صبح جمعه است و اهالی «شهرک شهید محلاتی تهران»، پیکر سردار «علیرضا افشار» را به دوش میکشند تا پس از سالها خدمت به اسلام و میهن در آرامگاه ابدی آرام بگیرد. او که سالها در کسوت پاسداری از ارزشهای انقلاب و خدمت به مردم فعالیت کرده بود، بر اثر سکته قلبی دیده از جهان فروبست. مراسم وداع با این سردار، تصویری از یک عمر مبارزه، اخلاص و خدمت را پیش چشم میآورد؛ مردی که از خیابانهای پرشور انقلاب تا مسئولیتهای کلان نظامی و سیاسی، راهی پرفرازونشیب را پیمود.
علیرضا افشار در سال ۱۳۳۰ در شهر مقدس مشهد دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در «مدرسه علوی» در مشهد گذراند و سپس با ورود به «دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف»، در مسیر تحصیلات عالی گام گذاشت؛ اما زندگی او تنها به درس و دانشگاه محدود نشد. در سالهای پیش از انقلاب، روحیه انقلابیاش او را به میدان مبارزه با رژیم پهلوی کشاند. فعالیتهای سیاسی او به دستگیری از سوی ساواک منجر شد و چهار ماه را در زندان ساواک گذراند. این تجربه، عزم او را برای پیگیری آرمانهای انقلابی راسختر کرد.
افشار از دانشجویان پیرو خط امام (ره) بود و در یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب، یعنی تسخیر لانه جاسوسی در سال ۱۳۵۸، نقشی فعال داشت. او در گفتوگویی خاطرهای از آن روزها روایت کرده است: «من دو یا سه روز بعد از تسخیر لانه به دانشجویان ملحق شدم و در ابتدا و در برنامهریزیهای اولیه حضور نداشتم. جریان دانشجویان خط امام را شورای پنجنفرهای متشکل از نمایندگان دانشگاهها اداره میکرد که من هم به عنوان نماینده دانشگاه صنعتی شریف به دوستان اضافه شدم.» او در کانکسی که جلوی درب سفارت قرار داشت، با مهمانان خارجی گفتوگو میکرد و از این فرصت برای تبیین اهداف انقلاب و امام خمینی (ره) بهره میبرد. به گفته او، این کانکس به پایگاهی برای نشر افکار انقلابی تبدیل شده بود.
مرحوم افشار همچنین مسئولیت طبقهبندی و انتشار اسناد لانه جاسوسی را بر عهده داشت. او در اینباره میگوید: «وقتی دانشجویان تصمیم گرفتند وارد لانه شوند، فکر نمیکردند با این حجم از اسناد روبهرو شوند. برداشتی که دانشجویان داشتند این بود که امام فرمودهاند هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید؛ چون هر چه گرفتاری داریم زیر سر آمریکاست.» این اسناد که بیش از ۷۰ جلد کتاب را در بر گرفت، نهتنها برای ایران، بلکه برای کل خاورمیانه اهمیت داشت و اطلاعاتی از فعالیتهای جاسوسی آمریکا در منطقه را افشا میکرد. افشار با اشاره به سندی درباره شهید بهشتی میافزاید: «سندی به نفع شهید بهشتی وجود داشت که ایشان را استبدادستیز و مخالف سرسخت آمریکا نشان میداد. این سند را گفتند منتشر نکنیم. ما گفتیم چرا نباید منتشر شود؟ در نهایت در شورا رأیگیری شد که انتشار آن رأی نیاورد.» او معتقد بود انتشار این سند میتوانست مظلومیت شهید بهشتی را نشان دهد؛ از همین رو در این گفتوگو ابراز کرده بود: «بعدها این سند منزل یکی از افرادی که از تسخیر لانه پشیمان شده بودند پیدا شد. به نظر من آن سند اگر در همان زمان منتشر میشد خیلی میتوانست مؤید مظلومیت شهید بهشتی باشد، چون امام فرموده بودند: مظلومیت شهید بهشتی از شهادتش بالاتر بود. اما در آن زمان تبلیغات علیه ایشان به حدی بود که شهید بهشتی را فردی طرفدار اقتصاد بازار و سرمایهداری معرفی کرده بودند. این سند کمک میکرد چهره واقعی ضد استبدادی و انقلابی ایشان نمایان شود.»
پس از پیروزی انقلاب، افشار از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی بود و در خدمترسانی به محرومان نقشی کلیدی ایفا کرد. سپس به سپاه پیوست و در سالهای دفاع مقدس مسئولیتهای مهمی، چون جانشینی و ریاست ستاد مرکزی و سخنگویی سپاه را بر عهده گرفت. «سردار یحیی رحیمصفوی»، که از سال ۱۳۶۱ با افشار آشنا بود، در حاشیه مراسم تشییع او گفت: «ایشان در عرصههای اندیشه، اخلاق، رفتار و عملکرد، انسانی شایسته در پیشگاه خداوند و اولیای الهی بود.»
افشار از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ فرمانده نیروی مقاومت بسیج بود و سپس بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ ریاست دانشگاه امام حسین (ع) را بر عهده گرفت. او در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ معاونت فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح و رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس را عهدهدار بود. در این دوره، به دلیل تداخل مسئولیتها، از ریاست بنیاد استعفا داد و تا سال ۱۳۸۳ معاونت فرهنگی و امور مجلس ستاد کل را بر عهده گرفت.
سردار افشار در سال ۱۳۸۶به عنوان «معاون سیاسی وزارت کشور» منصوب شد و در دیماه ۱۳۸۸، معاونت امور اجتماعی، فرهنگی و شوراهای وزارت کشور را بر عهده گرفت.
«سردار محمد پاکپور»، فرمانده کل سپاه در پیام تسلیت خود، سردار افشار را «شخصیتی انقلابی، مخلص و ولایتمدار» توصیف کرد که عمر خود را صرف خدمت به ملت و صیانت از ارزشهای دینی و انقلابی کرد. او در مسئولیتهای متعدد، از جمله ریاست ستاد مرکزی سپاه، فرماندهی بسیج و ریاست دانشگاه امام حسین (ع)، با روحیهای سرشار از اخلاص و ولایتمداری، خدماتی ماندگار ارائه داد.
زندگی سردار علیرضا افشار، روایتی است از تعهد به آرمانهای انقلاب، از خیابانهای مبارزه در پیش از انقلاب تا میدانهای جهاد و خدمت در پس از آن. او که در جوانی با رژیم ستمشاهی مبارزه کرد، پس از انقلاب نیز در نقشهای گوناگون، از جهاد سازندگی تا سپاه و وزارت کشور، اثری ماندگار از خود به جا گذاشت. مراسم تشییع او، نهتنها وداعی با یک سردار بود، بلکه بزرگداشتی برای یک عمر اخلاص، خدمت و پایبندی به ارزشهای انقلاب اسلامی بود.