دولتمردان به جای تمرکز بر ایجاد سازوکارهای اصولی برای حکمرانی بر فضای مجازی، درگیر بازیهای رسانهای و فشارهای بیرونی شدهاند.
فضای مجازی، به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار در زندگی روزمره مردم ایران، اکنون نقشی بسزا در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و امنیت کشور ایفا میکند. این فضا، که روز به روز ابعاد و تأثیرات آن گستردهتر میشود، دیگر نمیتوان آن را به عنوان یک حاشیه یا ابزار سرگرمی به شمار آورد؛ بلکه به قلب تپنده بسیاری از تصمیمات اجتماعی و حکومتی تبدیل شده است. در چنین شرایطی، حکمرانی مؤثر بر فضای مجازی نه تنها ضرورتی ملی بلکه یک نیاز فوری است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در شهریورماه سال 1403، در دیدار اعضای هیئت دولت، با تأکید بر اهمیت حکمرانی قانونمند فضای مجازی، نکات کلیدی و مهمی را مطرح کردند: «فضای مجازی دیگر امروز مجازی نیست، امروز یک واقعیتی است در زندگی مردم که روز به روز هم دارد پیش میرود. آنچه مهم است این است که در فضای مجازی، حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد؛ اینکه بنده گاهی گفتهام فضای مجازی رها و ول است، به خاطر این است. حکمرانی بر اساس قانون؛ اگر قانونی ندارید، قانون را به وجود بیاورید و بر اساس آن قانون، زمام کار را به دست بگیرید. همهی دنیا این کار را میکنند... نقض حکمرانی قابل قبول نیست؛ یک کشور در اختیار شما است که در قبالش وظیفه دارید، در قبالش مأموریت دارید؛ نمیشود حکمرانی شما را نقض کرد، نباید نقض کنند.» به نظر میرسد که این تدابیر و منویات باید سرلوحه عمل دولت قرار میگرفت. اما در طول بیش از یک سال از این دستورات و منویات، پرسشی جدی و تکراری همچنان بیپاسخ مانده است: دولت چهاردهم تا چه اندازه توانسته است برنامهریزی دقیق و استراتژیک برای حکمرانی فضای مجازی فراهم آورد؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی، در سخنان خود تصریح کردند که فضای مجازی امروز دیگر یک امر مجازی نیست، بلکه واقعیتی است در زندگی مردم که روز به روز در حال پیشرفت و گسترش است. ایشان همچنین بر ضرورت حکمرانی قانونمند بر این فضا تأکید داشتند و عنوان کردند که در صورت نبود قانون، باید آن را به وجود آورد و بر اساس آن، زمام امور فضای مجازی را به دست گرفت. این سخنان، علاوه بر آنکه حاکی از نگاه عمیق و آیندهنگرانه به تحولات تکنولوژیک است، مسئولیت سنگینی را نیز متوجه دولت و دستگاههای مربوطه میکند.
اما در عمل، اقدامات دولت برای پیادهسازی این حکمرانی قانونمند بسیار محدود و نامشخص بوده است. در حالی که رهبر انقلاب از الزام به ایجاد قانون و مدیریت صحیح بر فضای مجازی سخن گفتهاند، ما شاهد آن هستیم که دولت همچنان در موضوعات اساسی مانند فیلترینگ، نظارت بر پیامرسانها و پلتفرمهای خارجی، و ایجاد زیرساختهای داخلی، تنها در مراحل ابتدایی قرار دارد.
دولت درگیر دوگانه فیلتر و عدم فیلتر
در سطح اجرایی، مشکل عمده دولت در فضای مجازی، به بحران دوگانه فیلتر و عدم فیلتر محدود شده است. دولتمردان به جای تمرکز بر ایجاد سازوکارهای اصولی برای حکمرانی بر فضای مجازی، درگیر بازیهای رسانهای و فشارهای بیرونی شدهاند. این دوگانه نه تنها موجب سردرگمی مردم و نخبگان شده، بلکه از اساس جایگاه حکمرانی ایران در فضای سایبری را تضعیف کرده است. به جای آنکه دولت در جهت تقویت زیرساختهای بومی و تولید محتوا و ابزارهای دیجیتال مستقل گام بردارد، بهطور مداوم در معرض فشارهایی قرار دارد که بیشتر از آنکه راهحلهای سازنده به همراه داشته باشد، به تقویت وابستگی کشور به پلتفرمهای خارجی و آسیبپذیری در برابر تهدیدات سایبری منجر شده است.
