تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۴  ، 
شناسه خبر : ۳۰۳۸۲۴
تمام جناح راست علیه افشاکننده انتخاباتی اصولگرایان
پایگاه بصیرت / محمدمَهدی حسین‌نیا

(روزنامه آفتاب يزد ـ 1396/05/10 ـ شماره 4955 ـ صفحه 2)

عدم وجود نقد و اصلاحات در هر گفتمان و جریان و جامعه‌ای، جدای از فراهم آوردن شرایط تمامیت خواهی، منجر به افول در اندیشه و ریزش در اعضا می‌شود.

در این شرایط اگر هم فردی زبان به انتقاد باز کند، در بهترین حالت یا باید طرد شده و باید نیش و کنایه همراهان سابق را تحمل کند و یا از مواضع خود عدول کرده و راه عقب نشینی از مواضع پیشینش را در پیش گیرد. مصطفی میرسلیم این روزها و پس‌از انتقاد از قالیباف، رئیسی و جمنا، هر دو شرایط را با هم تجربه کرده است.

رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه که حضور غیرمنتظره‌ای در انتخابات ریاست جمهوری داشت، در روزهای گذشته نشان داد که اگر چه در رقابت با خواست و نظر مردم موفق نبود اما، حضورش در همایش‌ها‌ی جمنا و اصولگرایان چندان بی فایده نبوده است. میرسلیم که در آستانه انتخابات حاضر نشد مانند شهردار حالا کم کم گذشته تهران، هزینه‌ها‌ی انتخاباتی اش را دو دستی تحویل ابراهیم رئیسی و جمنا داده و به نفع او کنار بکشد، تلاش کرد با افشاگری به اصطلاح دلسوزانه از جریان اصول‌گرایی، حضور سیاسی پسا انتخاباتی خود را حفظ کند. با این حال رویه میرسلیم چندان به مذاق محافظه کاران خوش نیامد و او در آخر مجبور به فاصله گرفتن از مواضعش شد.

افشاگری به سبک میرسلیم

مصطفی میرسلیم جدای از نقدهای تند و تیزی که روانه محمدباقر قالیباف ساخت، با انتشار توئیتی متذکر شد که کتمان فسادها به خصوص در شهرداری‌ها‌ی مناطق، جفا به اصولگرایی است. او در راستای رویکرد مقابله با فساد درون جریانی که می‌توانست در انتخابات اتخاذ کند و نکرد، در گفتگوی رسانه‌ای مفصلی از ناگفته‌ها‌ی انتخاباتی‌اش پرده برداشت. وی در خصوص قالیباف اظهار داشت: «من اصلا با آقای قالیباف صحبت نکردم چون آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصولگرایی بود، من با وی مخالفت نکردم اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ندارم.» میرسلیم همچنین در مورد فسادهای شهرداری در زمان قالیباف و بررسی‌ها‌ی زمان انتخابات در این خصوص خاطرنشان شد: «من گفتم در مورد عملکرد شهرداری که در راس آن آقای قالیباف است، خلاف‌هایی وجود دارد که باید رسیدگی شود. برخی دوستان، هم‌نظر بودند اما تصمیم‌گیری جمع این شد که وقتی در یک جبهه کار می‌کنیم، نباید تفرق ایجاد کنیم. شما الان رقیب اصلی دارید که باید به آن بپردازید و اذهان عمومی را متوجه او کنید. حزب تصمیم گرفت که به حل مشکلات به ترتیب اهمیت برسد و مهم‌تر را فدای مهم نکند.» سخنانی که نشان می‌دهد رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه، چندان هم منادی مقابله با فساد به حساب نمی‌آید و منفعت شخصی در خصوص مسئله فساد، برای او نیز ارجحیت دارد. با این حال شاه بیت سخنان انتقادی میرسلیم از قالیباف اما، شاید این جملات باشد: « فرض کنید انتخابات به دور دوم می‌رفت و رقابت بین من و آقای قالیباف بود. در آن شرایط البته آنچه را لازم بود می‌گفتم. (در صورت رای آوردن قالیباف) من قطعا خودم را سرزنش می‌کردم. رئیسی ناشناس بود اما جامعه قالیباف را می‌شناخت. ممکن بود نفر دوم شود و به دور دوم برود. در آن صورت باید می‌دیدیم بین آقای قالیباف و روحانی کدام کمتر ضرر دارد.»

