اپوزیسیون خارجنشین که دستش از هر اقدامی برای مخالفت با ایران کوتاه شده؛ این روزها در حرکتی بچگانه جای جلاد و شهید را عوض میکند و عبدالمالک ریگی، با آن سابقه سیاه و تاریک را «شهید» مینامد؛ این اقدام نمونهای آشکار از جریانی است که نهتنها دغدغهای برای مردم ایران ندارد، بلکه به وضوح اعلام میکند که بهدنبال کاسبی سیاسی و مالی از فضای بینالمللی علیه ایران است
اپوزیسیون خارجنشین که دستش از هر اقدامی برای مخالفت با ایران کوتاه شده است این روزها در حرکتی بچگانه جای جلاد و شهید را عوض میکند و عبدالمالک ریگی، با آن سابقه سیاه و تاریک را «شهید» مینامد؛ این اقدام نمونهای آشکار از جریانی است که نهتنها دغدغهای برای مردم ایران ندارد، بلکه به وضوح اعلام میکند که بهدنبال بهرهبرداری سیاسی و مالی از فضای بینالمللی علیه ایران است. این گروهها و افراد، که اغلب تحت لوای مبارزه برای «آزادی» فعالیت میکنند، در عمل نشان دادهاند که هدف اصلیشان جلب حمایت غرب و تامین منافع شخصی است، نه بهبود وضعیت ایرانیان.
یکی از افراد اپوزیسیون با نام فریبا بلوچ با تجلیل از عبدالمالک ریگی، رهبر گروه جندالله که مسئول کشتار بسیاری از ایرانیان بیگناه از شیعه و سنی بوده عملاً نشان داد که اپوزیسیون هیچ سنخیتی با ایران ندارد و همانند گروه جندالله که تحت حمایت مالی و لجستیکی برخی دولتهای غربی و منطقهای و سازمان CIAبود اینها هم در همان مسیر هستند و از آن حمایتها برخوردارند. اینگونه مواضع نهتنها با واقعیتهای اجتماعی ایران بیگانه است، بلکه بهروشنی نشاندهنده همسویی با جریانهایی است که بهدنبال تضعیف ایران و ایجاد تفرقه قومی هستند. چنین اظهاراتی از سوی فریبا بلوچ و همفکرانش، مانند حامد اسماعیلیون، صرفاً برای جلب توجه و حمایت مالی غرب طراحی شده است، نه برای همدردی با مردم ایران.
اپوزیسیون خارجنشین، با آغاز آشوب ۱۴۰۱،خودش را ابزاری برای پیشبرد سیاستهای خصمانه غرب علیه ایران تبدیل کرده است برای نمونه حمایت این گروهها از تحریمهای اقتصادی علیه ایران از طریق لابیهایی مانند NUFDI و افراد وابستهای چون مسیح علینژاد تمام تلاششان را میکنند تا با افزایش تحریم، نمودار فقر، بیکاری و مشکلات معیشتی را در کشور بالاببرند؛ مسئلهای که تا به امروز نتوانستهاند از آن به عنوان حربه علیه ایران استفاده کنند چرا که اگر موفق بودند یقیناً بودجه آنها در شبکهها و رسانههایی همچون «صدای آمریکا و منوتو و غیره» در همان روزهای ابتدایی ورود دوباره دونالد ترامپ به کاخ سفید قطع نمیشد! و آنها مجبور به رفتن تعطیلات اجباری نمیشدند! جالب اینجاست که این افراد با تمام تلاشی که برای افزایش تحریم علیه ایران در آن سوی مرزها میکشند خود این افراد فاندهای کلانی از نهادهای غربی دریافت میکنند و زندگی مرفهی در خارج از ایران دارند و هیچگاه تبعات این تحریمها را تجربه نمیکنند. بهعنوان مثال، گزارشهایی از تخصیص بودجه ۷۵ میلیون دلاری آمریکا در سالهای گذشته برای حمایت از گروههای اپوزیسیون، نشان میدهد که این جریانها بیش از آنکه دغدغه مردم ایران را داشته باشند، بهدنبال کاسبی سیاسی هستند.
از سوی دیگر، فقدان ارتباط واقعی این افراد با جامعه ایران، آنها را به بازیگرانی منفصل از واقعیتهای داخلی تبدیل کرده است. فریبا بلوچ و امثال او با طرح شعارهای تفرقهافکنانه و تجلیل از چهرههای خشونتطلب، نهتنها نمیتوانند نماینده خواست مردم ایران باشند، بلکه به ابزاری برای پیشبرد پروژههای غربی علیه ایران تبدیل شدهاند. این گروهها با بزرگنمایی مشکلات داخلی و ارائه تصویری مخدوش از ایران در مجامع بینالمللی، سعی در انزوای بیشتر کشور دارند اما خودشان از این فضا برای کسب مشروعیت و حمایت مالی بهره میبرند.
در پایان باید گفت اپوزیسیون خارجنشین، با رویکردی که هیچ همخوانی با منافع ملی ایران ندارد، نشان داده است که دغدغهای برای مردم ایران ندارد. آنها با سوءاستفاده از عناوینی چون «آزادی» و «حقوق بشر»، صرفاً بهدنبال تأمین منافع شخصی و جلب حمایت غرب هستند. ایران در این سالها نشان داده است که با تقویت وحدت ملی و تمرکز بر دیپلماسی منطقهای این جریانها را به حاشیه رانده و مسیر توسعه خود را مستقل از این بازیهای سیاسی دنبال کرده است.