در روزهایی که بخشی از جامعه چشم به میدان فردوسی تا چهارراه استانبول دوخته تا ببیند قیمت دلار چگونه بر صفحهی صرافیها اوج میگیرد و معیشت مردم را لَنگ میکند، در روزهایی که اروپاییها بخشی از پروژهی صهیونیستها شده و اسنپبک را کلید زدهاند، آقایان یادشان افتاده که لشکرکشی مجازی کنند و همدیگر را به صلابه بکشند.
«جای مردان سیاست بنشانید درخت، که هوا تازه شود.» نمیدانم سهراب این شعر را دقیقاً کی سروده؛ اما بیتردید در دو مسئله و مشکل با امروز ما درد مشترک داشته: تمنای هوای پاک و داشتن سیاستمدار سالم و مردمی. شاید سیاستمداران عصر سهراب هم از جنس برخی سیاستورزان امروز ما بودهاند که وقتی کشور درگیر بنیادیترین مشکلات بوده، فیلشان یاد هندوستان میکرده و به دنبال یقهگیری بودهاند.
از مطایبه بگذریم؛ شاید نازلترین سطح سیاستورزی در یک هفته اخیر را باید در دعوت به مناظرهی دو مدیر سابق پروندهی هستهای دید.
اولی دعوت به مناظره کرد، با این پیششرط که رقیبش باید جبرانکنندهی خسارتهای چند صد میلیاردیاش باشد؛ هرچند کسی نیست که سوزنی از بهر تنبّه به شیخ ما بزند که چه کسی باید پاسخگوی خسارت شما باشد؟ دومی هم در کمال خونسردی پاسخی داد که: او باید با خودش یا با یک بچه دبستانی مناظره کند!
در روزهایی که بخشی از جامعه چشم به میدان فردوسی تا چهارراه استانبول دوخته تا ببیند قیمت دلار چگونه بر صفحهی صرافیها اوج میگیرد و معیشت مردم را لَنگ میکند، در روزهایی که اروپاییها بخشی از پروژهی صهیونیستها شده و اسنپبک را کلید زدهاند، آقایان یادشان افتاده که لشکرکشی مجازی کنند و همدیگر را به صلابه بکشند.
شاید سادهترین راه آن بود که در این نوشته، هر دو طرف را به واژگانی مانند «اتحاد مقدس» فرا بخوانیم و بنویسیم: «آقایان! در برههی حساس کنونی دعوا را کنار بگذارید!» ولی وقت این حرفها گذشته است.
بخشی از این اشتباهات فاحش را باید به پای مشاورین این آقایان نوشت که خیال میکنند با این رفتارها لایک میگیرند و برای انتخابات و سیاستورزیشان قاتق می شود. در صورتی که مردم سالهاست از چنین سیاستورزیای خسته شدهاند. در زمانهای که سفرهها کوچک و کوچکتر میشود، این رفتارها فقط رفتن روی مخ مردم است.
هم آن روحانی سیاستورز و هم آن مکلاّی جلیلالقدر، هر دو باید بیندیشند که اگر دعوایشان برای سیاستورزی است، مسیرش از این نمیگذرد؛ بلکه مهمترین اصل آن است که با مردم همدردی کنند، یقهی طرف مقابل را نگیرند و به جای تکلهای ناشیانه و گل زدن به خودیهای گاه و بیگاه، مارادونای حریف را بچسبند.شاید یکی از مهمترین علتهای رویگردانی جامعه از برخی سیاستورزان و سیاستمداران، درک نکردن اولویتها و غلبه دادن به حاشیههاست؛ آتشی که دودش دیر یا زود به چشم همین عزیزان میرود.