تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۲  ، 
کد خبر : ۳۰۶۵۶۷
تحولات اخیر خاورمیانه آنکارا را منزوی کرده است

ترکیه در مسیر انزوا

(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/08/24 ـ شماره 113 ـ صفحه 11)

تغییر و تحولات اخیر در خاورمیانه ترکیه را مجددا در موقعیتی تدافعی قرار داده است. اصلاحات داخلی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، نزدیک‌تر شدن رابطه ریاض - تل‌آویو و نیز استعفای غیرمنتظره سعد حریری، نخست وزیر لبنان نگرانی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه را نسبت به انزوای آنکارا برانگیخته است.

این اضطراب و نگرانی باعث شده تا دستگاه سیاست خارجی ترکیه سردرگم‌تر از هر زمان عمل کند. اردوغان در سخنرانی اخیر خود نارضایتی خود را از تحولات اخیر خاورمیانه و کاهش نقش ترکیه نشان داد. رئیس جمهوری ترکیه مخالفان داخلی و خارجی خود را تهدید کرد کشورش برای تامین منافع خود از هیچ قدرتی حرف‌شنوی نخواهد داشت و نظامیان ترکیه به‌سادگی می‌توانند اگر لازم باشد در24 ساعت از ادلب تا سنجار را تحت کنترل خود بگیرند. او در این اظهارات، اصلاحات داخلی در عربستان با هدف تحکیم پایه‌های قدرت محمد بن سلمان و تاکید این ولیعهد مقتدر بر «اسلام میانه‌رو» را نیز زیر سوال برده است.

آن‌چه باعث این‌گونه اظهارات هیجانی و مملو از خشم اردوغان شد در درجه اول باید در سیاست‌های اشتباه و هیجانی ترکیه در منطقه جست‌وجو کرد. در نگاه اول به نظر می‌رسد اقدامات اخیر خاندان سعودی در داخل و خارج از مرزها، تنش میان ایران و عربستان را تشدید خواهد کرد.

ترکیه با وجود اختلاف سیاست‌های متعددی که با این دو کشور دارد، اما برای جلوگیری از انزوای خود، تلاش کرده تا رابطه‌ای خوب با این دو قدرت منطقه‌ای داشته باشد، اما آن‌چه اکنون باعث نگرانی اردوغان شده علنی شدن اتحاد سه گانه ریاض – واشنگتن علیه ایران است که با همراهی قاهره و تل‌آویو روبه‌رو شده است. این اتحاد زنگ خطر را برای ترکیه به صدا در آورد و واکنش خشمگینانه اردوغان را در پی داشت. تحلیلگران نزدیک به دولت ترکیه اعتقاد دارند این اتحاد در درجه اول برای مقابله با ایران و متحدانش ازجمله حزب‌الله لبنان شکل گرفته و در مراحل بعدی ممکن است قطر و ترکیه هدف این اتحاد قرار گیرند.

استدلال این تحلیلگران نیز بر پایه حمایت ترکیه از قطر در پی بروز بحران در روابط دوحه و ریاض و خشم عربستان و متحدانش از حمایت بی قید و شرط ترکیه از قطر استوار است. واقعیت این است که سیاست‌های منطقه‌ای آنکارا در سال‌های اخیر باعث شده تا این عضو مهم ناتو تقریبا هیچ دوستی در منطقه نداشته باشد. تا سال‌های اخیر مهم‌ترین قدرت بین‌المللی مستقر در منطقه که رابطه‌ای گرم با آنکارا داشت، آمریکا بود که این رابطه نیز در پی تحولات سوریه و حمایت ایالات متحده از کردهای شمال این کشور به سردی گرایید.

اردوغان امیدوار بود با روی کار آمدن ترامپ، سیاست‌های ایالات متحده در منطقه از جمله در سوریه تغییر کند. با گذشت حدود 10 ماه از روی کار آمدن ترامپ نه تنها رابطه آنکارا- واشنگتن بهبود نیافته، بلکه با تداوم حمایت آمریکا از کردهای شمال سوریه و همچنین چرخش ترکیه به سوی روسیه چشم‌انداز این رابطه مبهم‌تر از سال گذشته شده است.

عثمان کوروتورک، دیپلمات سابق ترکیه با اشاره به تحولات اخیر در خاورمیانه، به دولت آنکارا پیشنهاد داده سیاست خارجی خود را به روال سابق بازگرداند: «آنکارا برای جلوگیری از انزوا باید سیاست سنتی خود در قبال خاورمیانه را احیا کرده و از سیاست خارجی مبتنی بر ایدئولوژی بپرهیزد. مداخله‌های فرقه‌گرایانه ترکیه در منطقه باید پایان یابد و سیاست خارجی سکولار مجددا اجرا شود.

