بصیرت: تذکر رهبر معظم انقلاب در اجتماع پرشور مردم قم در خصوص تلاش دشمنان برای حذف دین از زندگی مردم به ویژه جوانان، بیانگر اوجگیری این تحرکات در قالب جنگ نرم و تهاجم فرهنگی است. موضوعی که دین و اعتقاد مردم را در بالاترین نقطه از هدفگیری دشمنان قرار داده است.
موضوع از آنجا شروع شد که رهبر فرزانه انقلاب در سفر به شهر مقدس قم، خطر هدفگیری دشمنان علیه دین را به صراحت اشاره کردند و در آن از موضوع کلیسای خانگی به عنوان یکی از ابزارهای رسیدن دشمنان به این هدف نام بردند. ایشان در سخنان خود فرمودند: «این، دو تا نقطه اصلى است؛ دین و مردم. بنابراین دشمن هم همینها را آماج حملات خود قرار داده است؛ دین را یک جور، وفادارى و اعتقاد مردم را یک جور. اینکه شما ملاحظه میکنید از سالهاى دهه 60، از دوران حیات بابرکت امام، چه دشمنان بیرونى و چه مزدوران یا نوکران بىمزد و منت آنها از داخل، مقدسات دینى را، حقایق دینى را، بینات اسلامى را مورد تردید و انکار قرار دادند، این یک چیز تصادفى نبوده است؛ روى این تکیه داشتهاند. این مسئله از ماجراى سلمان رشدى آغاز شد تا فیلمهاى ضد اسلام هالیوودى، تا کاریکاتورها، تا قرآنسوزى، تا حوادث گوناگونى که علیه اسلام در این گوشه و آن گوشه اتفاق افتاد، براى اینکه ایمان مردم را به اسلام و مقدسات اسلامى کم کنند. در داخل کشور، از طرق مختلف، پایههاى ایمان مردم، به خصوص نسل جوان را متزلزل کنند؛ از اشاعه بىبندوبارى و اباحیگرى، تا ترویج عرفانهاى کاذب - جنس بدلى عرفان حقیقى- تا ترویج بهائیت، تا ترویج شبکه کلیساهاى خانگى؛ اینها کارهایى است که امروز با مطالعه و تدبیر و پیشبینى دشمنان اسلام دارد انجام میگیرد؛ هدفش هم این است که دین را در جامعه ضعیف کند.»
کلیسای خانگی چیست؟
کلیساهای خانگی، خانههایی هستند که مبلغان مسیحی یا افراد مرتد تازه جذب شده، مالکیت یا اجاره آنها را در اختیار دارند. این محلها از سوی سازمانهای کلیسایی وابسته به غرب و صهیونیستها با مبالغ قابل توجهی به اجاره در آورده میشوند تا توسط مالک، امور شناسایی و جذب جوانان در آنها صورت بگیرد. این مکانها عمدتاً شاهد رجوع جوانان تازه جذب شده هستند که موقعیت بسیار خوبی را برای مبلغ پدید میآورد که از این جوان یک مهره مطیع بسازد. متأسفانه در حال حاضر این پدیده به شدت در حال ترویج در کشور است و به گفته منابع امنیتی بیشترین آمار درخصوص کلیساهای خانگی مربوط به شهرهای تهران، کرج و رشت است. این موضوع در حالی است که چندی پیش رسانهها از شناسایی و کشف 200 کلیسای خانگی در مشهد خبر دادند.
چرا کلیسای خانگی
شاید با شنیدن نام کلیسای خانگی این سؤال در ذهن بسیاری پیش بیاید که چطور یک کلیسا میتواند یک خطر برای دینستیزی و حذف این عنصر الهی از زندگی مردم باشد. مگر دین مسیحیت جزو ادیان رسمی جمهوری اسلامی ایران نیست و در قانون اساسی به آن اشاره نشده است؟ شاید بتوان پاسخ این سؤالها را با این سؤال داد که چرا با توجه به وجود صدها کلیسای فعال در سطح کشور و اجازه برگزاری آزادانه مراسم مذهبی، کلیساهای خانگی که جنبه مخفی دارند، در حال شکلگیری است؟
آن چیز که برخی از دستگیرشدگان کلیساهای خانگی به آن اعتراف کردهاند، این است که این اماکن که نام کلیسا را بر خود نهادهاند نه تنها مکانی برای عبادت نیست بلکه به مکانی برای ترویج عقاید ضد دینی به ویژه اسلامی و مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. به گفته این افراد، مسئولان این کلیساها به هیچ وجه دین مسیح را تبلیغ نمیکنند و فقط قصدشان کم کردن تعداد جوانان مسلمان و دین گریز کردن آنهاست و تحت هیچ شرایط برایشان مهم نیست که چقدر به مسیح ایمان دارند. بنابراین این اماکن به محلهایی برای ترویج موضوعات غیراخلاقی و اعمال خلاف عرف و مذهب تبدیل شده است.
