تحولات فناوری در سطح بینالمللی فرصتهای تازهای برای کشورهایی مانند کشور خودمان فراهم کرده است. یکی از مهمترین این تحولات، کاهش شدید هزینه اجرای مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی است. بنا بر گزارش شاخص AI دانشگاه استنفورد، طی دو سال گذشته هزینه استنتاج مدلهایی در سطح GPT-3.5 بیش از ۲۸۰ برابر کاهش یافته است. این تحول، فشار بودجهای را برای توسعه هوش مصنوعی کاهش میدهد و امکان بهرهبرداری از فناوریهای پیشرفته را با منابع محدودتر فراهم میکند.
در سالهای اخیر، هوش مصنوعی از یک ابزار فناورانه به مؤلفهای تعیینکننده در معادلات ژئوپلیتیک تبدیل شده است. رقابت بر سر توسعه زیرساختهای AI دیگر فقط در مراکز غربی رخ نمیدهد،چرا که اکنون به قلب خاورمیانه رسیده و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در حال سرمایهگذاریهای سنگینی برای دستیابی به موقعیت برتر در این حوزه هستند. عربستان با پروژهای موسوم به «تعالی» و امارات با صندوق سرمایهگذاری MGX، هر دو هدفگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری را برای تحول دیجیتال و تسلط بر فناوریهای هوش مصنوعی اعلام کردهاند.
در نگاه اول، چنین سرمایهگذاریهایی ممکن است فاصله قابلتوجهی میان کشورمان و رقبای منطقهای ترسیم کند، اما واقعیت پیچیدهتر از آن است. ایران با وجود محدودیتهای مالی و ساختاری، از ظرفیتهایی برخوردار است که میتواند مسیر مستقلی برای رقابت در این میدان ترسیم کند. مهمترین این ظرفیتها، نیروی انسانی نخبه و بااستعدادی است که در بسترهایی مانند مدارس سمپاد و نمونه دولتی، دانشگاههای برتر داخلی و المپیادهای علمی پرورش یافتهاند. این پتانسیل، در صورتی که بهدرستی مدیریت و حمایت شود، میتواند مهمترین مزیت راهبردی کشورمان در رقابت جهانی AI باشد.
همزمان، تحولات فناوری در سطح بینالمللی فرصتهای تازهای برای کشورهایی مانند کشور خودمان فراهم کرده است. یکی از مهمترین این تحولات، کاهش شدید هزینه اجرای مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی است. بنا بر گزارش شاخص AI دانشگاه استنفورد، طی دو سال گذشته هزینه استنتاج مدلهایی در سطح GPT-3.5 بیش از ۲۸۰ برابر کاهش یافته است. این تحول، فشار بودجهای را برای توسعه هوش مصنوعی کاهش میدهد و امکان بهرهبرداری از فناوریهای پیشرفته را با منابع محدودتر فراهم میکند.
همچنین، ظهور و پیشرفت مدلهای Open-Weight (متنباز)، که عملکرد آنها به سرعت به سطح مدلهای انحصاری نزدیک شده، فرصتی استراتژیک برای کشور ایجاد کرده است. استفاده از این مدلها، بدون نیاز به همکاری رسمی با شرکتهای غربی، امکان توسعه مدلهای بومی فارسی، بهویژه در حوزههایی مانند آموزش، سلامت و امنیت را ممکن میسازد.
با این حال، چالشهای داخلی نیز قابل چشمپوشی نیستند. کندی در تعیین متولی واحد، اختلافنظر میان دولت و مجلس درباره نحوه اجرای برنامه ملی هوش مصنوعی، و نبود مسیر شفاف برای حمایت مالی از پروژههای AI، میتواند فرصتسوزی ایجاد کند. در حالی که رقبای منطقهای با سرعت در حال تزریق منابع هستند، ایران نیازمند چابکسازی ساختار حکمرانی دیجیتال خود است.
باید به این نکته توجه کنیم که اگرچه شکاف سرمایهگذاری میان کشورمان و رقبای منطقهای جدی است، اما مزیتهای انسانی، کاهش هزینهها، پیشرفت مدلهای متنباز و ظرفیتهای بومیسازی، میتواند ایران را به بازیگری مستقل و تأثیرگذار در رقابت آینده هوش مصنوعی تبدیل کند—به شرط آنکه تصمیمگیریها سریعتر، هماهنگتر و آیندهنگرانهتر باشد.