حسين كاشفي در گفتوگو با «آرمان»:
مقدمه: در طول تاریخ معاصر ایران، شاهد ظهور و افول احزاب سیاسی بودهایم. این روند در دورههای مختلف تحتتاثیر عوامل سیاسی و اجتماعی با فراز و نشیبهای زیادی مواجه بوده است. طبق اصل۲۶قانوناساسی: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت». اما آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که احزاب آنگونه که باید در جامعه جایگاه خود را به دست نیاوردهاند و در جذب و جلب آرای عمومی توفیق چندانی نداشتهاند. در این راستا برای بررسی بیشتر نقش احزاب در کشور مهندس حسین کاشفی سخنگوی سابق جبهه مشارکت و عضو کنونی حزب اتحاد ملت که سابقه نایب رئیسی خانه احزاب ایران را نیز در کارنامه خود دارد با «آرمان» به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
ارزیابی هدایتالله آقایی از اعتراضات اخیر در گفتگو با بهار
مقدمه:
تلاش برخی مسئولان و جریانهاي سیاسی برای نشان دادن دولت به عنوان تنها مخاطب و یگانه مقصر حوادث اخیر و همچنین تقلیل مطالبات به نارضایتیهاي اقتصادی، ما را بر آن داشت تا در گفتوگو با هدایتالله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی به طرح مسئله درباره چیستی مطالبات مردم در اعتراضات اخیر و نحوه مواجهه درست با آن بپردازیم. در ادامه مشروح گفتوگو با این عضو ارشد حزب کارگزاران که به تازگی و پس از گذران شش ماه حبس آزاد شده است را در ادامه میخوانید:
محمدرضا خباز در گفتوگو با «آرمان»:
مقدمه: پیشبینیها درباره دولت حسن روحانی به آن شکلی که برخی عنوان میکردند جلو نمیرود و دولت پس از اتفاقات اخیر با چالشها و موانع جدیدی در زمینه تحقق مطالبات مردم مواجه شده است. تغییر معادلات بینالمللی با روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده آمریکا از یک سو و از سوی دیگر تشدید مخالفتهای داخلی با دولت حسن روحانی شرایطی را برای دولت و اصلاحطلبان به وجود آورد که نیازمند تدبیر ویژه برای عبور از این بزنگاه مهم و تاریخی است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این شرایط با دکتر محمدرضا خباز نماینده چهار دوره مجلس شورای اسلامی و استاندار سمنان در دولت یازدهم گفتوگو کردیم. استاندار سابق سمنان در تحلیل این شرایط در گفتوگو با «آرمان» تصریح میکند: «هنگامی که اصلاحطلبان بدون اینکه زمینه را برای رقبا برای تاختن به دولت مهیا کنند به صورت دلسوزانه از دولت انتقاد میکنند در واقع به دنبال حمایت از دولت و کمک به دولت هستند. منتقدان که از منظر بیرونی به عملکرد دولت نگاه میکنند بهتر از کسانی که در دولت حضور دارند میتوانند عملکرد دولت را نقد کنند. در نتیجه این افراد تلاش میکنند دولت را نسبت به ضعفها و رویکردهای اشتباهی که در پیش گرفته آگاه کنند که یک حرکت روبه جلو قلمداد خواهد شد». در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با دکتر خباز را از نظر میگذرانید.
