اشاره: «نقد و بررسي قانون اجراي سياستهاي کلي اصل 44 قانون اساسي » عنوان مقالهاي است كه بخش اول آن در شماره قبلي صفحه حقوقي اطلاعات چاپ شد. بخش دوم و پاياني اين مقاله را ميخوانيم.
چكيده:
مقاله تنوع رويكردها، نگاهها متفاوت به جنگ عراق و ايران را مورد توصيف و تبيين قرار داده است. جنگ تحميلي، به رغم برد بينالمللي، منطقهاي و ملي و تاثير ژرفي كه در تعميق و حفظ انقلاب اسلامي داشته است، در عرصه سياست كمتر مورد مطالعه قرار گرفته و در آثاري هم كه منتشر شده، نفي آن بيشتر از بيان چيستي و نيز عظمتهاي اين ميراث بزرگ ملي و ديني بوده است. اين نوشته به اجمال و در يك دستهبندي كلي به رويكردهاي مختلف در برابر جنگ پرداخته و بر هر يك شرح كوتاهي تحرير نموده است. بايد توجه نمود كه به رغم احصاء رويكردها در اين مقاله، به دليل وجود عنصر نفي در فرهنگ سياسي نخبگان و مواجهه آنها با اغلب مسائل از اين منظر و نيز بعد امنيتي مسائل دوران دفاع، ادبيات موجود از غناي چنداني برخوردار نيست. از اين رو رويكردهاي مذكور نيز به مدارك تجربي فراوان مستند نميباشند.
طبيعي است با ورود اهل سياست به اين بازي، امكان دستهبنديهاي عيني و دقيقتر ميسر خواهد بود. از نظر نگارنده، ورود اهل عمل به اين عرصه، نياز حوزه بررسي و نقد دوران دفاع است كه به دور از هر گونه مسائل خطي، دستاوردهاي آن در خدمت منافع ملي و پيشرفت كشور باشد.
اصولگرايان حداقل 13 كانديداري بالفعل براي رياست جمهوري دارند كه نه انسجام دارند و نه برنامه مشخص
تأثیر سیاستهای فمینیستی بر دولتها
اشاره: انقلاب اسلامي ايران سر آغاز تحولي بزرگ است، تحولي فراتر از نام و عظيمتر از عصر خويش. انقلاب اسلامي پيش از آنكه پديدهاي تاريخي و يا تحولي اجتماعي باشد، مكتبي متعالي است كه در پي تجديد حيات معنوي انسان است و به همين جهت ميتوان گفت عصاره چهارده قرن مبارزه پياپي نهضت تشيع، درباره بسط حكومت علوي است.
اين انقلاب مردمي خصوصا از آن رو كه در عصر فراموشي ارزشهاي والاي انساني به وقع پيوست، اهميت مضاعفي يافت و توانست مكتب و مرامي را به خستهدلان جهان امروز عرضه نمايد كه پيام آن آزادي، عدالت، برابري و رهايي از قيود مادي است. انقلاب اسلامي از آن جهت كه احياگر ارزشهاي والاي انساني و معنويت مبتني بر مكتب اسلام در عصر خويش بود، سر آغاز تحولي معنوي و فرهنگي گرديد كه همه جلوههاي آن فرصت درخشش و تلالو نيافته است.
هر چند تاثير انقلاب اسلامي ايران در ارتقاي ارزشهاي معنوي در سطح جهاني، بسيار روشن و چشمگير بوده است، اما اولين و مهمترين تاثير آن را بايد در محدوده جغرافيايي خود يعني سرزمين ايران اسلامي ارزيابي كنيم.
بارزترين نماد درخشش اين انقلاب عظيم فرهنگي، ايجاد «تحول فرهنگي» در پرتو «تعهد فرهنگي» است. تحول، همزاد انقلاب است و تعهد، ريشه در ديدگاه مكتبي اسلام دارد.
انقلاب اسلامي، داراي ماهيتي فرهنگي است و طبيعي است كه اين تحول و اصلاح كه در پرتو تعهد به دست آمده است، اساسيترين دست آورد و ارزشمندترين ارمغان آن تلقي گردد.
در اين محال اندك سعي شده است به برخي از بارزترين تحولات كيفي حوزه فرهنگ پس از انقلاب اشاره و پرداخته شود.
ايران نيازمند نگرش به درون و بيرون است