رژیم صهیونیستی که تا پیش از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر با تکیه بر برتری نظامی و حمایت غرب خود را قدرت بلامنازع منطقه میپنداشت، امروز با بحرانی چندوجهی در عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و روانی روبهروست.
در همین راستا در دیدار اخیری که صدها نفر از قهرمانان رشتههای مختلف ورزشی و مدالآوران المپیادهای علمی جهانی با حضرت آیتالله خامنهای داشتند، رهبر معظم انقلاب با اشاره به یاوهگوییهای اخیر رئیسجمهور آمریکا درخصوص منطقه و ایران فرمودند که «رئیسجمهور آمریکا با سفر به فلسطین اشغالی و بیان مُشتی حرف پوچ همراه با لودگی سعی کرد صهیونیستهای مأیوس را امیدوار کند و به آنها روحیه بدهد.»
ایشان سیلی باورنکردنی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه را عامل آ شدن آنها دانستند و افزودند که «صهیونیستها توقع نداشتند که موشک ایرانی بتواند با شعلهها و آتش خود به اعماق مراکز حساس و مهم آنها نفوذ و این مراکز را نابود و تبدیل به خاکستر کند.»
در همین چارچوب، روزنامه اینترنتی صدای ایران دفتر اطلاع رسانی و حفظ آثار حضرت آیت الله خامنهای، به بررسی دلایل این فروپاشی تدریجی و تضعیف موقعیت رژیم صهیونیستی پرداخته است. این روزنامه با مرور ابعاد نظامی، سیاسی و روانی تحولات اخیر نشان داده که اسرائیل در دو سال گذشته نهتنها در مهار مقاومت فلسطین ناکام مانده، بلکه شکستهای پیاپی در میدان نبرد، ناتوانی در تحقق وعدههای نتانیاهو، فرسایش اعتماد عمومی و انزوای بینالمللی، ساختار این رژیم را در وضعیت فروپاشی تدریجی قرار داده است.
در سرمقاله این روزنامه گفته شده که:
تحولات دو سال اخیر در فلسطین اشغالی نشاندهنده نقطه عطفی در معادلات منطقهای و جهانی است.
️تأکید رهبر معظم انقلاب مبنیبر «مأیوس بودن صهیونیستها» و تلاش رئیسجمهور آمریکا برای بازگرداندن روحیه به آنان در سخنرانی اخیر خود در کنیست، نشانه بحران عمیق سیاسی، نظامی و روانی صهیونیستها است.
اگر نگاهی دقیق به تحولات دو سال اخیر داشته باشیم بهخوبی این نکته اثبات میشود که اسرائیل هرگز قادر نخواهد بود به وضعیت پیشاز ۷ اکتبر بازگردد.
حملات موشکی دقیق و هدفمند ساخت صنایع دفاعی ایران توانستند مراکز حساس و زیرساختهای اسرائیل را تخریب کنند. این موشکها که ساخته و طراحیشده توسط جوانان ایرانی هستند، نشاندهنده تحول راهبردی در عرصه دفاعی و قدرت بازدارندگی محور مقاومت است و اثر روانی آن برای صهیونیستها بسیار گسترده است.
ازسویدیگر اسرائیل در دو سال جنگ خونین غزه نیز نتوانست حماس را خلع سلاح کند، کنترل کامل امنیتی برقرار نماید و یا ساکنان غزه را از مناطق خود تخلیه کند. مهمتر از همه، وعده نخستوزیر این رژیم، که اسرای صهیونیست را از طریق نظامی بازخواهد گرداند، محقق نشد.
این ناکامی، محدودیتهای ساختاری و سیاسی اسرائیل را آشکار کرد. جنگ غزه با ۶۷ هزار شهید ازجمله ۲۰ هزار کودک، بدون آنکه اهداف اصلی اسرائیل را محقق کند، شکست راهبردی و انسانی رژیم را برجسته کرد.
طبق آخرین نظرسنجی مرکز مطالعات امنیتی اسرائیل ۷۰ درصد از صهیونیستها معتقدند که «اسرائیل» در این نبرد پیروز نشده است. علاوهبراین هراس از تکرار عملیاتهای مشابه در بین ساکنان سرزمینهای اشغالی همچنان وجود دارد و ۶۳ درصد از آنها معتقدند که احتمال وقوع رویدادهای مشابه ۷ اکتبر در سالهای آینده وجود دارد.
ناکامی در جنگ، فشارهای داخلی کابینه، کسری بودجه و اعتراضات داخلی نشان میدهد اعتماد عمومی به کابینه و توان نظامی این رژیم بسیار تضعیف شده است.
تلاشهای تبلیغاتی آمریکا، ازجمله سفر رئیسجمهور و سخنان روحیهبخش، صرفاً اقدامی برای مدیریت روانی و جلوگیری از فروپاشی کامل روحیه داخلی اسرائیل بود و قادر به تغییر واقعی معادلات نیست.
در سطح جهانی نیز اسرائیل بهشدت منزوی شده است. پروژههای تبلیغاتی هاسبارا با بودجههای کلان تلاش داشتند تجاوز رژیم را مشروع نشان دهند، اما تصاویر مستقیم کشتار غیرنظامیان، نابودی زیرساختها و مقاومت فعال فلسطینیان باعث فروپاشی دیپلماسی عمومی رژیم شد. ترامپ تلاش میکند اسرائیل را از این انزوا خارج کند، اما فشار افکار عمومی جهانی و ناکامی در تحقق اهداف جنگ، یأس را تشدید کرده است.
مأیوس بودن اسرائیل یک پدیده ساختاری، روانی، نظامی و اقتصادی است که نشان میدهد رژیم نمیتواند به وضعیت پیشاز ۷ اکتبر بازگردد.
شکست میدانی، ناکامی در تحقق اهداف جنگ، فروپاشی دستگاه تبلیغاتی بینالمللی، تفاوت نگرش نسلهای جوان غربی به ماجرای فلسطین، بحران داخلی و تبعات اقتصادی و امنیتی همگی حاکی از شکستهای بزرگ اسرائیل پس از ۷ اکتبر است.