محمدرضا نعمتزاده در گفتوگو با «آرمان»:
مقدمه: مهندس محمدرضا نعمتزاده از جمله سیاستمداران کهنه کار تاریخ انقلاب است که تقریبأ در همه دولتهای پس از انقلاب مسئولیت داشته است. با این وجود حضور ایشان در وزارت صنعت و معدن در دولت یازدهم با گذشته تفاوتهای معناداری پیدا کرد. نعمتزاده که برای بار سوم مسئولیت وزارت صنعت و معدن را برعهده گرفته بود در شرایطی سکان هدایت صنعت کشور را به دست گرفت که کشور با رشد منفی صنعتی و همچنین تحریمهای بینالمللی مواجه شده بود. این در حالی بود که در دوران مسئولیت ایشان در دولت یازدهم، وزارت صنعت و معدن به یکی از کانونهای اصلی مخالفان برای هجمه به دولت تبدیل شده بود.به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آنچه در چهار سال گذشته در وزارت صنعت و معدن دولت گذشت«آرمان» با ایشان گفت وگو کرده که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
۴۰سالگی انقلاب درگفتوگوی «آرمان» با احمد شیرزاد:
مقدمه: در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب قرار داریم، در این راستا بسیاری معتقدند که ۴۰ سالگی زمان بررسی کارنامه است. انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف کم و بیش موفق بوده و توانسته شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را تا حدود زیادی محقق کند. در این راستا اگر به وضع فعلی جامعه بنگریم مردم مشکلات اقتصادی و مطالبات اجتماعی و فرهنگی دارند که در دهه چهارم انقلاب باید بدانها پاسخ گفته شود. برخی معتقدند اینکه مردم اعتراض میکنند دلیل بر این است که به مطالبات ۴۰ سال خود میپردازند و رفاه اقتصادی اجتماعی و امنیت شغلی طلب میکنند. در این راستا برخی معتقدند که جامعه و مسئولان دچار نوعی بحران مفاهمه هستند و توصیه میکنند مسئولان با مردم در مورد مسائل مهم و پیشروی جامعه به گفتوگو بنشینند تا این مسائل حل و فصل شود. تحقق این امر موجب افزایش اعتماد مردم به مسئولان میشود تا آنها با روال بهتری اهداف خود را به پیش ببرند. برای بررسی شرایط کشور در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب و مطالبات تحقق یافته یا نیافته مردم «آرمان» با احمد شیرزاد استاد دانشگاه به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
گفتوگو با محسن رهامي:
مقدمه: محسن رهامیمیگوید: دولت فعلی گرچه اعلام نکرده که دولت اصلاحات است، ولی به هر حال عقبه آقای روحانی عقبه اصلاحطلبان بوده و در مقابل رقیب از شانس حمایت عمده اصلاحطلبان برخوردار شده بنابراین هم عملکرد آقای روحانی، هم مجلس و هم شورای شهر به اسم اصلاحطلبان نوشته میشود. تا به امروز آنطور که باید و شاید و آنگونه که انتظار داشتیم در کاهش بیکاری، آلودگی هوا، مشکلات ترافیک، حل بحرانهای اقتصادی و گشایش زندگی مردم موفق نبودند و به نظر من آن انتظار برآورده نشده است. ناراحتیهایی که اخیراً در جامعه پیش آمد نشان میداد که مردم هنوز عملکرد اصلاحطلبان را به صورت ملموس باور نکردند. شعارهای برخی از مردم نشان میداد که از این دسته بندیهای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا حتی در برخی از شهرها عبور میکنند در حالی که چند ماهی بیشتر نیست که مردم به دولت روحانی رأی دادند و ایشان با رأی بسیار خوبی توانسته در مسند خود ابقا شود، اما انتظارات مردم خیلی بالاتر است زیرا مردم اوضاع ما را با اوضاع قبل از انقلاب مقایسه نمیکنند، اوضاع ما را با کشورهای دیگری از جمله ترکیه، ارمنستان، دبی و آذربایجان مقایسه میکنند و میبینند که در کشورهای همسایه چه اندازه رونق اقتصادی وجود دارد و چطور ترکیه به راحتی توانسته وارد بازار اروپا شود و چطور ارز خود را تثبیت کند در حالی که ارز ما در حال سقوط است. در ادامه بخشی از گفت وگوی شفقنا با محسن رهامیرا میخوانید:
گفتوگوی آفتاب یزد با مرتضی مبلغ درباره ترفند محافظهکاران:
مقدمه: کمکم جریانات سیاسی حاکم بر کشور برای رقابتی دیگر خود را گرم میکنند. سال 98 خیلی دور نیست؛ سال انتخابات مجلس. در این میان اصولگرایان سه شکست پیاپی در سالهای 92،94 و 96 را تجربه کردهاند و مطمئنا دوست ندارند روند شکستهای انتخاباتیشان ادامه پیدا کند و از همین رو بهدنبال یک راهکار و یک روش جدید میگردند تا بلکه شاید اینبار فرجی حاصل شود. این روزها دوباره بحث جمنا را وسط کشیدهاند تشکلی که برای انتخابات 96 شکل گرفته بود و البته در برنامههایش ناکام ماند. هرچند بزرگترین اتفاقی که اینبار افتاد این بود که اصولگرایان به یک کاندیدای واحد رسیدند. در حالیکه بسیاری معتقد بودند شکست جمنا باعث خواهد شد، این جمع نیز به فراموشی سپرده شود، اما بار دیگر این موضوع مطرح شده که این تشکل میخواهد نقشآفرینی کند و در انتخابات 98 لیستهای اصولگرایی تهران و شهرستانها را ببندد با این تفاوت که اینبار قرار است برخلاف لیست 30 نفره شکست خورده سال94، از چهرههایی جدید استفاده شود. اما اینکه این چهرههای جدید چه کسانی هستند و اینکه این تغییرات باعث تغییر در گرایش مردم به اصولگرایان میشود یا نه، پرسشی است که از مرتضی مبلغ، فعال سیاسی میپرسیم، بهخصوص که این روزها عدهای معتقدند اصلاحطلبان هم جایگاه قبلی خودشان نزد مردم را از دست دادهاند و این امر میتواند به پیروزی اصولگرایان در سال 98 کمک کند. این موضوعی است که باعث شد تا از مبلغ درباره این کاهش اقبال به جناح چپ را نیز بپرسیم.
