صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۱۰۳

1.         در دکترین سیاست خارجی ایران، که ریشه در اصول انقلاب اسلامی و واقع‌بینی راهبردی دارد،  مذاکره  به خودی خود یک هدف یا راهبرد مقدس و یا یک امر مذموم و مطرود نیست. مذاکره، دقیقاً مانند هر ابزار دیگری در جعبه‌ابزار سیاست خارجی (نظیر ائتلاف‌سازی، افزایش توان بازدارندگی،  بهره‌گیری از ظرفیت‌های حقوقی بین‌المللی و ... )، وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف و تأمین منافع ملی است.

2.         بنابراین، هر ابزاری، از جمله مذاکره، تا زمانی که در خدمت این راهبردها باشد، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و هر زمان که به ضد خود تبدیل شده و به ابزاری برای تضعیف منافع ملی بدل شود، باید با احتیاط با آن برخورد کرد یا کنار گذاشته شود.

3.         سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر پایه اصل  نه شرقی، نه غربی یا آنچه امروز می‌توان آن را موازنه عدمی نامید، استوار است. این اصل به معنای انزواگرایی یا نفی روابط با جهان نیست؛ بلکه به معنای عدم وابستگی و عدم قرار گرفتن در اردوگاه یک قدرت خاص است. بر این اساس، ایران در پی ایجاد روابطی متوازن و مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک با تمام کشورهایی است که به حاکمیت و استقلال آن احترام می‌گذارند.

4.         بر اساس این تعریف،  ایران مخالف مذاکره‌ای است که در آن یک طرف در جایگاه فرادست و دیگری در جایگاه فرودست قرار گیرد. گفتگو از منظر ایران، باید میان دو طرف برابر و برای یافتن راه‌حلی مرضی‌الطرفین باشد، نه مجلسی برای دیکته کردن خواسته‌های یک طرف به طرف دیگر.

5.         تاریخچه رفتار آمریکا در قبال ایران، به‌ویژه در چند دهه اخیر، نشان می‌دهد که تعریف واشنگتن از مذاکره با تعریف منطقی و متعارف آن تفاوت ماهوی دارد.

6.         ایالات متحده به مذاکره به عنوان یکی از حلقه‌های زنجیره  فشار حداکثری  می‌نگرد. در این دیدگاه، مذاکره نه برای رسیدن به تفاهم، بلکه برای رسمیت بخشیدن به تسلیم طرف مقابل طراحی می‌شود.

7.         تجربه برجام یک نمونه آزمایشگاهی کامل در این زمینه است. حتی پس از حصول توافقی که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسید و به عنوان یک سند بین‌المللی شناخته شد، ایالات متحده نه تنها به تعهدات خود مبنی بر رفع مؤثر تحریم‌ها عمل نکرد، بلکه با خروج یک‌جانبه در سال ۲۰۱۸، نشان داد که برای این کشور، حتی امضای رسمی رئیس‌جمهورش و قطعنامه شورای امنیت نیز تضمین‌کننده پایبندی به تعهدات نیست.

8.         در جنگ 12 روزه تحمیلی نیز با این موضوع مواجه هستیم. وقتی طرف آمریکایی دریافت که ابزار مذاکره نمی‌تواند به تسلیم ایران منجر شود و تهران حاضر به پذیرش خواسته‌های یک‌جانبه آن‌ها نیست، بلافاصله به گزینه نظامی روی آورد.

9.         این تجربه نشان داد که مذاکره با چنین طرفی، تا زمانی که این ذهنیت راهبردی در واشنگتن حاکم باشد، نه تنها سودمند نیست، بلکه می‌تواند دامی خطرناک برای کشاندن کشور به درگیری‌های ناخواسته باشد.

10.     با توجه به تحلیل‌های فوق، موضع کنونی جمهوری اسلامی در قبال هرگونه گفتگوی احتمالی با آمریکا، نه از سر لجاجت، بلکه مبتنی بر یک عقلانیت راهبردی و تجربی است.

11.     ایران برای ورود به هر فرآیند دیپلماتیک معنادار با آمریکا، منتظر تغییر در لحن یا ارسال پیام‌های غیررسمی نیست. آنچه تهران به دنبال آن است، مشاهده  تغییر در رفتار  و اصلاح رویکرد راهبردی  واشنگتن است.

12.     تا زمانی که چنین تغییراتی در سیاست عملی آمریکا رخ ندهد، هرگونه مذاکره صرفاً تکرار تجربیات شکست‌خورده گذشته و اتلاف وقت و انرژی خواهد بود. همان‌گونه که دبیر شورای عالی امنیت ملی اخیراً اشاره کرد، با تداوم رویکرد فعلی آمریکا، احتمال شکل‌گیری هرگونه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم، با شانس کمی تعریف می شود.

13.     درباره خبر منتشر شده درباره احتمال فعال سازی کانال مسقط عمان، هیچ خبر رسمی مبنی بر این موضوع منتشر نشده و خبر سفر آقای عراقچی نیز تکذیب شد و فقط شاهد سفر تخت روانچی معاون وزیر امور خارجه به مسقط بودیم . لذا تایید یا تکذیب فعال سازی مجدد کانال مسقط را نمی توان مبتنی بر خبرهای رسمی تایید شده اعلام نمود. با این حال هر گونه تحولات و پدیده‌های آینده را باید در این تجربه تاریخی و فضای محیطی که در نکات پیشین آورده شد تحلیل کرد.

منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 29