بررسي تناقض رفتاري مدعيان «عملگرايي» با نگاهي به شعار سال
مقدمه:
سال جاري از سوي مقام معظم رهبري با عنوان «اقتصاد مقاومتي، اقدام و عمل» ناميده شد. دلايل تأكيد رهبري بر كليدواژه اقتصاد مقاومتي كه خود ايشان مبدع و جريانساز آن بودهاند، مبرهن است؛ چراكه يگانه مسير خروج كشور از وضعيت بحرانزده اقتصادي توجه به اين حلقه مفقوده در سيستم مديريت كلان جامعه و حكومت است، اما آن چه تأكيد مكرر رهبري را به صورت خاص در سال جاري برانگيخته و مورد تأكيد واقع گرديده است، توجه به عنصر «اقدام» و «عمل» است. در حالي رهبر انقلاب به اين دو عنصر به صورت خاص تأكيد ورزيدهاند كه بدنه فوقاني دولت در حال حاضر در دست عناصري است كه پيشتر خود اذعان به پيروي از رويكرد «پراگماتيسم» يا به عبارتي عملگرايي کردهاند و اين موضوع را از زمان سازندگي به عنوان يكي از اجزاي منشور فكري خود متبلور ساختهاند. اما اين عملگرايي مورد ادعاي بدنه دولت چيست و چرا نتوانسته به مدلي براي پيشبرد اقدامات اساسي كشور تبديل شود. وجه تمايز پراگماتيسم با «اقدام و عمل» مدنظر رهبري چيست؟ در اين يادداشت كوشيده ميشود ضمن بازخواني پروژه پراگماتيزهسازي ايران به اين سؤالات پاسخ داده شود.
«انحراف افکار عمومي از مسائل اصلي» و «اميدوارسازي پايگاه رأي» در تريبونهاي عمومي
آمريكا براي ماندن، بذر ناامني ميكارد
واكنشها به نامه احمدينژاد
نظم جامعه ايراني در گير و دار وجوه نرم و سخت اجتماعي
اشاره:
در ارتباط با نظم اجتماعي در ايران امروز از منظر جامعهشناختي تحليل ساختي و كاركردي از نظم و امنيت اجتماعي از اهميتي اساسي برخوردار است، به گونهاي كه هر كدام از ساختارهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي لازم است كه به نسبت مورد تأكيد قرار بگيرند و اگر در دورهاي طولاني در يك جامعه، فقط به يك بخش از هر يك از ساختارهاي مذكور تأكيد شود و بقيه ساختارها مورد غفلت قرار بگيرد در اين صورت نظم اجتماعي با اختلال روبهرو خواهد شد و از منظر جامعهشناختي نيز ميتوان اين وضعيت را بحران اجتماعي و بحران ارزشها در جامعه ناميد. به گونهاي كه اگر دو بعد سياسي و اقتصادي را وجوه سخت نظم اجتماعي بناميم و دو بعد فرهنگي و اجتماعي را وجوه نرم اجتماعي، ما امروزه در حوزه نرم به شدت آسيبپذير شدهايم.
داعش، آمريكا و رژيم صهيونيستي از بحران در قفقاز سود ميبرند