صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۵  ، 
شناسه خبر : ۳۸۰۵۴۱
آمریکایی‌ها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا چندی پیش، بیشتر در الگویی مبهم با جمهوری اسلامی ایران تعامل کرده و بیشتر تلاش داشتند، نیت درونی خود را نسبت به نظام سیاسی ایران آشکار نکنند.

آنان خصومت خویش با ایرانیان را در چهارچوب‌های همه‌پسند جهانی، چون حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، حمایت از حقوق زن، آزادی و دموکراسی‌خواهی، تزئین و پنهان می‌کردند. لکن ریاست جمهوری ترامپ و الگوی سیاسی وی، این الگو را تغییر داده است و آشکار از تسلیم ایران در برابر آستان قدرت آمریکایی -آن هم بدون‌شرط- سخن می‌گوید. چرایی این تغییر رفتار را در چند علّت می‌توان یافت:

«قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران و ایستادگی بر آرمان‌های انقلاب اسلامی»، باعث شده است که دیگر تعارف و تلاش را در ایجاد یک مفاهمه کنار بگذارند. اگر روزگاری طمع داشتند که می‌توانند از درون، نظام را تغییر داده و یا تدریجاً انقلاب را از اهداف اصیل خویش دور کرد، امروز دیگر این مهم را ناممکن یافته‌اند.

«بی‌اطلاعی از ظرافت‌های سیاسی یک مرد کاسب‌پیشیه»، عامل دیگر است. ترامپ برخلاف بسیاری از سیاست‌مداران آمریکایی از مسیری متفاوت از صحنه‌ی سیاسی آمریکا به قدرت رسید و بهره‌گیری از ابزار رسانه‌ای مدرن و فرصت‌های سیاسی صاحبان ثروت در نظام سیاسی آمریکا، صاحب قمارخانه‌ها و مراکز فساد پردرآمد را به صحنه‌ی سیاست منتقل کرد.

به‌نظر، ترامپ در شرایط جهانی جدید به دنبال ایجاد نظم جهانی مطلوب آمریکایی است. چین از شرق و آمریکا در غرب، مدعی ایجاد نظم جدید هستند. نظم جدید زمانی شکل می‌گیرد که آشکارا ترسیم شود و همگان آن را پذیرا باشند، به‌زور یا به‌اراده‌ی خویش. ترامپ در تعامل با اروپایی‌ها و دیگر بازیگران جهانی تعارفات را کنار گذاشته است و جایگاه خویش را به ایشان دیکته می‌کند. وی به‌راحتی ارزش‌های نظم گذشته -چون مرز‌های ملی- را زیر پا می‌نهد و در بازی جدید، مرز‌های ملی اوکراین را با روس‌ها معامله می‌کند.

ترامپ نماینده‌ی رئالیسم کلاسیک در دنیای مدرن است که همه‌چیز را با قدرت تفسیر می‌کند و برخلاف روایت‌های رمانتیک، فانتزی و غیرواقع‌بین که از نظم عادلانه‌ی لیبرالی سخن می‌گفتند، نشان داد که قدرت، یگانه ارزشی است که جنگل تمدن غرب به رسمیت می‌شناسد.

ورود اینترنت و به‌ویژه ظهور پلتفرم‌های تعاملی وب، دیپلماسی عمومی را وارد عصر دیجیتال کرد. در این میان، پلتفرم ایکس (توئیتر سابق) به دلیل معماری منحصر‌به‌فرد خود، به سرعت به ابزار منتخب رهبران جهان تبدیل شد و پدیده‌ای نوین با عنوان «دیپلماسی توییتری» (Twiplomacy) را رقم زد. این پلتفرم با بیش از ۵۶۰ میلیون کاربر فعال به یک اکوسیستم اطلاعاتی جهانی تبدیل شده که در آن دیپلماسی به صورت آشکار و در برابر چشم همگان اجرا می‌شود.

ترامپ یک شخصیت رسانه‌ای است و سیاست را از دالان‌های لابی‌های سیاسی به صحنه رسانه آورده است و بدیهی است که این رفتار وی، سیاست پنهان را آشکار و چهره آمریکایی را برای جهانیان شفاف‌تر نمایان می‌کند؛ «این آقایی که امروز سر کار است در آمریکا، مسئله را لو داد، آن هدف حقیقی را روشن کرد؛ گفت مقابله‌ی ما با ایران، با ملّت ایران برای این است که ایران گوش‌به‌فرمان آمریکا باشد!»