پروژهای برای اسلامستیزی
مبارزه با اسلام و تبلیغات منفی علیه این دین بزرگ آسمانی، سالهاست به یک راهبرد در امریکا و برخی از کشورهای اروپایی تبدیل شده است. چراکه آنها به خوبی دریافتهاند که افزایش ضریب نفوذ اسلام در جوامع مختلف باعث کاهش امکان استعمارگری آنها میشود، اما در سالهای اخیر به ویژه بعد از حادثه 11 سپتامبر، مقابله با اسلام، در قالب پروژههای «اسلامهراسی» و «اسلامستیزی» ابعاد تازهای به خود گرفته است. از سال 2001 به بعد، طراحان پروژه اسلامستیزی، تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا چهرهای خشن از اسلام ارائه کنند و مسلمانان را تروریست و خشونتطلب نشان دهند. در این سالها در غرب، تهدید و فشار علیه مسلمانان افزایش یافته و زندگی آنها با دشواری مواجه شده است، اما بهرغم چهره مخدوشی که دستگاههای تبلیغاتی غرب از اسلام و مسلمانان ترسیم میکنند، امروزه دین اسلام، مورد استقبال بسیاری از غربیها قرار گرفته است. این مسئله، طراحان پروژه اسلامستیزی را در غرب، نگران ساخته است، چراکه آنها بهرغم استفاده از روشهای مخرب و نفوذ رسانههای خود، نتوانستهاند مانع گسترش اسلام در غرب شوند. بنابراین تصمیم گرفتند با پروژه ترویج مسیحیت آن هم از نوعی که ساخته و پرداخته خود آنان است، مانع ترویج اسلام و همچنین توسعه نفوذ خود شوند. آنها در این راه از هیچ عملی نیز فروگذار نکردند. نگاهی به نوع ترویج این نوع مسلک با بهرهگیری از موسیقی، رقص و آواز وبه کارگیری افراد خوش چهره و خوش صدا و در مقابل آن خشن نشان دادن دین اسلام همه نشاندهنده برنامهریزی دقیق برای استفاده از این حربه دینی است.
شیوههای تبلیغ چیست؟
اما برنامهریزان این طرح برای جذب افراد به کلیساهای خانگی برای ساختن یک مهره کارآمد از شیوههای مختلفی تبلیغی بهره میگیرند.
تبلیغات شهری: تبلیغات شهری مسیحیت شامل طیف وسیعی از اقدامات میشود. دیوارنویسی، ترسیم صلیب بر روی دیوار اماکن عمومی و خصوصی، توزیع رایگان کتابها، سیدیها و محصولات فرهنگی تبلیغ مسیحیت در اماکن مختلف به ویژه اماکن مذهبی مسلمانان نظیر امامزادهها و همچنین اقناع کلامی افراد در اماکن عمومی نظیر پارکها، اتوبوس، مترو و حتی تاکسی تنها بخش شناخته شده این نوع تبلیغات برای ترویج این فرقه است. آنها در این راه از طیف وسیعی از اغواگران زن با چهرههای زننده استفاده و از این گروه برای جذب افراد مذکر بهرهبرداری میکنند.
اینترنت: برخی از ویژگیهای منحصر به فرد اینترنت، زمینهای را فراهم آورده است تا بسیاری از گروهها و جریانهای غیرقانونی از آن به عنوان وسیلهای امن، جهت تبلیغ و جذب بهرهبرداری کند. فعالیت مبلغان این فرقه در اینترنت با استفاده از حجم انبوهی از سایتها و وبلاگها جریان دارد. تالار گفتوگوی این سایتها به محلی برای جذب ایرانیانی تبدیل شده است که تبلیغی را دریافت و پس از مدتی به محافل خانگی دعوت میشوند. همچنین از دیگر کاراییهای اینترنت برای گروههای مبلغ مسیحیت مظلومنمایی، تشویش اذهان عمومی و... از طریق انتشار اخبار کذب و بزرگنمایی شده است.
تبلیغات تلویزیونی: این نوع تبلیغ شاید مهمترین بخش ترویج فرقه دست کاری شده مسیحیت است. این مجموعههای تلویزیونی که به صورت شبکهای و کاملاً هماهنگ به تحرک میپردازند به شیوههای گوناگونی، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبلیغات وسیعی را برای مسیحیت به مرحله اجرا در میآورند. از جمله این رسانهها که با هزینههای بسیار گزافی راهاندازی و اداره میشوند میتوان به شبکههای «محبت تیوی»، «نجات»، «ست 7 پارس» اشاره کرد.
محمد رهنما