مراسم اسکار باز هم محل توجه و بحث سینمادوستان جهان قرار گرفت، هر چند که کاهش بینندگان پخش زنده این مراسم در سطح جهان نشان میدهد که اسکار، آن جایگاه و محبوبیت سابق را ندارد. قطعاً یکی از دلایل این افول، به افت نسبی و کیفی محصولات سینمایی بر میگردد؛ فیلمها ضعیف شدهاند و آن جذابیت گذشته را ندارند و هنر هفتم، دیگر مانند دهههای قبل، خریدار ندارد. به علاوه اینکه جوایز و جشنوارههای سینمایی هم درمقایسه با قبل، به شدت ایدئولوژیک و سیاستزده شدهاند و اسکار، بیش از سایرین دچار این بلیه شده است.
مراسم سینمایی اسکار، برای نود و هفتمین سال پیاپی بامداد یکشنبه دوم مارس 2025 طی حدود سه ساعت در سالن تئاتر دالبی واقع در هالیوود برگزار شد. در این مراسم، برگزیدگان سال سینما جهان توسط آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا معرفی شدند.
از نکات قابل تأمل در اسکار 2025 این بود که برای سومین بار، یک فیلم ایرانی توانست جایزه اسکار بگیرد؛ پویانمایی «در سایه سرو» محصول ایران در بخش انیمیشنهای کوتاه، عنوان بهترین أثر را کسب کرد. هر چند که به زعم نگارنده، این جایزه به ضرر هنر-صنعتِ پویا و رو به ترقیِ پویانمایی ایران است؛ همچنانکه جوایز مراسم اسکار و جشنواره هایی چون کن و برلین به سینماگران ایرانی فقط باعث تضعیف آنها شده بود، اسکار به پویانمایی «در سایه سرو» نیز یک دستانداز در پیشرفت انیمیشن ایران است و موجب انحراف در حرکت بخشی از این تولیدات برای جلب توجه محافل و جشنوارههای خارجی خواهد شد. درحالی که آنچه در این سال ها موجب پیشرفت خیره کننده انیمیشن در ایران شده است، توجه به توان و ظرفیت داخلی و هدف گرفتن مخاطب داخلی و نگاه به مخاطب و بازارهای خارجی بوده است. جشنوارهای شدن انیمیشن قطعا حرکت رو به رشد این بخش مثبت از نظام فرهنگی ما را متزلزل خواهد کرد.
حال سینما چطور است؟
مراسم اسکار باز هم محل توجه و بحث سینما دوستان جهان قرار گرفت، هر چند که کاهش بینندگان پخش زنده این مراسم در سطح جهان نشان میدهد که اسکار، آن جایگاه و محبوبیت سابق را ندارد. قطعاً یکی از دلایل این افول، به افت نسبی و کیفی محصولات سینمایی بر میگردد؛ فیلمها ضعیف شدهاند و آن جذابیت گذشته را ندارند و هنر هفتم، دیگر مانند دهههای قبل، خریدار ندارد. به علاوه اینکه جوایز و جشنوارههای سینمایی هم درمقایسه با قبل، به شدت ایدئولوژیک و سیاستزده شدهاند و اسکار، بیش از سایرین دچار این بلیه شده است.
فیلمهای مطرح در همین دوره اسکار نشان میدهد که وضع سینما چندان روبراه و امیدوار کننده نیست. همچنین برخی گزینشهای مراسم امسال گویای آن است که کاهش توجه و علاقه به اسکار بین سینمادوستان به حق و طبیعی است. به طور مثال، وقتی نام فیلم «دانه انجیر معابد» بین نامزدهای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار 2025 قرار گرفت، برملا شد که اسکار بیش از پیش سیاستزده و به طوری سطحی و برضد سینما، ایدئولوژیک شده است. چون فیلم مذکور، غیر از محتوای غلیظ ضدایرانی و ضددینی، هیچ ندارد و نامزدی آن در اسکار، ضربه به اعتبار و حیثیت این آئین سینمایی است.
تحلیل این دوره از اسکار و جریانهای سینمایی جهان میتواند نگاهی عمیق به تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته باشد که در پس این مراسم نهفته است.
آیا هنوز سینما اصل است؟
با وجودی که رویکرد ایدئولوژیک به سود منافع و سلطهگری آمریکا و نظام سرمایهداری همواره در انتخابهای اسکار غالب بوده، اما در ادوار بعیدتر این مراسم همواره تلاش میشد که یک سطح استاندارد برای انتخاب آثار وجود داشته باشد. اما در سال جاری، این روند با انتخاب فیلمهای ضعیفتر از نظر سینمایی و حتی شعاری، بیشتر از پیش به چشم آمد.