تنها در این صورت است که ترکیه می‌تواند با تمام بازیگران منطقه‌ای وارد مذاکره شود و نقش یک میانجی‌گر را در تنش میان تهران و ریاض ایفا کند. بااین‌حال سیاست‌های سال‌های اخیر اردوغان باعث شده تا بی‌اعتمادی نسبت به انگیزه‌های ترکیه افزایش یابد و شاید در پیش گرفتن سیاست خارجی سکولار هم نتواند چندان نتیجه‌ای برای آنکارا در پی داشته باشد.»

چرخش به سوی مسکو

رئیس‌جمهوری ترکیه بارها کردهای شمال سوریه را تروریست و مخالف امنیت ملی ترکیه خطاب و نارضایتی خود را از سیاست واشنگتن مبنی‌بر حمایت از کردهای شمال سوریه اعلام کرده است.

اردوغان با اصرار بر تهدید کردهای مستقر در شمال سوریه و عراق، نه‌تنها سیاست خود در قبال این دو کشور را بازتعریف کرد، بلکه در حوزه داخلی نیز با دستمایه قرار دادن این تهدید، اقدام به سرکوب مخالفان و منتقدان خود کرد. رئیس جمهوری ترکیه حتی اقدامات اطلاعاتی و نظامی خود در سوریه و عراق را توسعه بخشید، اما بازهم نتوانست به آن‌چه می‌خواست دست‌یابد. تلاش برای بهبود رابطه با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جمله قطر گام بعدی آنکارا بود و ترکیه اقدام به ایجاد پایگاه دریایی در این شبه جزیره واقع در شرق عربستان نکرد.

به این ترتیب در جریان تنش ایجاد شده میان عربستان و متحدانش از یک سو و قطر از سوی دیگر بر سر حمایت دوحه از اخوان‌المسلمین و تلاش قطر برای بهبود رابطه با ایران، ترکیه نیز در کنار این کشور قرار گرفت. جهت‌گیری‌های سیاست خارجی ترکیه را سخنرانی‌های هیجانی و آتشین روزانه اردوغان مشخص می‌کرد و این‌گونه بود که حوزه‌ای که نیازمند درایت و صبر برای تصمیم‌گیری بود به صحنه اقدامات احساسی و تلافی‌جویانه اردوغان تبدیل شد.

با تداوم رویکرد اشتباه در سیاست خارجی ترکیه، هر روز بر تعداد کارشناسان و تحلیلگران منتقد این سیاست افزوده شد. نیکلاس دانفورت، تحلیلگر ارشد مرکز دو حزبی واشنگتن یکی از سرشناس‌ترین منتقدان سیاست خارجی ترکیه به شمار می‌آید؛ او به «المانیتور» می‌گوید: «ترکیه در زمانی وعده داد که قصد دارد تنش‌های خود با همسایگان را به صفر برساند، اما نه‌تنها مشکلات کاهش نیافت، بلکه آنکارا بیش از پیش در منطقه منزوی شد. این نتیجه پراگماتیسم هیجانی است که به دکترین آنکارا در خاورمیانه تبدیل شده است.» احمد داوود اوغلو، وزیر خارجه سابق ترکیه که مغز متفکر سیاست خاورمیانه‌ای حزب عدالت و توسعه بود بر سیاست از بین بردن تنش با همسایگان تاکید می‌کرد. او با تکیه بر این سیاست در پی احیای اقتدار امپراتوری عثمانی بود.

با وقوع بهار عربی و بروز ناآرامی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا این سیاست در عمل نتیجه عکس داد و دیگر هیچ همسایه‌ای نبود که آنکارا با آن دچار تنش نباشد: «اکنون هنوز عقلانیت بر مشاوران و نزدیکان اردوغان حاکم نشده است. اخیرا ابراهیم کالین، یکی از مشاوران و سخنگویان اردوغان، شرایط فعلی ترکیه و انزوای این کشور در خاورمیانه را با وضعیت بریتانیا در انتهای قرن نوزدهم مقایسه کرد و گفت بریتانیا در 25 سال پایان قرن نوزدهم به انزوای خودخواسته رفت؛ انزوایی شکوهمند. این موقعیت همان‌طور که برای بریتانیا مفید بود می‌تواند برای ترکیه امروز هم نتیجه بخش باشد.»

اما مشکل اساسی این است که مشاوران اردوغان بر چه اساسی وضعیت بریتانیا در پایان قرن نوزدهم را با ترکیه امروز مقایسه می‌کنند. امپراتوری بریتانیا در آن زمان یک ابرقدرت به شمار می‌رفت و کاملا خودخواسته این موقعیت را کنار گذاشت، اما انزوای امروز ترکیه در خاورمیانه نتیجه سیاست‌های اشتباه و فاجعه‌بار دولت این کشور برای احیای اقتدار امپراتوری عثمانی در سال‌های اخیر است.

