بررسی منابع نشان میدهد که «پروژه استر» بهعنوان یک ابتکار استراتژیک از سوی بنیاد محافظهکار «هِریتیج» (که در واقع قلب تئوریک دولت ترامپ به شمار میرود)، نقش یک پل ایدئولوژیک و عملیاتی را میان جریان صهیونیسم سیاسی و مسیحیان اوانجلیست در آمریکا ایفا میکند. این پروژه با استفاده از یک روایت مشترک آخرالزمانی و تعریف یک دشمن واحد، به تحکیم این ائتلاف پرداخته و از آن بهعنوان اهرمی برای پیشبرد اهداف سیاسی در داخل آمریکا بهره میبرد.
برای استحکام و گسترش صهیونیسم، طرحهای مختلفی مطرح شده است تا اولاً صهیونیسم در جهان تثبیت شود و دوماً با تفکرات مخالف صهیونیستها مقابله گردد. «پروژه استر» یک برنامه عملیاتی با مدت اجرای ۱۲ تا ۲۴ ماه ارائه میدهد که مهمترین اهداف و راهکارهای آن عبارتاند از: «برچیدن زیرساختهای شبکه حمایت از حماس در سراسر ایالات متحده.»البته کارشناسان معتقدند این پروژه فراتر از یک طرح صهیونی است. بررسی منابع نشان میدهد که «پروژه استر» بهعنوان یک ابتکار استراتژیک از سوی بنیاد محافظهکار «هِریتیج» (که در واقع قلب تئوریک دولت ترامپ به شمار میرود)، نقش یک پل ایدئولوژیک و عملیاتی را میان جریان صهیونیسم سیاسی و مسیحیان اوانجلیست در آمریکا ایفا میکند. این پروژه با استفاده از یک روایت مشترک آخرالزمانی و تعریف یک دشمن واحد، به تحکیم این ائتلاف پرداخته و از آن بهعنوان اهرمی برای پیشبرد اهداف سیاسی در داخل آمریکا بهره میبرد.
اما بههرحال، بخش قابل توجهی از این پروژه، پیشبرد اهداف صهیونی است. راهاندازی چنین پروژههایی در تاریخ ارتباط صهیون و آمریکا سابقه دارد. تشکیل لابیهای صهیونی و راهاندازی طرحهای مختلف، تنها بخشی از این اقدامات است.لابیگری صهیونیستها در ایالات متحده به تأسیس رژیم صهیونی در سال ۱۹۴۷-۱۹۴۸ کمک کرد. آمادهسازی طرح تقسیم فلسطین و رأیدهی به آن، که مقدم بر اعلامیه استقلال رژیم صهیونی بود، با جوشش حمایت یهودیان آمریکا در واشنگتن مواجه شد. ژرژ لنچافسکی در کتاب «رؤسایجمهور آمریکا و خاورمیانه» به نقل از هری ترومن، رئیسجمهور اسبق آمریکا، در این خصوص اشاره میکند:«واقعیت این بود که نه تنها جنبشهای فشاری در اطراف سازمان ملل وجود داشت که شبیه آن در گذشته اصلاً سابقه نداشت، بلکه کاخ سفید نیز مورد حمله دائمی بود. فکر نمیکنم چنین فشار و تبلیغاتی که متوجه کاخ سفید بود را در موضوع دیگری غیر از این تجربه کرده بودم. اصرار تعدادی از رهبران افراطی صهیونیست، که تحت تأثیر انگیزههای سیاسی بودند و اقدام به تهدید سیاسی میکردند، مرا دلخور و ناراحت کرد.»اینچنین، طرحوارههای مختلف برای موجهسازی سیستماتیک جنایات صهیونی طرح و پیگیری شد. «پروژه استر» نیز، هرچند لایههای عمیقتری دارد، اما خارج از کانسپت طرحهای صهیونی نیست. این سند، جنبش حامی فلسطین در آمریکا را نه یک جنبش سیاسی عادی، بلکه بخشی از یک "شبکه جهانی حمایت از حماس" میداند که آن را "شبکهای برای پشتیبانی از تروریسم" قلمداد میکند.این پروژه، فعالان این جنبش را "بهشدت ضد اسرائیلی، ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی" توصیف میکند. اما بههرحال، هزینهها و تلاشها برای اجرایی کردن این پروژهها همانند دمیدن بر کالبدی بیجان است. شکلگیری جنبشهای اجتماعی در کشورهای مختلف در حمایت از غزه نشان میدهد که پروژههای صهیونی موفق نبودهاند.با اینکه این پروژه بهصورت مشخص، سازمانهایی مانند "دانشجویان برای عدالت در فلسطین" (Students for Justice in Palestine) و "صدای یهودیان برای صلح" (Jewish Voice for Peace) را بخشی از این شبکه معرفی کرده است، اما پس از انتشار این سند، دانشگاههای بزرگی مانند هاروارد و کلمبیا این گروهها را تحریم یا تعلیق کردند. لذا این پروژه، حداقل برای تثبیت رژیم صهیونی و مقابله با معترضان جنایات رژیم، آوردهای نخواهد داشت.