تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۸۰۵
پایگاه بصیرت / حسن رضايي

(روزنامه جوان ـ 1396/01/15 ـ شماره 5057 ـ صفحه 10)

آيا ماندن در دانشگاه و بسنده كردن به اعلام موضع، سقف ظرفيت يك تشكل دانشجويي انقلابي است؟!

در هياهوي پلاسكو، در سيستان و بلوچستان هم سيل آمده بود! شهداي عزيز پلاسكو البته خيلي مظلوم بودند، ولي همه اينها دليلي براي نديدن سيل سيستان نيست. يكي از خبرنگاران كه به منطقه اعزام شده بود، در توصيف وضعيت مردم پس از وقوع سيل نوشت:‌«حجم تخريب و فلاكت اوضاع سيل‌زدگان در مناطق جنوبي استان سيستان و بلوچستان فراتر از تصور است. انگار اين مردم فراموش‌شدگاني هستند كه در برآوردهاي مسئولان استاني، وضعيت آنها درست براي مسئولان در پايتخت تشريح نمي‌شود. حدود 4 هزار خانه كه عمدتاً خشتي و گلي يا كپري است در اين استان در جريان دو سيل اخير، به كلي تخريب شده است. به اين رقم تعداد بيشتري از مردم را اضافه كنيد كه خانه‌هايشان نيازمند تعمير است. اين حجم تخريب باعث شده در مناطق روستايي كه مردم عمدتاً وضعيت اقتصادي پاييني دارند، فعلاً در چادرهاي هلال احمر اسكان يابند.»

محسن اسلام‌زاده در ادامه گزارش كوتاه خود نوشته است:‌«نكته تأسف بار در اين زمينه اين است كه فلاكت موجود در ميان مردم در اين مناطق باعث شده آنها چادرهاي هلال احمر را كه در اختيار آنها قرار مي‌گيرد به مبلغ 100 هزار تومان بفروشند تا پولي به دستشان برسد و خانواده خود را اداره كنند.‌» در ميان همه اين سختي‌ها اما جهادگراني بودند كه دوشادوش مردم سيستان با سيل و سختي‌هاي پس از آن جنگيدند. گروه‌هاي جهادي بسيج سازندگي، هر آنچه در توان داشتند، گذاشتند تا آلام مردم سيل زده، كمتر و كمتر شود. با اين حال، موضوع بحث ما نه سيل سيستان است نه گروه‌هاي بسيج سازندگي! موضوع مهم و مورد بحث ما در اين مجال، حضور گروه‌هاي جهادي دانشجويي در جريان كمك‌رساني به سيل‌زدگان است. دانشجويان بسيجي البته پيش از اين بارها و سال‌ها براي كمك به مردم مناطق محروم، مشقت سفرهاي جهادي را بر خود هموار كرده‌اند.

تمايز حضور دانشجويان در سيل سيستان اما اقدام در لحظه بود. گروه‌هاي جهادي دانشجويي به فاصله كوتاهي از وقوع سيل سيستان، ضمن حضور در كنار ديگر گروه‌هاي جهادي بسيج، با دادن فراخوان‌هاي رسانه‌‌اي، اقدام به جمع‌آوري كمك‌هاي نقدي و غيرنقدي مردمي براي سيل‌زدگان نمودند. آنها درست در جايي كه بايد، حضور داشتند و اين بسيار ارزشمند و ستودني است. نه از آن جهت كه آنها كار خوبي كرده‌اند، بلكه از آن حيث كه اين بار جهت‌گيري تصميمات تشكل‌هاي دانشجويي به سمت موضوعات روز در حوزه‌هاي غيرسياسي رفته است. تغيير اين نگاه، شايد ارزشش از كمك به مردم سيل‌زده سيستان هم بيشتر باشد! چرا؟ براي اينكه نهادينه شدن اين تغيير نگاه در تشكل‌ها و سرايت آن به ديگر مجموعه‌هاي دانشجويي، زمينه‌ساز خلق صحنه‌هايي به مراتب زيباتر و بزرگ‌تر از كمك رساني دانشجويان به سيل‌زدگان سيستان خواهد بود. نگاهي به نقش قشر دانشجو در تاريخ انقلاب اسلامي، نشان‌دهنده جايگاه كليدي اين قشر در تاريخ پر فراز و نشيب انقلاب اسلامي است. انقلاب فرهنگي از متن دانشگاه كليد خورده است و انقلاب دوم نيز به وسيله دانشجويان پديد آمده است.