3 چرخش بزرگ

زنجیره سیاست‌های غلط ترکیه در سوریه آغاز شد. در پی ساقط کردن جنگنده روسی در نوامبر 2015، روسیه رابطه خود با ترکیه را قطع کرد و به همکاری نظامی دو کشور در سوریه نیز پایان داد. روسیه که با چراغ سبز دولت سوریه در این کشور حضور یافته بود، دسترسی ترکیه به مناطق شمالی سوریه را قطع کرد و به این ترتیب نفوذ ترکیه در مناطق پرتنش جنوبی خود کاهش یافت. درنهایت با عذرخواهی اردوغان از پوتین در ژوئن 2016 رابطه دو کشور احیا و عملیات مشترک نیز در سوریه از سر گرفته شد.

روسیه به نظامیان ترکیه اجازه داد تا در مناطقی از شمال حلب مستقر شوند و در مقابل، ترکیه هم متعهد شد حمایت خود از شورشیان مخالف حکومت سوریه در این شهر استراتژیک را متوقف کند. با گذشت زمان، ایران، روسیه و ترکیه اقدام به تشکیل ائتلافی کردند تا بدون حضور آمریکا به حل و فصل بحران سوریه بپردازند. این ائتلاف و توافق‌های حاصل از نشست‌های این سه کشور در آستانه پایتخت قزاقستان نتیجه بخش بود، اما هیچ کدام از این تصمیم‌ها خواسته اولیه ترکیه نبود. اردوغان ناچار شد به خواسته روسیه و ایران تن دهد و اهداف آنکارا در سوریه دست نیافتنی‌تر شود. به این ترتیب و با چرخش آنکارا به سوی روسیه، رابطه این کشور با ایالات متحده و ناتو به سردی گرایید.

امروز دیگر در سوریه، ترکیه سیاست مستقلی که براساس منافع استراتژیک خود تعریف شده باشد، ندارد. به جای آن اردوغان به مجری خواسته‌های روسیه در سوریه تبدیل شده است. این زنجیره اشتباه در عراق ادامه یافت. نفوذ ترکیه در عراق متمرکز بر منطقه کردنشین شمال این کشور بود و منافع اقتصادی اقلیم کردستان عراق، رابطه حسنه با ترکیه را توجیه می‌کرد، اما با برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان در 25 سپتامبر این رابطه با شکافی جدی روبه‌رو شد. در پی همه‌پرسی، ترکیه به ایران نزدیک‌تر شد و از موضع دولت عراق علیه اقلیم کردستان حمایت کرد.

به این ترتیب نفوذ ترکیه در اربیل کاهش یافت و در مقابل، در حال حاضر ایران دست بالا را برای تعیین آینده عراق و حتی اقلیم کردستان در اختیار دارد. به این ترتیب در عراق هم ترکیه، جایگاه خود را در سطح یک قدرت درجه دو تقلیل داد. سیاست‌های ترکیه در قبال کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس این زنجیره سیاست‌های غلط آنکارا را تکمیل کرد.

ترکیه معمولا در این حوزه مواضعی بی‌طرفانه داشت تا هر زمان که لازم شد از وزن و نفوذ خود استفاده کند، اما در پی بروز بحران میان قطر و عربستان، ترکیه در جبهه قطر قرار گرفت. با این موضع‌گیری، ترکیه جایگاه خود نزد عربستان، امارات متحده عربی و مصر را از دست داد. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان هم با تشکیل ائتلاف ضد قطر و ضد ایران باعث گسترده‌تر شدن شکاف میان ریاض و آنکارا شد. با اعلام حمایت ایالات متحده آمریکا از مواضع عربستان و چراغ سبز ترامپ برای تشکیل اتحاد ضد ایرانی، ترکیه در جبهه مقابل عربستان و آمریکا قرار گرفت و یک گام دیگر هم از آمریکا دور شد.

بااین‌حال حضور تاثیرگذار ترکیه در ناتو همچنان مانع از افزایش تنش میان آنکارا و واشنگتن شده است. در کنار این تحولات، سفر سعد حریری، نخست وزیر لبنان به عربستان و استعفای اجباری او باعث شد تا با توجه به رابطه اقتصادی نزدیک اردوغان و حریری، ترکیه نفوذ خود در لبنان را نیز از دست رفته ببیند. در حال حاضر و با تحولات اخیر خاورمیانه، گرد و غبار از نمای سیاست خاورمیانه‌ای اردوغان در حال کنار رفتن است و دلایل رفتار‌های هیجانی اردوغان روشن می‌شود. هر اندازه اردوغان سخنرانی‌های آتشین برگزار کرده و هوادارانش را تهییج کند، مسیر غلط ترکیه در سیاست خارجی هم نمایان‌تر می‌شود.

https://asemandaily.ir/post/7556

ش.د9603258

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات