مقالهای از «سعید حجاریان»
اشاره: در سلسله مقالاتی که آغازگر آن محسن میردامادی بود، درباره موضوع «دولت در سایه» و لزوم شکلگیری آن صحبت شد. بعدها عباس عبدی هم در این زمینه نوشت و حالا سعید حجاریان هم دراینباره ابراز عقیده کرده است. حجاریان در نوشتار پیشِرو از ضرورت تحزب و تقدم آن بر دولت سایه نوشته است. به اعتقاد حجاریان، دولت در سایه در سایه وجود احزاب قوی معنا پیدا میکند که با فقدان آن در شرایط فعلی، او این سؤال را طرح میکند: «آیا جمعی از احزاب اصلاحطلب در کنار هم میتوانند تشکیل دولت سایه بدهند یا خیر؟ چون اگر بنا باشد در انتخابات آتی همچنان ائتلاف آنها پایدار بماند، شاید لازم باشد از امروز برای این قبیل امور کار جمعی انجام بدهند». برای توضیح این مطلب هم گریزی به اصل همپوشانی جان رالز زده است که تشکیل دولت در سایه را از سوی ائتلاف اصلاحطلبان و نه احزاب، در شرایط فعلی توجیه میکند. مقاله «سعید حجاریان» را در ادامه میخوانید:
آیا جهان به سوی دینی شدن پیش میرود؟
تحولات اخیر خاورمیانه آنکارا را منزوی کرده است
برای حاکمیت خوب در دوره دوازدهم چه باید کرد
دولت دونالد ترامپ براي عبور از برجام سناريوهاي مختلف را آزمايش ميكند
نقدی بر مقاله انتقادی «هوشیاری در غیاب بازدارندگی» به قلم محمد درودیان
مروری بر شکلگیری کشور عربستان به بهانه تصمیمات و اقدامات اصلاحی اخیر سعودیها
اشاره: تجزیه عثمانی هر نتیجهای که نداشت افزوده شدن 18 کشور به اطلسهای گیتاشناسی جهان را موجب شد. سومین امپراطوری اسلامی تاریخ که پنج قرن عمر کرده بود به دلیل ناکارآمدی سلاطین، افزایش آگاهی و مطالبات مردم، رشد جنبشهای ناسیونالیستی و ادعاهای ارضی و مرزی استعمارگران اروپایی فروپاشید و استانهایش هر کدام به یک کشور تبدیل شدند. دومین کشور بزرگ این کشورها از حیث مساحت عربستان سعودی بود. سرزمینی که پیش از فروپاشی عثمانی، حجاز خوانده میشد و آل سعود با فتح بخش عمده آن قوای عثمانی را عقب رانده بوده و دولتی برای خود تشکیل داده بودند. 23 سپتامبر 1932 میلادی روزی بود که عربستان سعودی به عضویت جامعه ملل درآمد و یک کشور جدید خوانده شد. آنچه میخوانید تاریخچه شکلگیری و رشد دولت آل سعود است در برههای که بیش از 85 سال از قدمتش میگذرد.
نقدي بر يك دهه رشدگرايي