عراق از کنترل داعش درمانده شده بود، حاج قاسم وارد میدان شد، زمانی که وارد عراق شد و بهسمت سامرا حرکت کرد، تیراندازیها شروع شد و خودروی شهید سلیمانی هم مورد اصابت قرار گرفت اما او بخشی از مسیر را شبانه با موتور حرکت کرد و خود را به سامرا رساند.
بارها وقتی شهید مسلم خیزاب برای دفاع از حرم راهی سوریه میشد، محمدمهدی خودش را در کولهپشتی پدرش قایم میکرد تا قاچاقی با پدرش به مأموریت برود!
لحظه وداع را خیلی خوب به خاطر دارم حتی در تمام لحظات گوشی دستم بود و با امیر عباس و پدرش سلفی می گرفتیم
به مناسبت اربعین شهادت اصغر پاشاپور؛
در سوریه در خط مقدم بود. در عملیاتها نیروهای تحت امرش را فوج اصغر میخواندند، یعنی خودش شده بود یک نشان شجاعت.
به مناسبت سومین سالگرد شهید سید مصطفی صادقی؛
ما این مسیر را آگاهانه انتخاب کردیم. اصلاً احساساتی نشدیم. من از این ۳۴ سال سن با داشتن دو دختر سه ساله و شش ساله سعی کردم جلوی احساسات خودم را برای این چنین کارهای پر خطری بگیرم.
سلیمانی دارای ویژگیهای منحصربهفردی بود و در هر مکان و زمانی که لازم بود از ما علیه داعش حمایت میکرد، در مقطعی که ما با فشار مواجه بودیم، چه بهلحاظ تسلیحاتی و چه بهلحاظ معنوی کمک میکرد، حتی خودش شخصاً سنگرهای ما میآمد و با نیروها دیدار میکرد.
گفتگو با پدر شهید بابک نوری هریس
شهید بابک نوری، پسری که مهر خود را نه تنها در دل خانواده بلکه در دل بسیاری که حتی او را ندیده به زیبایی محض گنجاند. پسری که آنقدر سیرت و صورتش زیبا بود که پدرش عاشقانه از او برایم می گوید.
همسر شهید مدافع حرم شهید نوید صفری در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار بصیرت:
آقا نوید از لحاظ روحی من را آماده کرده بود اما گفته بودند قبل از عقد نمی روند. آنقدر عنایت خداوند را در زندگی مان احساس می کردم که مطمئن بودم بعد از این هرچی پیش بیاید خدا می خواهد.
عاشقانه همسر شهید بهرام مهرداد
هرچه از رفتار و اخلاق شایسته ایشان بگویم کم گفته ام. مداح اهل بیت بود و عاشق حضرت زینب(س). ارادات خاصی به ایشان داشت و به همین خاطر اسم دختر اولمان را زینب گذاشتند.