اظهاراتی که البته با واکنش یار و همراه همیشگی قالیباف به خصوص در زمان انتخابات مواجه شد. تهیه کننده فیلم‌ها‌ی ارزشی که تمایلات فرافرهنگی‌اش را به خوبی در همراهی با قالیباف نشان داده است، با لحنی بسیار تند به میرسلیم واکنش نشان داد و با در نظر گرفتن بحث نه چندان جدید نواصولگرایی که قالیباف سعی می‌کرد پس از شکست در انتخابات لااقل سهمی از آن را برای خود بردارد، در حساب کاربری توئیتر خود نوشت: «نواصولگرایى یعنی به خطرافتادن همزمان منافع میرسلیم نماینده دارودسته ی پیرمردهای تمام شده و آشنایان فقه واصول خوانده نان به نرخ روزخور»؛ تا با این اظهار نظر میرسلیم و حسام الدین آشنایی که خواستگاهش جامعه اصولگرایی است و بارها و بارها برای دولت حاشیه سازی کرده است را یک جا هدف گرفته باشد.

میرسلیم علیه جمنا و...

میرسلیم اما نیاز به بازتعریف حیات سیاسی خود را به خوبی احساس کرده بود و نمی‌توانست تنها روی گزینه قالیباف سرمایه گذاری کند. به همین خاطر ابراهیم رئیسی نیز از افشاگری‌ها‌ی میرسلیم در امان نماند. میرسلیم در خصوص سیاست عجیب رئیسی که تبدیل به بدعتی در طیف خاصی از اصولگرایان مانند جبهه پایداری و اهالی فارس پلاس شد، اظهار کرد: «وقتی تتلو را در کنار رییسی دیدم با خودم گفتم این چه کاری بود آقای رئیسی کرد؟ آقای روحانی می‌رود با آقای شجریان که در ماه رمضان ربنا می‌خواند و آقای رئیسی می‌رود با تتلو که تصاویرش با آن وضع در اینترنت پخش شده بود». پس از این سخنان، یار قدیمی اسدالله عسگراولادی جمنا را نیز از سخنان خود مغفول نگذاشت و دو خبر مهم در مورد ساز و کار جمنا منتشر کرد که فضای رسانه‌ای و شبکه‌ها‌ی مجازی را ساعت‌ها‌ و روزها به‌خود اختصاص داد. میرسلیم با بیان این نکته که «۵۰نفر از اعضای خبرگان رهبری به حضور آقای رئیسی در انتخابات اظهار تمایل و تاکید کردند که چنین فردی به تشخیص آنها دارای شرایط مناسب برای نامزدی است؛ آنان بر گزینه مطلوب خود پافشاری کردند و در نهایت، نامزدشان را «جمنا» پذیرفت.» هم به رفتار غیرقانونی اعضای مجلس خبرگان به نفع یک کاندیدای خاص اشاره کرد و هم نشان داد که جمنا تا چه اندازه بی مبنا و بی اصول کار خود را پیش برده و پس از ساعت‌ها‌ و روزها جلسه و انتخابات درون جریانی، دست آخر کاندیدایش را از بیرون به آن تحمیل کرده اند. میرسلیم همچنین در اظهار نظری جنجالی مدعی شد که در راه انتخابات ریاست جمهوری «جمنا از امکانات یک نهاد استفاده کرده است». این اظهارات به خوبی نشان می‌دهد موضع گیری‌ها‌ی رئیس جمهوری در همایش‌ها‌ی انتخاباتی خود بی راه نبوده و بر مبنای مستنداتی که البته او از بیان آن‌ها‌ سرباز زد ارائه شده است.

