تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۱۵۱۳۹۲

علی معصومی (وزوایی)
اگر برخی اضطرارها , عوامل , موانع و « اگرهایی » که در زندگی هر کس موجود است , نادیده بگیریم , می توانیم بگوییم که نوع و کیفیت و رنگ زندگی هر کس بازتاب و نماد روشنی از چگونگی استفاده آن شخص از فرصت های و بزنگاههای حساس زندگی اش می باشد. به عبارت دیگر , نوع و کیفیت ورنگ و مرتبه زندگی و حیات انسان ها , مرهون و معلول بهره گیری از فرصت ها و بزنگاههایی است که قطعا در زندگی هر کس کم و بیش وجود دارد. آن هایی که از فرصت ها , به خوبی بهره گرفته و هوشمندانه رفتار کرده اند , توانسته اند زندگی خود را از نظر معنوی , مادی , اجتماعی و... بهتر از دیگران بنا نمایند و آن هایی هم که فرصت سوزی کرده اند و از عمر و فرصت هایی که به آن ها رخ نموده است , به خوبی بهره نبرده اند , زندگی خود را به گونه ای شکل داده اند که نه خود راضی اند و نه اینکه دیگران و جامعه از آن ها بهره ای برده است .
درباره جوامع نیز همین بحث وجود دارد , جوامعی که توانسته اند از فرصت های تاریخی به خوبی بهره بگیرند و در بزنگاه های زمان به وظایف و تکالیف خود عمل کنند , توانسته اند جامعه بهتر و تاریخ بهتری برای خود و نسل های بعد از خود بسازند.
در قرون اخیر , برنامه ریزان و حاکمان و سلسله جنبان های جامعه ما به دلایلی نتوانسته اند از فرصت ها و بزنگاه های تاریخی استفاده مطلوب کنند. بنابراین , بسیاری از مشکلات اساسی و مسائل کلی که اکنون ما به آن گرفتار هستیم , معلول فرصت سوزی های تاریخی نخبگان و حکومت گران و برنامه ریزان دوره ها و قرون قبل است . اگر مجموع اشخاص و اقشاری که می توانند در روند جامعه تاثیرگذار باشند , در قرون اخیر هوشمندانه و عاقلانه و دل سوزانه عمل کرده بودند و تکلیف دینی و ملی و میهنی خود را به خوبی شناخته و به آن عمل نموده بودند , قطعا اکنون ما وضع دیگری و مرتبه و منزلت دیگری داشتیم و مجبور نبودیم با انبوهی از مشکلات که ریشه در تاریخ ما دارد , دست و پنجه نرم کنیم و باری بر دوش بکشیم که بسیارگران و سنگین است . البته ناگفته نماند که منظور این نیست که صحنه گردانان و تاثیرگذاران جامعه ما در قرون اخیر , به طور کلی و عمومی به وظایف خود عمل نکرده اند و از فرصت ها سود نجسته اند. اتفاقا کسانی و اقشاری از نخبگان و تاثیرگذاران ما به خوبی به تکالیف دینی و میهنی خود عمل کرده اند و اگر آن ها چنین نمی کردند , ما از همین وضعیت و بهبود نسبی نیز محروم بودیم و شاید هم اکنون دیگر از ما اثری به عنوان ملت واحد و ماهیت مشخص دینی و فرهنگی و سیاسی درعرصه جهان باقی نمانده بود.
فرصت سوزی ها و بهره نبردن از بزنگاه های تاریخ , فقط عارضه ای برای جامعه ما در قرون اخیر نبوده است , بلکه سایر جوامع اسلامی نیز به همین عارضه گرفتار بوده اند. وضعیت کنونی جهان اسلام که اکنون عرصه تاخت و تاز قدرت های بیگانه و دشمنان اسلام شده است , بهترین گواه بر این مدعا می باشد. اگر نخبگان و صحنه گردانان و حکومت گران جهان اسلام در قرون اخیر , از فرصت های به خوبی بهره می گرفتند و در تعالی و تقویت جوامع اسلامی در حد قابل قبولی تلاش می کردند , اکنون بزرگترین مسائل جهان اسلام , حضور قهرآمیز دشمنان در سرزمین های اسلامی نبود; اکنون یکی از حساس ترین و مهم ترین سرزمین های اسلامی و قبله اول مسلمانان در دست عده ای شریر و خون آشام قرار نداشت ; اکنون بزرگترین مرکز سیاسی و حکومتی جهان اسلام در دوره طلایی تمدن اسلامی (بین النهرین ) زیر چکمه اشغالگران آمریکایی ناله نمی کرد; اکنون زمام افغانستان در دست استکبار جهانی قرارنداشت ; اکنون همه کشورهای اسلامی تحت شدیدترین فشارهای جهان استکبار قرار نداشتند و هر روز برای یکی از آن ها خط و نشان کشیده نمی شد و...