سؤال اين است كه در شرايط كنوني كه معضل اقتصادي مسئله اول مردم است، چرا تشكل‌هاي دانشجويي نبايد براي حل آن قدمي بردارند؟ دانشجويان از معدود گروه‌هاي نخبه اجتماعي هستند كه از محبوبيت بي‌شائبه‌اي در نزد عموم مردم برخوردارند. سؤال اين است كه تشكل‌هاي دانشجويي به عنوان نخبگان پيشرو در مسائل مختلف سياسي و اجتماعي، تا به حال، از اين محبوبيت اجتماعي خدادادي چه استفاده‌اي كرده‌اند؟ به بيان ديگر، چرا تشكل‌هاي دانشجويي براي مخاطبان بي‌شمار خود در بيرون از دانشگاه ها، برنامه مدوني ندارند و ديگر اينكه چرا تشكل‌هاي دانشجويي، اينقدر از متن مردم دور هستند؟ مگر نه اينكه مردم فوق‌العاده دانشجويان را دوست دارند؟ پس چرا ارتباط مستقيمي- از طريق تشكل‌هاي دانشجويي- بين اين دو وجود ندارد؟ چندين چراي ديگر مي‌توان به سؤالات پيش‌گفته افزود. با اين حال خوب است دوباره به مسئله سيل سيستان بازگرديم.

گروه‌هاي جهادي دانشجويي پس از آن مقطع نيز سيل‌زدگان را رها نكردند و اعلام كردند: «گروه‌هاي جهادي در حال برنامه‌ريزي برپايي غرفه در مسير راهپيمايي روز 22 بهمن و جمع‌آوري كمك‌هاي نقدي و غير نقدي به سيل زدگان سيستان و بلوچستان هستند.» آنها بعدتر بر برنامه‌ريزي مسئولان اردوهاي جهادي براي حضور عيدانه گروه‌هاي جهادي در مناطق سيل‌زده و بازسازي اين مناطق نيز تأكيد كردند. بر اقدام دانشجويان جهادي، نمي‌توان قيمتي نهاد! با اين حال، اين حجم از فعاليت و حضور اجتماعي تشكل‌هاي دانشجويي در متن اجتماع، ابداً كافي نيست. اين مسئله وقتي واضح‌تر مي‌شود كه بدانيم رهبر فرزانه انقلاب طي ديدار اخير خود با مجموعه‌هاي دانشجويي، با تأكيد بر اهميت موضع‌گيري تشكل‌هاي دانشجويي در مسائل مهم كشور تصريح كردند:‌«مي‌توان با روش‌هاي ديگر از جمله سخنراني نمايندگان تشكل‌ها پيش از خطبه‌هاي نماز جمعه شهرهاي بزرگ، اين مواضع را به گوش جامعه نيز رساند.»

وقتي رهبر فرزانه انقلاب بر خروج و تأثيرگذاري تشكل‌هاي دانشجويي در بيرون از محيط دانشگاه تأكيد دارند، به راستي با كدام توجيه بايد به حضور در فضاي دانشگاه و تأكيد صرف بر فعاليت سياسي، فعاليت دانشجويي درست گفت؟ سؤال اين است كه آيا تشكل‌هاي دانشجويي نبايد در زمينه مسائل اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي موجود در فضاي عمومي اجتماع احساس مسئوليت كنند؟ و مسئله ديگر اينكه آيا به راستي، ماندن در فضاي داخلي دانشگاه و بسنده كردن به اعلام موضع در قبال تحولات سياسي- اجتماعي سطح جامعه، سقف ظرفیت‌های موجود در يك تشكل دانشجويي انقلابي است؟ طبيعتاً جواب اين سؤالات منفي خواهد بود. واقعيت اين است كه تجربه 38 ساله انقلاب اسلامي نشان داده است فعاليت تشكل‌هاي مردمي در زمينه‌هاي گوناگون، بازدهي به مراتب بيشتر از فعاليت‌هاي دولتي خواهد داشت. اين همه مسئله اقتصادي و اجتماعي روي زمين مانده در سطح كشور داريم و به راستي كدام تشكل مردمي از تشكل دانشجويي، موفق‌تر و محبوب‌تر است براي انجام اين كارها؟ خوب است فعالان تشكل‌هاي دانشجويي از خود بپرسند كه آيا زمان پوست‌اندازي تشكل‌هاي دانشجويي فرا نرسيده است؟!

http://www.javanonline.ir/fa/news/844093

ش.د9600365