واکنش جمنا

پس از این رویکرد افشاگرانه که جدای از وضعیت اخلاقی و سیاسی اصولگرایان، در خصوص شخص میرسلیم نیز این سوال را برانگیخت که چرا در موعد انتخابات مصالح مردم را در نظر نگرفته است، واکنش‌ها‌ی منفی علیه او بیشتر شد. پرویز سروری، عضو شورای مرکزی جبهه نیروهای مردمی موسوم به جمنا، در گفتگویی رسانه‌ای نسبت به اظهارات میرسلیم انتقاد کرد. سروری در خصوص ادعای کمک مالی یک نهاد به جمنا ضمن ابراز تاسف به خاطر این سخنان و انتقاد از عدم انصراف میرسلیم در زمان انتخابات عنوان کرد: «آقای میرسلیم باید بیاید ادله و بینه ارائه کند. این اظهارات به نظر من اظهارات فاقد پشتوانه مستند است و نمی‌دانم حالا به چه دلیلی آقای میرسلیم هر از گاهی به موضوعاتی اشاره می‌کند که این موضوعات می‌تواند از انسجام نیروهای انقلاب بکاهد و آورده اش جز فرقه و تشتت چیز دیگری نیست.» وی همچنین دلیل عدم انتشار بیانیه رسمی از سوی جمنا را چنین عنوان کرد: «قرار نیست هر کسی یک مصاحبه‌ای کرد جمنا بیانیه بدهد. آن هم یک مصاحبه بی محتوایی که فاقد پشتوانه منطقی و مستند است. ضرورتی وجود ندارد که جمنا جوابیه دهد چون ممکن است فردا ادعاهای دیگری صورت گیرد.»

مضاف بر پرویز سروری، دیگر عضو هیئت رئیسه جمنا نیز در اظهاراتی جداگانه و عدم تکذیب صریح مواضع میرسلیم گفت: «حزب موتلفه اسلامی اعلام کرده است که از صحبت‌های آقای میرسلیم سوء استفاده شده است و رسانه‌های تفرقه‌افکن با فضاسازی به تضعیف نهادهای مردمی و برخی چهره‌ها و شخصیت‌های انقلابی پرداخته‌اند و هدفشان اختلاف‌افکنی در جبهه نیروهای انقلاب است.» محمد حسینی همچنین بیان کرد: «این مجموعه فراگیر متکی به سرمایه بزرگ نیروی انسانی متعهد، متدین و انقلابی سراسر کشور و حمایتهای مردمی است و نخستین بار رسانه‌های معاند خارج از کشور و عناصر ضد انقلاب خارج نشین به قصد تضعیف قهرمان، شائبه حمایت نهاد انقلابی از جبهه مردمی را مطرح کردند.» وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: «در خصوص اظهارات منسوب به آقای میرسلیم در رابطه با جبهه مردمی و برخی شخصیتها مقرر شد که طی نامه‌ای به دبیرکل حزب موتلفه اسلامی نظرات جبهه مردمی منعکس گردد و این حزب موضع خود را در مورد این اظهارات اعلام نماید.»

روزگار تنهایی میرسلیم آشفته!

با این همه، شاید میرسلیم در ابتدای امر گمان نمی‌کرد که موتلفه برای دومین بار به صورت رسمی پشت او را خالی کند. حزب موتلفه که پیشتر در انتخابات ریاست جمهوری در مسئله کناره گیری نماینده خود مواضعی دوگانه با میرسلیم داشت، این بار نیز طرف جمنا را گرفت. عضو شورای مرکزی و معاون بین الملل حزب موتلفه می‌گوید: «آقای میرسلیم نگاه شخصی خود را بیان کرده و حزب موتلفه با دیدگاه‌ها‌ی او مخالف است و حتی درباره این حرفش تذکر جدی به آقای میرسلیم داده است». حمیدرضا ترقی همچنین از خبر تذکر حزب به میرسلیم نیز خبر داد.