امام خمینی از بزرگانی بود که به خوبی از فرصت ها و بزنگاه های تاریخی بهره می گرفت . امام خمینی بر خلاف بسیاری که مرعوب وضعیت ناسالم زمان می شوند , از هر فرصتی برای تعالی جامعه وانجام دادن وظایف و تکالیف دینی و میهنی استفاده می کرد. اساسا علت پیروزی امام خمینی بر طاغوت زمان و ایجاد حکومتی مبتنی بر اصول و معیارهای اسلامی در همین بود که حتی در کمین اعمال و رفتار و سیاست های ناپسند دشمنان قرار می گرفت و به جای اینکه اجازه دهد آن ها , سیاست ها و رفتارهای خلاف و شیطانی خود را اعمال کنند و به مقاصد شوم خود دست یابند , از اعمال و سیاست های تبه کارانه آن ها پتکی میساخت و آنرا بر سردشمنان فرود میآورد و مردم را با روشنگری و تزریق آگاهی , علیه دشمن برمی انگیخت .
بنابراین , بر مبنای تفکر و سیره امام خمینی , اکنون مسلمانان بجای اینکه از اشغال افغانستان و عراق به دست دشمنان , احساس یاس و احساس پیروزی استعمارگران را بنمایند , برمی خاستند و از همین تجاوزات , برای بنای یک قدرت عظیم و جهانی اسلام و در هم شکستن کامل جهان استکبار بهره بگیرند.
اکنون عراق , بزرگترین عرصه تجلی شعور امت اسلام است و جهان اسلام از این نظر در وضعیت بسیار حساسی قرار گرفته است , وضعیتی که اگر به درستی و تیزهوشی عمل شود , نسل های آینده جهان بر مسلمانان این عصر به دلیل استفاده هوشیارانه از فرصت تاریخی که پیش آمده است , احسنت و آفرین خواهند گفت , ولی اگر غفلت شود و بهره برداری مناسب نگردد , نسل های آینده جهان اسلام خواهند گفت که پیشینیان ما از فرصتی که در عراق پدید آمده بود , به جای اینکه با یگانگی و همدلی , بر محور اسلام گرد آیند و به دفع اجانب و واشغالگران مشغول شوند , به درگیری فرقه ای و کاستن از توان یکدیگر پرداختند و اسباب قهقهه دشمنان را فراهم کردند.
امام خمینی در یکی از گفتارهایشان باعنایت به وضع خاص مسلمانان , می فرمایند : « عقل سیاسی اقتضا می کند که ما امروز دست از تمام این اختلافات برداریم » (1 )
در حال حاضر , وضعیت جهان اسلام از نظر تهاجمات استعماری و استکباری و اشغال سرزمین های اسلامی , بسیار نامناسب تر از دوره امام خمینی است . بنابراین , اکنون , عقل سیاسی اقتضای بسیار بیشتری برای وحدت دارد و اگر کسی یا گروهی در این وضعیت حساس , به هر شکلی اسباب تفرقه و پراکندگی مسلمانان را فراهم کند و زمینه نامهربانی آن ها نسبت به یکدیگر را پدید آورد , قطعا یا در جهالت محض سیاسی به سر میبرد و یا اینکه عامل سرسپرده دشمنان اسلام است . به همین دلیل است که میگوییم عراق امروزه آینه ای است که میزان شعور و فهم سیاسی و عقل سیاسی امت اسلام را به خوبی می تواند نشان بدهد.
عراق کشوری است که شیعه و سنی در آن تناسب ویژه ای دارند. اگر شعور عمومی و عقل سیاسی بزرگان جهان اسلام در حد مطلوب و شکوهمند باشد , عراق می تواند مظهر وحدت عملی جهان اسلام شود و بسیاری از دشمنان جهانی اسلام را مایوس کند , ولی اگر وحدت و همدلی در عراق پدید نیاید و به افراد و گروه هایی اجازه داده شود تا در اثر جهالت محض سیاسی و یا در اثر عمله استکبار شدن , اختلاف و نامهربانی در میان مسلمانان عراق ایجاد کنند , یقینا عراق امروز آینه ای برای نشان دادن کم فهمی سیاسی و ضعف عقل سیاسی کل جهان اسلام خواهد بود و نسلهای آینده جهان اسلام از فرصت سوزی های امروز ما ناله خواهند کرد. پس بیاییم همچون امام خمینی از فرصت های تاریخی برای اقتدار بیشتر جهان اسلام و عقب راندن جهان استکبار بهره کامل ببریم .

برچسب اخبار