صفحه نخست >>  عمومی >> نبض تحلیل
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۷۵۲۳۲
درددل با فعالان فرهنگی و هادیان سیاسی
امام صادق (ع) در پاسخ به پرسش سدیر صیرفی مبنی بر اینکه چرا قیام نمی‌کنی؟! تلنگری به خوش‌باوری او می‌زنند و می‌فرمایند: «تیمی که بنا است با آن‌ها حرکتی را آغاز کنم، به اندازه تعداد بزهای این گله هم نیستند.» سدیر می‌گوید تعداد بزهای گله را شمردم و دیدم فقط هفده بز! وجود دارد!
پایگاه بصیرت / حسن نوروزی
داستان گفت‌وگوی سدیر صیرفی با امام صادق (ع) حکایتی عمیق و تأمل‌برانگیز است که برای امروز ما درس‌هایی حیاتی دارد. سدیر، با دیدن انبوه شاگردان(بنابر منابع تاریخی بیش از چهار هزارنفر) و علاقه‌مندان اطراف امام، تصور می‌کرد زمینه برای قیام و تحول آماده است. اما امام صادق (ع) در پاسخ به پرسش سدیر مبنی بر اینکه چرا قیام نمی‌کنی؟! تلنگری به خوش‌باوری سدیر می‌زنند و می‌فرمایند: «تیمی که بنا است با آن‌ها حرکتی را آغاز کنم، به اندازه تعداد بزهای این گله هم نیستند.» سدیر می‌گوید تعداد بزهای گله را شمردم و دیدم فقط هفده بز! وجود دارد. نخستین نکته‌‌ای که از این روایت برداشت می‌شود فاصله میان «ظاهر» و «حقیقت» است. حضور در درس و بحث، پای منبر امام(ع) و علاقمندی به ایشان، لزوماً به معنای آمادگی برای همراهی با آرمان‌های بزرگ نیست. این حکایت، امروز ما را به تأمل در وضعیت خودمان وامی‌دارد که ما در کجای این داستان ایستاده‌ایم؟
در روایتی دیگر امام صادق (ع) در گفت‌وگو با ابومسلم خراسانی نیز نکته‌ای کلیدی مطرح می‌کند ایشان می‌فرماید: «تو آدم من نیستی، دوران هم دوران من نیست.» این جمله، دو واقعیت را روشن می‌کند؛ اول اینکه آمادگی ظاهری و شور انقلابی کافی نیست و آنچه اهمیت دارد، هم‌راستایی باطنی و فکری با آرمان‌هاست. دوم اینکه شرایط زمانه و سطح رشد عمومی جامعه، نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت یا شکست حرکت‌ها دارد. حالا بیاییم این دو درس را به امروزمان بیاوریم. در روزگاری که رهبر معظم انقلاب از «جهاد تبیین» به‌عنوان یک فریضه فوری نام می‌برند، چند نفر از ما حقیقتاً پای کار این جهاد هستیم؟
جهاد تبیین، تنها یک شعار نیست؛ بلکه میدان عملی است که نیازمند محتوا، فرم نو، نیروی تربیت‌شده و کانون‌های عظیم تبلیغی است. رهبری بارها تأکید کرده‌اند که ریشه‌ای‌ترین جهاد، «امیدافزایی» است. اما آیا ما به این دستور عمل کرده‌ایم؟ وقتی از تبلیغ سخن می‌گویند، منظورشان نه فقط سخنرانی‌های مرسوم، بلکه تولید اندیشه‌های نو، ترسیم کارآمدی انقلاب و مقابله با یأس و ناامیدی است. چند نفر از ما در برابر موج تهمت‌ها، شایعات و جو شکست که علیه نظام و مسئولین ساخته می‌شود، ایستاده‌ایم؟ چند نفر از ما پیروزی‌های مقاومت را با صدای بلند فریاد زده‌ایم؟
واقعیت این است که جنگ رسانه‌ای امروز، پیچیده‌تر از هر زمان دیگری است. دشمن با ابزارهای پیشرفته، روایت‌های جعلی می‌سازد، اعتماد عمومی را هدف می‌گیرد و با القای ضعف، روحیه ملت را تضعیف می‌کند. در این میدان، سکوت ما، عقب‌نشینی است. وقتی رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند:«اگر تبلیغ را جدی نگیریم، سیلی می‌خوریم»، این هشدار نه برای فردا، بلکه برای همین امروز است. اما ما چه کرده‌ایم؟ آیا به‌جای مصرف‌کننده بودن در فضای رسانه، تولیدکننده محتوا شده‌ایم؟ آیا برای تربیت نیروهای جوان و خلاق در این عرصه قدمی برداشته‌ایم؟
نکته دردناک اینجاست که گاهی ما خودمان، ناخواسته، به بازوی دشمن تبدیل می‌شویم. وقتی در جمع‌ها و شبکه‌های اجتماعی، ناامیدی و ضعف را بازنشر می‌کنیم، وقتی به‌جای نقد سازنده، تخریب می‌کنیم، عملاً در زمین دشمن بازی می‌کنیم. جهاد تبیین، یعنی تغییر این روند. یعنی تولید روایت‌های واقعی از پیشرفت‌ها، از مقاومت، از موفقیت‌های نظام. یعنی نشان دادن اینکه انقلاب اسلامی، با همه چالش‌ها، همچنان زنده و پویاست.
برای این جهاد، نیاز به افراد واقعی داریم؛ افرادی که نه فقط در ظاهر، بلکه در باطن همراه باشند. افرادی که به‌جای شعار، عمل کنند؛ به‌جای انتقاد صرف، راه‌حل بدهند؛ و به‌جای ناامیدی، امید بسازند. این میدان، جای کسانی است که زمانه را بشناسند، ابزارهای نو را به کار گیرند و با ایمان به عمل صالح، دیگران را هم به این مسیر بکشانند.
در پایان اینکه سؤالم از خودم و شما این است که آیا ما از آن «هفده نفر» هستیم؟ یا فقط در جمع شاگردان نشسته‌ایم و خیال می‌کنیم همراهیم؟ جهاد تبیین، آزمون امروز ماست. بیایید از خودمان شروع کنیم، از یک پست، یک گفت‌وگو، یک ایده. زمانه، زمان ماست، اگر حقیقتاً پای کار باشیم.
همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند:« اولین درس امام صادق علیه‌السلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعله‌ی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت.» این موضوع برگرفته از شیوه تبلیغی و جهادی حضرت بود که حضرت آقا در یکی دیگر از سخنرانی‌هایش به آن اشاره کرده و فرمودند: «امام صادق تفکر انقلابى اسلامى را که پادشاهان اموى حاضر به تحمل آن نبودند در میان مسلمانها رایج کرد. به طورى که در سراسر جهان اسلام امام خودش در مدینه بود، در حجاز، در عراق، در خراسان، در سیستان، در یمن، در مصر، در تمام آفاق وسیع اسلامى کسانى بودند که معتقد به امامت امام صادق بودند و علاقمند به آن حضرت بودند و اسلام را از دیدگاه امام صادق مى‌شناختند.»