طرحی ۲۰ مادهای که با لحنی تحکمآمیز ارائه شد، بیش از آنکه به دنبال حل ریشهای بحران باشد، تلاشی برای رهایی از این بنبست است.
نشانههای این بنبست را میتوان در رفتار مقامات کشورهای مختلف در مجمع عمومی سازمان ملل، اعتراضات دانشگاهی، تحریمهای ورزشی و پروندههای حقوقی بینالمللی مشاهده کرد.
این طرح که بر خلع سلاح حماس، اداره غزه توسط یک هیئت بینالمللی و عدم ارائه جدول زمانبندی برای عقبنشینی نظامیان اسرائیل تأکید دارد، با پاسخ مشروط حماس روبهرو شد. پاسخی که به اذعان کارشناسان ارشد منطقهای هوشمندانه و با هوشیاری همراه بوده است.
پاسخ حماس بر شرط بنیادین عقبنشینی کامل رژیم صهیونیستی از غزه و استقرار حکومت فلسطینی مستقل تأکید دارد. این شرط در تضاد کامل با خواست نتانیاهو برای حفظ حضور نظامی دائمی در غزه است.
حماس در صورتی به سمت مذاکره و اجرای روندهای مرتبط با این طرح حرکت میکند که تضمینهای واقعی و عملی ارائه شود؛ تضمینهایی که با توجه به سوابق نقض مکرر تعهدات توسط رژیم اشغالگر و حامیان غربیاش از جمله نقضهای مکرر در قبال فلسطینیان و غزه امری ضروری است. بدون این مکانیسمها، هر توافقی فاقد اعتبار خواهد بود.
لازم به یادآوری است که مقاومت فلسطین، طی دو سال گذشته بارها آمادگی خود را برای آتشبس عادلانه اعلام کرده و در میز مذاکره حضور یافته، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی هرگز به گفتگویی واقعی تن ندادهاند.
حمله اخیر رژیم به سران حماس در دوحه، نمونه بارزی از نگاه و رویکرد حریف به مذاکره است. این الگو نشاندهنده عدم تمایل ذاتی طرف مقابل به حل بحران از مسیر گفتگوست.
غزه طی دو سال محاصره و بمباران مداوم با پشتیبانی غرب به بحران لاینحل اسرائیل و متحدانش تبدیل شده و احتمال پیروزی و خاتمه دادن به این جنگ از طریق نظامی برای آنها وجود ندارد.
به همین دلیل طرح ترامپ به جای صلح واقعی، ابزاری برای نجات رژیم از انزوای داخلی و خارجی است. اما حماس نیز نسبت به این مسئله و احتمال فریب در مذاکرات باید هوشیارانه عمل کند.
به خاطر همین مسئله مهم و بر اساس تأکید حماس هرگونه آتشبس یا تبادل اسرا و در نهایت صلح کامل منوط به عقب نشینی نظامیان اسرائیلی همراه با استقرار حکومت فلسطینی مستقل است.
هرچند در شرایط کنونی دونالد ترامپ با پاسخ حماس موافقت کرده است، اما این به معنای پایان یافتن قطعی و کامل جنگ، نخواهد بود چرا که با شروع روند مذاکرات اختلافهای جدی بروز پیدا میکند و نکته قابل تأمل عدم اعتماد به وعدههای طرف مقابل است.
در نهایت باید تأکید کرد راه حل پایدار برای این مناقشه مزمن، همان سیاست منطقی جمهوری اسلامی است؛ رجوع به صندوق رأی و حق رأی برای تمام فلسطینیان واقعی -فارغ از دین آنها- و تعیین سرنوشت خود.