محمود میرلوحی در گفتوگو با آفتاب یزد:
مقدمه: این روزها تعابیر مختلفی از اوضاع موجود کشور میشود، اوضاعی که به نظر میآید دو گانه سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا را به محاق برده است. آیا این بدان معناست که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری اصلاحطلبان و اصولگرایان به یکدیگر نزدیکتر شدهاند؟ اگر چنین است اکنون این نزدیکی باید چگونه هدایت شود که جامعه اصلاحطلب پایگاههای مردمی خود را همچنان داشته باشد؟ پایگاهی که بیتردید هم تضمین بقای اصلاحات است و هم بقای نظام.
انتخابات 98 بسیار نزدیک است، انتخاباتی که در آن بسیاری معتقدند دیگر، اصلاحطلبان به مانند سال 92، 94 و 96 بخت پیروزی ندارند و قرار نیست لیستهای اصلاحطلبی به این سرعت و با آن هماهنگی تمام و کمال به مجلس راه یابد. بسیاری اعتقاد دارند لحظات حساسی در انتظار اصلاحطلبان است؛ لحظات حساسی که اگر مدیریت نشود برابر با نابودی کامل جریان اصلاحات در فردای ایران خواهد بود. جریانی که دیگر محبوبیت سابق را ندارد و به خصوص بعد از حوادث اخیر، از بودجه و خواستههای مردمی در دی ماه امسال گرفته تا ضعفهای مدیریتی دولت در زمینههای مختلف بیشترین هجمهها را علیه خود شاهد است؛ هجمههایی که اینبار نه از سوی رقیب بلکه از سوی گروهی از مردمی است که در انتخابات مختلف به اصلاح طلبان رای داده اند. از این رو به سراغ محمود میرلوحی عضو شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب رفتیم تا از او در مورد حال و هوای این روزهای اصلاحطلبان و انتخابات 98 بپرسیم و اینکه چاره کار درچنین شرایطی چیست ؟
معنا و مبنای نهضت مشروطیت در گفتوگو با دکتر عباس منوچهری
اشاره: 14 مرداد، در تقویم ما، مصادف با صدور فرمان مشروطیت است. به نظر میرسد که «حاکمیت قانون» و «تأسیس عدالتخانه» دستکم از اساسیترین مطالباتی است که در جریان این نهضت طرح شد. از این رو، برآن شدیم تا در گپوگفتی با دکتر عباس منوچهری، استاد علومسیاسی دانشگاه تربیت مدرس و دانشآموخته دکترای علومسیاسی از دانشگاه میسوری امریکا و فارغالتحصیل دوره عالی تاریخ فکری از کالج بوستن، «تحول فکری را که در جریان مشروطیت» رخ داد به بحث بگذاریم. آنچه در ادامه میآید ماحصل این گپوگفت است که میخوانید:
گفتوگو با دکتر احمد بخشایشی اردستانی، کارشناس مسائل بینالملل و پژوهشگر حوزه امنیت
اشاره: پس از شش سال از پدیداری بحران در سوریه و به موازات آن گسترش تروریسم تکفیری در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان با خبرهای آزادسازی موصل، محاصره رقه و برنامه گسترده برای عملیات در خاک دیرالزور طلیعهای کم سو از برقراری آرامش نسبی به چشم میخورد. اگر توافق سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در قالب نشستهای آستانه به شکلگیری عملی مناطق امن در سوریه بینجامد امیدها برای حل بحران این کشور بیشتر خواهد شد. فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه هم بتازگی از نزدیکی شکست داعش در سوریه خبر داده و نسبت به آن ابراز امیدواری کردهاست. هرچند دی میستورا بدرستی بر این باور است که حتی در این بستر کم رمق تروریسم داعش همچنان نباید خطر این گروه تروریستی را دست کم گرفت. بنابراین هر چند سیر نزولی توان داعش سرعت گرفته و هر روز اخباری از آزادسازی مناطق در اشغال این گروه به گوش میرسد، اما آنچه همچنان وجود دارد بسترهای شکلگیری چنین اندیشهها و گروههایی است. از همین رو «دوران پسا داعش» در خاورمیانهای که بیشتر دولتهای عربیاش نه ملی هستند و نه انتخابی، نه مشروعیتی دارند و نه مقبولیت و از استقلال در سیاست خارجی بیبهرهاند و منبع قدرت خود را نه در نزد مردمانشان که نزد جنگافزارهای غربی میبینند، همواره احتمال شعله ور شدن بحرانی جدید برای خروج خود از مسائل وانتقادات جامعه مدنی وجود دارد. از همین رو «ایران» برای تحلیل وضعیت، اقتضائات و شرایط خاورمیانه در دوران پسا داعش گفتوگویی با دکتر احمد بخشایشی اردستانی، دکترای علوم سیاسی دانشگاه نیو ساوت ولز استرالیا و کارشناس مسائل بینالملل و پژوهشگر امنیت انجام داده است که در ادامه از نظر خواهید گذارند:
«ریچارد فالک» گزارشگر ویژه سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و «دیویدهانای» سفیر سابق بریتانیا در اتحادیه اروپا و سازمان ملل در گفتوگو با «ایران» مطرح کردند
اشاره: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا ماه سپتامبر (شهریور ماه) در اولین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل در کسوت رئیس جمهوری امریکا، با تکرار ادعاهای همیشگی خود علیه ایران مدعی شد: «زمان آن رسیده است تمام ملتهای جهان به مقابله با رژیم بیپروای دیگری (جمهوری اسلامی ایران) بروند، رژیمی که آشکارا از مرگ امریکا، نابودی اسرائیل و نابودی بسیاری از رهبران و ملتهایی سخن میگوید که در این سالن هستند.» شاید با درک خط و خطوط او در حمایت بی چون و چرا از رژیم صهیونیستی بتوان فهمید که چرا او با وجود محکومیت قاطع جهانی، تصمیم خود مبنی بر به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را اتخاذ کرد. علاوه بر حمایت از تلآویو اظهارات دیگر ترامپ در آن سخنرانی از جمله «کشورهای دارای حاکمیت مستقل میتوانند در کنار یکدیگر همزیستی داشته باشند و سرنوشت خودشان را کنترل کنند. ما بیش از این نمیتوانیم اجازه دهیم از ما بهرهکشی شود یا وارد توافقهایی شویم که امریکا حاصلی از آنها به دست نمیآورد» نشان میدادند که او از رویکردی ملیگرایانه و تکرو در عرصه سیاست خارجی پیروی میکند رویکردی که در تضاد با انترناسیونالیسم لیبرال مطرح شده در سخنرانیهای اوباما رئیس جمهوری سابق امریکا بود که بر لزوم همکاریها و اجماع جهانی تأکید میکرد. «ریچارد فالک» استاد حقوق بینالملل دانشگاه پرینستون و گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین در فاصله سالهای 2008 تا 2014 و سر «دیویدهانای» سفیر سابق بریتانیا در اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد و نماینده فعلی مجلس اعیان بریتانیا و فعال در حوزه امنیت جهانی که سالها پیش در تهران و کابل نیز حضور داشته است، در گفتوگوهایی مجزا با سؤالاتی مشابه با «ایران» نظرات خود را درباره پیامدهای وتوی اخیر قطعنامه شورای امنیت درباره وضعیت قدس توسط «نیکی هیلی» نماینده امریکا در آن شورا باوجود مخالفت همگانی سایر اعضا و تأثیر آن بر نقش و نفوذ امریکا در عرصه بینالمللی در میان گذاشتند. بدیهی است پاسخهای آنان بیانگر نگاه تحلیلگران غربی به این رویداد است و انتشار آنها به طور مشخص به معنای تأیید تمامی این دیدگاهها نیست.
«سوراب کومار» سفیر هند در تهران در گفتوگو با «ایران»:
مقدمه: روی دیوارهای چوبی قهوهای رنگ، عکس بزرگی از مردی سپیدپوش نصب شده است که لبخندی با نگاهی نافذ به چهره دارد. تصویر بزرگ مهاتما گاندی نخستین چیزی است که در اتاق سفیر هند در تهران جلب توجه میکند. سوراب کومار در کنار همین قاب بزرگ پای گفتوگو با روزنامه ایران نشسته و از زیر و بم روابط ایران و هند روایت کرده است. سفیر هند در تهران معتقد است مردم ایران و هند اشتراکات زیادی دارند و میگوید:«ما کلمات فارسی متعددی را بلد هستیم، من پس از حضور در تهران متوجه اشتراکات فرهنگی زیادی شدهام، چه در حوزه موسیقی، چه زبان، چه غذایی و چه معماری.» او درباره مسائل مختلفی از برنامه هندیها برای توسعه بندر چابهار تا مناقشات میدان گازی فرزادB صحبت کرده و خبر داده که در ماه گذشته خرید نفت هند از ایران 78 درصد افزایش یافته است. مشروح گفتوگوی او را در زیر میخوانید: