حمله اخیر رژیم اشغالگر قدس به خاک مقدس کشورمان در یک بستر تبلیغاتی مسموم صورت گرفت: بستر و فرامتنی که رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی عامدانه و در جریان تصویب قطعنامه ضدایرانی شورای حکام تلاش کرد آن را برای تلآویو فراهم سازد. سکوت وقیحانه و مشمئزکننده گروسی در جریان حمله بزدلانه رژیم صهیونی به اماکن هستهای ایران بار دیگر اتصال محکم گروسی به لابیهای این رژیم منفور را به اثبات رساند. همگان به یاد دارند که پس از مرگ مشکوک یوکیو آمانو مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گروسی چگونه با لابی مستقیم آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در راس مدیریت این سازمان به اصطلاح بینالمللی قرار گرفت! اکنون گروسی خود را وامدار رژیم صهیونی میداند.
تصویب قطعنامه ضد ایرانی اخیر در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و زمینهسازیهای لفظی و گفتاری رافائل گروسی مدیرکل آژانس، بار دیگر از نقش سلبی این نهاد و مدیر آن در تقابل مطلق با کشورمان پرده برمیدارد. نشست اخیر شورای حکام در شرایطی برگزار شده که سایه دسترسی ایران به اسناد فوق محرمانهای که اثباتکننده اتصالات نامتعارف و زد و بند پشت پرده گروسی و صهیونیستهاست، بر گرده آژانس بینالمللی انرژی اتمی سنگینی میکند.
نقش گروسی در صدور قطعنامه اخیر
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سخنرانی افتتاحیه نشست شورای حکام آژانس، با اشاره به تماسهای دیپلماتیک خود با ایران و آمریکا، از تهران خواست به صورت فوری و مؤثر با آژانس همکاری کند. وی با ارائه گزارش فصلی خود به این شورا هشدار داد که بدون همکاری کامل ایران، امکان ارائه تضمین درباره ماهیت صرفاً صلحآمیز برنامه هستهای این کشور وجود نخواهد داشت. در گزارش سهماهه گروسی به شورای حکام، جزئیات تازهای از کشف ذرات اورانیوم در سه مکان ورامین، مریوان و تورقوزآباد – ارائه شده است. به گفته وی، پاسخهای ایران تاکنون یا ناکافی بوده یا از نظر فنی معتبر نبودهاند، و در برخی موارد نیز ایران با پاکسازی این مکانها، روند راستیآزمایی را با اخلال مواجه کرده است. این گزارش با هدف زمینهسازی جهت تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس (از سوی گروسی) منتشر شد. در نهایت با تصویب این قطعنامه، گروسی بار دیگر کارویژه مشخص خود در تکمیل پازل ضد ایرانی آمریکا و تروئیکای اروپایی (و البته رژیم صهیونی) را به اثبات رساند.
نقطه آشکارساز اتصال گروسی و دشمنان
مواضع و جملات وقیحانه رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نقطه آشکارساز اتصال راهبردی-تاکتیکی آژانس و کاخ سفید محسوب میشود. مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شده که اکنون نظام بینالملل در برهه حساسی قرار دارد و پرونده هستهای ایران، یکی از مصادیق این حساسیت است. سوال اصلی اینجاست که نقش گروسی در خلق این شرایط پیچیده چه بوده است؟! واقعیت امر این است که اساسا ادعای گروسی مخدوش است. توافقاتی که طی سه سال اخیر میان ایران و آژانس به امضاء رسید، به واسطه اصرار گروسی بر گسترش موارد مطروحه و مورد توافق از بین رفت. بر خلاف آنچه گروسی ادعا میکند، جمهوری اسلامی ایران بر ارائه دسترسیهای عرفی (پادمانی) به آژانس متعهد بوده و صرفا ارائه دسترسیهای فراپادمانی را منوط به احیای توافق هستهای و بهره مندی خود از منافعی میداند که طرف غربی در برجام از آنها عدول کرده است. همان گونه که مشاهده میشود، مواضع جمهوری اسلامی ایران در تعامل با آژانس و حدود و ثغور این همکاری، تابعی از یک منطق حقوقی، فنی و رفتاری است. در مقابل، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تبدیل به یکی از مهرههای اصلی واشنگتن در پیشبرد استراتژی نخ نمای فشارحداکثری علیه تهران شده است. مواضع سلبی و بازدارندهای که گروسی قبل و بعد از دوران مدیریت خود علیه ماهیت فعالیتهای هستهای ایران اتخاذ کرده است، نشان دهنده نگاه کاملا سیاسی و غیرحقوقی وی نسبت به این پرونده است. درجریان طرح پرونده موسوم به "موارد ادعایی" نیز گروسی به شریک اصلی رژیم اشغالگر و نامشروع صهیونی در پروندهسازی علیه کشورمان تبدیل شد. بهتر است توجه داشته باشیم که گروسی در مواجهه با تصریح مقامات رژیم اشغالگر قدس مبنی بر وجود سلاح هستهای در اراضی اشغالی، به بهانه عدم پذیرش ان پی تی توسط رژیم صهیونی سکوت کرده است!