پیرمرد بی اقبال سیاست، احتمالا بیشتر از آن چه که فکر می‌کرد مورد هجمه قرار گرفت و در این میانه حتی یک یار و همراه نیز برای خود پیدا نکرد. به همین خاطر، مصطفی میرسلیم ناگزیر از عدول از مواضعش شد و تکذیبیه مستعمل و تکراری سیاستمداران و افراد در چنین شرایطی را برای خود بکار برد. «برداشت اشتباه رسانه‌ها‌ و عدم اصل امانت داری افراد حاضر در جلسه» خلاصه مواضع فروکش کرده میرسلیم است. وی در بیانیه خود ضمن دفاع از عملکرد پساانتخاباتی رئیسی نوشت: «در چند روز اخیر مطالبی از طرف این جانب منعکس شده است که انتشار عمومی آن مورد نظر و تایید این جانب نبوده و نیست. آن جلسه جمع خصوصی بوده که مطالبی به اقتضای آن برای نقد درون گفتمانی بیان گردیده، اما متاسفانه در انعکاس عمومی آن نه موافقت من جلب شده و نه امانت‌داری مورد انتظار مراعات شده است.» وی با بیان این که متن‌ها‌ی منتشر شده از سوی او مخدوش و غیر قابل استناد است و همچنین «به نظر می‌رسد جمعی به دنبال ایجاد اختلاف و تشتت در میان انقلابیون هستند تا به مقاصد سیاسی شوم خود دست یابند» تاکید کرد: «بنده به جناب آقای رئیسی علاقه مندم و ایشان را فردی کوشا و در مسیر خدمت به مردم می‌دانم.»

اصولگرایی در درازمدت اصلاح‌طلب‌پرور است!

مصطفی میرسلیم، آشکارا و مشخصا حتی در تکذیب سخنانش نیز سراسیمه به نظر می‌رسد و شاید در هنگام نوشتن بیانیه خود همان شرایط عصبی و شیوه بیان تند و سریع مناظرات انتخاباتی را داشته است. وی در ابتدا سخنانش را مربوط به جلسه‌ای خاص عنوان می‌کند و بعدتر می‌نویسد مخدوش است و رسانه‌ها‌ را دارای نیت سیاسی شوم می‌خواند. با این حال شاید نشود از میرسلیم انتقاد کرد که با توجه به سابقه، کارایی سیاسی و شرایط به وجود آمده علیه او، انتظار دیگری نیز از او نمی‌رفت. نکته جالب توجه ماجرا شاید در این مسئله باشد که همچنان جامعه اصول گرایی ظرفیت شنیدن نقد ولو از افراد درون جبهه را ندارد. بدون شک رفتار عصبی و سراسیمه میرسلیم و همچنین توجیهات ابراهیم رئیسی و دیگر چهره‌ها‌ی شاخص جناح راست در مورد انتخابات، تنها نمونه‌ها‌ی حداقلی از بازنمایی تفکرات توجیه گرایانه اصولگرایان است که نقد را هرگز نمی‌پذیرند و به جای آن هر مسئله‌ای را صرفا توجیه می‌کنند. رویکردی که بدون شک دافعه آن حتی برای افراد زیر پرچم اصولگرایی بیشتر از جاذبه‌اش به نظر می‌رسد.

در سال‌ها‌ی گذشته و بنا به رویدادهای سیاسی کشور، کم نبودند چهره‌ها‌ی شاخص محافظه کاران که به خاطر اختلافاتی جزئی و نقدهای در ابتدا سازنده شان با بی مهری همراهان و هم طیفان رو به رو شدند و آرام آرام از راست به چپ تغییر مسیر دادند و البته هر یک در قسمتی از جناح چپ ایستادند. «بحران عدم آگاهی نسبت به جریان خود» و «بحران فقدان لیدر» دو ضعف بزرگ اصولگرایان است که اگر نقدناپذیری و جزم گرایی در اندیشه و عمل آن‌ها‌ را نیز در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که چرا مشی اصول گرایی در دراز مدت اصلاح طلب پرور است و چهره‌ها‌ی شاخص خود را از دست می‌دهد. بدون‌شک نمی‌توان گفت که میرسلیم کارکرد سیاسی ناطق نوری، لاریجانی، باهنر و حتی حسن روحانی و آیت الله‌ها‌شمی رفسنجانی را دارد. با این حال دور از ذهن نیست که میرسلیمی که خود را حتی در میان حزبی که ریاست شورای مرکزی آن را به عهده دارد تنها می‌بیند، دیر یا زود از جناح راست فاصله گیرد. عدم پاسخ مناسب در خصوص نیاز به اصلاحات و پذیرش نقد، بدون شک در هر جامعه و جریانی منجر به پدیدآمدن دافعه می‌شود واصولگرایان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر این مبنا می‌توان درک کرد که چرا میرسلیم از روند اخیر خود پشیمان شده است.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=79821

ش.د9601568