برگزیدگان اسکار 2025 به ویژه در صدر قرار گرفتن فیلمی چون «آنورا» با حجم زیادی از صحنههای غیراخلاقی و ساختار ضعیف و شبهفیلمفارسی و مواضع صریح سیاسی و نژادپرستانهاش علیه روسها، این سوال را پررنگتر کرد که آیا در اسکار هنوز هم سینما اصل است؟
فیلمهای ضعیف و شعاری در نود و هفتمین اسکار
یکی از ویژگیهای نود و هفتمین مراسم اسکار، انتخاب فیلمهایی بود که از نظر هنری ضعیف ارزیابی میشوند. "آنورا"، که پنج جایزه اصلی اسکار ازجمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به دست آورد، گویای نزول شدید سلیقه اعضای آکادم علوم و هنرها سینمایی است. فیلمی با یک روایت آشفته که یک سوم ابتدایی آن، عملا یک فیلم پورن است و تغیرات روایی و تحولات ناگهانی شخصیتها یادآور اتفاقات غیردراماتیک و دور از منطق در آثار موسوم به فیلمفارسی است. کینهورزی تند و شدید فیلم علیه روسها به عنوان رقیب دیرینه آمریکاییها در قدرتنمایی و سلطه بر جهان، محتوای فیلم را سخیف کرده است. نکته مهم این است که در فیلم «آنورا» این دولت و سیاستمداران روس نیستند که هدف تیر کین قرار گرفتهاند بلکه مردم روسیه هستند که به عنوان موجوداتی پلید و پست بازنمایی شدهاند. به همین دلیل میتوان «آنورا» را یک فیلم نژادپرستانه دانست.
از سوی دیگر، فیلمهایی مانند "بروتالیست" و "ماده" نیز که در این مراسم جوایز مختلفی را از آن خود کردند، دارای ضعفهای مشابهی هستند. "بروتالیست" فیلمی با بیش از سه ساعت زمان است که بیشتر از آنکه یک داستان جذاب و پرتحرک را روایت کند، درگیر مقدمهچینیهای طولانی و بیثمر است. "ماده" نیز فیلمی است که به رغم تبلیغات بسیار، در نهایت نتوانست انتظارات سینمایی را برآورده کند و در بخشهای مختلف به شدت ضعیف عمل کرد.
تحولات اجتماعی و سیاسی در سینمای سال و مراسم اسکار
در کنار انتخابهای ضعیف، نود و هفتمین اسکار شاهد تحولاتی بود که از جنبههای اجتماعی و سیاسی تاثیر گرفته بود. این تحولات در بسیاری از آثار سینمایی سالهای اخیر مشهود بوده است. به تعبیر استاد سعید مستغاثی، تم غالب در فیلمهای این دوره از اسکار، "تحول شروران" بود؛ شرورانی که به انسانهایی مهربان تبدیل میشوند یا برعکس، انسانهایی که به هیولاهایی شرور بدل میشوند. فیلمهایی همچون "آنورا"، "مجمع کاردینالها" و "جوکر 2" نمونههای بارزی از این تحولات بودند.
در فیلم "آنورا"، یک زن بدکاره شاغل در یک دیسکو و یک گنگستر روس به عاشقانی تبدیل میشوند که در پایان فیلم، همدردی تماشاگران را جلب میکنند. این تحول که به نوعی به دگردیسی در شخصیتها اشاره دارد، در دیگر آثار سینمایی سال نیز مشاهده شد. در "جوکر 2"، آرتور فلک از یک فرد شرور و آنارشیست به فردی تبدیل میشود که در جستجوی عشق، آرامش و زندگی بیدردسر است. همین روند در فیلم "گلادیاتور 2" نیز مشاهده میشود که در آن شخصیت اصلی از یک شرور سرسخت به فردی تبدیل میشود که برای تحقق صلح و دوستی تلاش میکند. این تحول در "سگ شب" نیز به چشم میآید که در آن مادر فیلم برای دفاع از حقوق پایمال شده خود، به تدریج به هیولایی تبدیل میشود که باید از آن حقوق دفاع کند. این تغییرات در شخصیتها نه تنها در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی نیز نمادی از تحولات بزرگتر در سطح سیاست روز جهان است.
نمونهاش دولتمردان آمریکایی هستند که در سال اخیر حامی اسرائیل به عنوان رقم زننده فجیعترین فجایع انسانی قرن بودند. و یا شروری چون «جولانی» در سوریه که از یک تروریست خوناشام سابق به یک دیکتاتور با قلبی مهربان و ظاهری مدرن تبدیل شد!
نقدهایی که به انتخابهای اسکار در این دوره وارد شده است، نه تنها به ضعفهای هنری فیلمها بلکه به نوعی از نمایش ایدئولوژیها و پیامهای خاص در آثار اشاره دارند. در حالی که فیلمهایی چون "هیئت ژوری شماره 2" با وجود کیفیتهای بالای هنری و ساختاری، نتوانستند در این رقابتها پیروز شوند، فیلمهایی با موضوعات سیاسی و اجتماعی همچون "ماده" و "آنورا" که در راستای تغییرات اجتماعی و دگردیسی شخصیتها ساخته شدهاند، توانستند توجه آکادمی را جلب کنند. این روند به نوعی نشاندهنده توجه بیشتر به مسائل اجتماعی و سیاسی در سینما است.
غلبه سیاست بر هنر
در نهایت، نود و هفتمین مراسم اسکار و جریانهای سینمایی سالهای اخیر نشاندهنده تغییرات قابل توجه در نگرشها و اولویتهای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی است. با وجود اینکه جوایز اسکار همچنان یک پدیده فرهنگی قابل بحث در جهان به شمار میآید، اما به نظر میرسد که بیشتر از آنکه به هنر سینما توجه شود، مسائل اجتماعی، سیاسی و حتی ایدئولوژیک به مهمترین عامل انتخاب آثار بدل شدهاند. این تغییرات نه تنها در خود اسکار بلکه در سینمای جهان نیز قابل مشاهده است، جایی که فیلمها به ابزاری برای انتقال پیامهای خاص تبدیل شدهاند و کمتر به ساختار هنری و روایی فیلمها توجه میشود.