حال که آتش جنگ متوقف شده، باید پرسید و پاسخ داد که غزه چه بود؟ و که بود؟ و کجا بود؟ بیش از اینکه با عینک این عزیزان به غزه بنگرم، دوست دارم عبارت «مگا_زندان» ایلان پایه، تاریخنگار برجسته یهودی و منتقد صهیونیسم، در کتاب «بزرگترین زندان روی زمین» را در ذهن تداعی کنم. آن روزی که عملیات طوفان الاقصی در غزه شروع شد، ۹۷ درصد از منابع آبی غزه برای شرب غیرقابلاستفاده و آبخوان ساحلی بهعنوان منبع اصلی آب غزه، به دلیل بهرهبرداری بیش از حد، نفوذ آب دریا و درآمیختن با فاضلاب شهرکنشینان، غیرقابلشرب شده بود. در این میان و با نبود برق و کمبود تجهیزات پزشکی، بیمارستانها به گورستان تبدیل شده بودند.
حالا که آتشبس در غزه شروع شده، برخی تازه یادشان آمده که عینک روشنفکری بزنند و قمپز منورالفکری در کنند که کاش یحیی سنوار و محمد ضیف در اکتبر ۲۰۲۳ دست به عملیات علیه صهیونیستها نمیزدند و غزه را به نابودی نمیکشاندند. بیگمان، واکاوی استراتژیک سالهای گذشته ضروری است، اما نه با ساختن آرمانشهر از وضعیت فلاکتبار غزه و تبدیل کردن رهبران مقاومت به مقصران ویرانکننده این بهشت موهوم! نظریه یا مفهوم یوتوپیا را نخستین بار توماس مور، فیلسوف و سیاستمدار انگلیسی، ارائه داد؛ جزیرهای آرمانی و خیالی که در آن عدالت کامل برقرار و از فقر، ستم و نابرابری خبری نیست.
حال که آتش جنگ متوقف شده، باید پرسید و پاسخ داد که غزه چه بود؟ و که بود؟ و کجا بود؟ بیش از اینکه با عینک این عزیزان به غزه بنگرم، دوست دارم عبارت «مگا_زندان» ایلان پایه، تاریخنگار برجسته یهودی و منتقد صهیونیسم، در کتاب «بزرگترین زندان روی زمین» را در ذهن تداعی کنم. آن روزی که عملیات طوفان الاقصی در غزه شروع شد، ۹۷ درصد از منابع آبی غزه برای شرب غیرقابلاستفاده و آبخوان ساحلی بهعنوان منبع اصلی آب غزه، به دلیل بهرهبرداری بیش از حد، نفوذ آب دریا و درآمیختن با فاضلاب شهرکنشینان، غیرقابلشرب شده بود. در این میان و با نبود برق و کمبود تجهیزات پزشکی، بیمارستانها به گورستان تبدیل شده بودند.
طوفان الاقصی را باید در این بستر تاریخی فهمید؛ خشونتهای سیستماتیک، حصر و تحقیر روزانه، محاصره اقتصادی خفهکننده، تخریب عمدی زیرساختهای حیاتی، خشونتهای نظامی دورهای و ... . خیزش دو سال پیشِ غزهایها را باید در یک دوراهی پیچیده تصور کرد: مرگ تدریجی و تحقیرآمیز یا مقاومت عزتمندانه.
فریدون مشیری سالها قبل سرود که «قرن ما روزگار مرگ انسانیت است / سینهی دنیا ز خوبیها تهی است / ... قرن «موسی چومبه»هاست». در روزگاری که به لطف خیانت کمال پاشاهای منطقه، شیخهای خلیج فارس و حکام فربه و خاموش جهان اسلام، در پیشاجنگ مسئله فلسطین در حال فراموششدن بود و درمیانهی جنگ تجارت و ارتباط با صهیونیستها قطع نشد؛ باید انتخاب کرد. یا باید مثل سادات، عرفات و ابومازن، سلاح را بر زمین گذاشت و تحقیر را برگزید یا مثل سنوار، عاروری، ضیف، هنیه و ... ایستاد و جنگید. تاریخ هیچگاه عمر مختارها، جنگلیها، دلواریها و ... را سرزنش نکرده، چرا که بهدرستی گفتهاند نخلها ایستاده میمیرند.