سوء سوابق فراوان علیه گروسی
سفر پیشین مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران در چهارشنبه ۱۳ نوامبر ۲۰۲۴ (۲۳ آبان ۱۴۰۳) صورت گرفت و او در آن سفر از دو سایت اتمی فردو و نطنز بازدید کرد. در جریان آن سفر، برای گروسی کاملا روشن شد که همکاریهای داوطلبانه تهران و آژانس (آن هم در مواردی محدود) منبعث از حسن نیت ایران در راستای مختومه سازی کامل پرونده موسوم به موارد ادعایی بوده است. اما گروسی بلافاصله پس از بازگشت به وین، مطالباتی را مطرح کرد که سنخیتی با مواضع اعلامی وی در جریان سفر به تهران نداشت. از این رو گارد بسته کنونی تهران در برابر مدیر کل آژانس، برگرفته از کارنامه غیرقابل دفاع و سیاهی است که گروسی در طول سالهای اخیر از خود به جای گذاشته و روزنهای برای نگاه خوشبینانه به آن وجود ندارد! بهتر است در چنین شرایطی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به جای ایران، خود را سرزنش کند!
گروسی در حالی به بازی ضد ایرانی خود ادامه میدهد که در میان اعضای رسمی ان پی تی، هیچ کشوری به اندازه ایران تحت نظارت نیست. نزدیک به ۱۳۰ بازرس آژانس در ایران حضور دارند، بازرسیهای منظم و سرزده انجام میدهند و تمام تأسیسات هستهای تحت پادمان و نظارت کامل است. با این حال گروسی خواستار دسترسیها و بازرسیهای فراپادمانی و بازگشت ایران به مفاد مندرج در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی (برجام) است، آن هم به صورت یکجانبه و بدون رفع تحریمها! که این مسئله نیز تحت هیچ عنوانی قابل قبول نیست. بدون شک جمهوری اسلامی ایران قبل از صدور قطعنامه اخیر شورای حکام، سناریوهای مواجه با این اقدام غیرحقوقی و وقیحانه غرب و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مهیا ساخته است.
واکنشی که قاطعانه خواهد بود
کشورمان در قطعنامههای پیشین هم در خصوص صدور قطعنامههای ضد ایرانی علیه کشورمان هشدار داد، اما این هشدارها مورد توجه غرب قرار نگرفت. نتیجه این بیتوجهی هفت برابر شدن تولید غنای ۶۰ درصدی اورانیوم بود. راه اندازی ۲۰ زنجیره جدید و نصب ماشینهای پیشرفته نسل سیزدهم نیز از جمله پاسخهای قاطعانه تهران نسبت به وقاحت دشمنان بود. اکنون هم لیستی از موضوعات آماده کردهایم. یک بخش از این اقدامات معطوف به برنامههای اجرایی و تحقیق و توسعه (R&D) بوده و بخشی دیگر مربوط به نوع همکاریهای با آژانس بین المللی انرژی اتمی و بازرسان آن است. بدون شک پس از صدور قطعنامه اخیر، دیگر اساسا جایی برای تعامل با آژانس و مدیر کل آن باقی نخواهد ماند!
اگرچه مقامات غربی عدم گنجانده شدن عبارت "ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد" در متن قطعنامه اخیر را مصداق انعطافپذیری خود در برابر تهران قلمداد کردهاند، اما کلیت صدور این قطعنامه جایی برای این روایتگری ناقص و تحریف شده از سوی آمریکا، تروئیکای اروپایی و حتی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی باقی نمیگذارد. ایجاد نیروگاهی جدید (بدون در نظر گرفتن محدودیتهای فراپادمانی آژانس) و تشدید سرعت غنیسازی ۶۰ درصدی و استقرار سانتریفیوژهای نسل جدید در نظنز و فردو از جمله اقدامات کشورمان در مواجهه با شیطنت اخیر مثلث "آمریکا-آژانس-اتحادیه اروپا" خواهد بود.