بسیاری از مسئولان دولتی، به جای ارائه برنامههای مدون برای مقابله با بحرانهای امنیتی و اجتماعی در فضای مجازی، تنها به روی آوردن به سیاستهای سلبی نظیر فیلترینگ بسنده کردهاند. این در حالی است که حتی در این حوزه نیز، شاهد اقدامات غیرقانونی و غیرمنطقی از سوی برخی بخشها هستیم که باعث تضعیف اعتبار دولت و نهادهای مربوطه میشود.
رهبر انقلاب همواره بر ضرورت استقلال در همه عرصهها تأکید کردهاند. یکی از مهمترین عرصهها، عرصه فضای مجازی و فناوری اطلاعات است. در شرایطی که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا به دنبال استفاده از فضای مجازی به عنوان ابزاری برای تقویت اقتدار ملی و نرمافزاری خود هستند، ایران باید همزمان با ایجاد بسترهای قانونی و زیرساختی برای حکمرانی بر فضای مجازی، به توسعه توانمندیهای خود در این عرصه نیز بپردازد.
دولت ایران بهویژه در دولت سیزدهم، اگر بخواهد بهطور جدی در جایگاه یک ابرقدرت سایبری قرار گیرد، باید به دنبال توسعه ابزارها و پلتفرمهای داخلی باشد که بتوانند جایگزین مناسبی برای ابزارهای آمریکایی و صهیونیستی در کشور شوند. این امر نه تنها امنیت سایبری کشور را تضمین خواهد کرد، بلکه استقلال کشور را در برابر تهدیدات خارجی و سلطهپذیری فرهنگی کاهش خواهد داد.
بهر حال و متأسفانه، گزارشها و تحلیلها نشان میدهند که بسیاری از مسئولان دولتی هنوز به درک درستی از اهمیت فضای مجازی در حکمرانی و سیاستگذاری نرسیدهاند. وقتی دولتمردان در برابر سؤالات خبرنگاران تنها درگیر مواضع سطحی و دوگانههایی نظیر فیلتر و عدم فیلتر میشوند، این نشاندهنده آن است که نگاه عمیق و استراتژیک در سطح دولت برای حکمرانی فضای مجازی وجود ندارد.
مهمتر از همه، این است که مسئولان دولتی باید بدانند که در جهان امروز، فضای مجازی نه فقط یک ابزار است بلکه یک میدان جنگی است که در آن، قدرتهای جهانی به رقابت با یکدیگر میپردازند. در این میدان، کشورهایی که نتوانند کنترل فضای دیجیتال خود را به دست گیرند، در معرض آسیبهای جدی خواهند بود.
سخن پایانی
رهنمود رهبر انقلاب اسلامی باید جرقهای باشد برای تغییر جدی در نگرش و رویکرد دولت نسبت به فضای مجازی. بیش از یک سال از آغاز دولت سیزدهم میگذرد و هنوز هیچ برنامه جامع و استراتژیک برای حکمرانی بر فضای مجازی در دستور کار نیست. در چنین شرایطی، انتظار از دولت و رئیسجمهور این است که هر چه سریعتر برنامهای مدون، اجرایی و قابل ارزیابی برای حکمرانی بر فضای مجازی ارائه دهند. تنها در این صورت است که میتوان به تحقق هدف بلندمدت کشور برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت سایبری امیدوار بود.
در نهایت، اگر فضای مجازی همچنان رها و بیضابطه باقی بماند، نه تنها منافع ملی ایران به خطر میافتد، بلکه اقتدار کشور در عرصههای دیگر نیز در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. پس وقت آن است که دولت، بهویژه در این عرصه، اقدامی جدی و تحولآفرین انجام دهد.