگ تجاری و فرار عظیم سرمایه‌های مادی و فکری و افزایش فساد و قاچاق و گسترش فقر و نابرابری و... و ملتی حسرت به دل، کمتر می‌توان به توسعه اندیشید. «وقتی می‌شنوم مردم ایران خودشان را با کشورهای منطقه مقایسه می‌کنند، عزا می‌گیرم. در گذشته مردم ایران خودشان را با اروپا مقایسه می‌کردند. نه (حداقل) خودشان را با ژاپن و کره جنوبی مقایسه می‌کردند. حالا مردم ایران خودشان را با کشورهایی که هیچ نداشتند، مقایسه می‌کنند؛ اما ایران همچنان این استعداد را دارد که قدرت اول منطقه باشد، فقط کمی عقل و تدبیر می‌خواهد (اسحاق جهانگیری- سالنامه نوروز 1403 اعتماد)