مدافعان حرم در مجلسی دورهم نشسته بودند که یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله خطاب به مصطفی صدرزاده گفت: این حاج حسین شهید نمیشود. چون شهید یوسف الهی گفته که او شهیدبشو نیست. ناگهان حاج قاسم نگاهی به آن رزمنده کرد و گفت: نه! اگر آن کسی که باید برای حسین دعا کند، دعا کند، شهید میشود! حاج حسین جا خورد و نگاهش را به چشمان حاج قاسم دوخت.
اما ماجرا چه بود؟ آیا حاج قاسم از غیب خبر داشت!
همان شب مصطفی صدرزاده (ابراهیم) به منزل حاج حسین بادپا دوست و رفیق همیشگی حاج قاسم رفت. بادپا از او پرسید: دقیقاً حاج قاسم امروز چی گفت؟ صدرزاده پنج بار جمله حاج قاسم را تکرار کرد و بار هر بار تکرار آن، تعجب حاج حسین بیشتر شد. بعد از چند لحظه مکث حاج حسین گفت: ابراهیم، حاج قاسم از غیب خبر دارد! صدرزاده متحیر و متعجب گفت: یعنی چی از غیب خبر دارد؟
تمام ماجرا به خوابی برمیگشت که حاج حسین دیده بود؛ خوابی که تا به حال برای کسی تعریف نکرده بود: چند شب پیش خواب شهید احمد کاظمی را دیدم که پیغامی را از شهید یوسف الهی برایم آورده بود و گفت: تو شهید نمیشوی! در خواب از شهید کاظمی درخواست کرد که برایش دعا کند که او هم به جمع آنها ملحق شود، اما باز شهید کاظمی برایش دعای شهادت نکرد.
حاج حسین رو به شهید کاظمی کرد و گفت: باشد من دعا میکنم و تو آمین بگو، اما باز شهید کاظمی برایش دعا نکرد. فقط به صورتش نگاه کرد و خندید. اما ابراهیم؛ حاج قاسم از کجا فهمید که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، شهید میشوم؟!
تا اینکه حاج حسین یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی رفت. آنجا پدر و مادر شهید کاظمی را دید و از مادر شهید خواست برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و این گونه دعای مادر شهید کاظمی اثر کرد و در ۳۱ فروردینماه سال ۱۳۹۴ کسی که قرار نبود شهید شود، شهید شد.
منبع: فارس