بین الملل >>  سیاست خارجی >> نبض بین الملل
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۳۵۵
بصیرت بررسی می‌کند
از یک سو غرب همچنان در توهم فشار و مذاکره است و از سوی دیگر همچنان اوهام نظم تک قطبی در اذهان غرب ادامه داشته و توان درک نظم نوین جهانی و درس گرفتن از تسلیم نشدن ایران در برابر باج‌خواهی ها را نیز ندارد.
پایگاه بصیرت / قاسم غفوری
پس از هفته‌ها گمانه‌زنی نشست شورای حکام برگزار شد و سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس در کنار آمریکا قطعنامه ضد ایرانی را در شورای حکام تصویب کردند. هنوز مهر این قطعنامه خشک نشده بود که اروپایی‌ها ادعای رویکرد مذاکراتی با تهران را مطرح کردند. اتحادیه اروپا با انتشار بیانیه‌ای در جلسه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکید کرد که «گفت‌وگو و دیپلماسی» تنها راه‌حل مسئله هسته‌ای است. این بیانیه ضمن تاکید بر تعهد اتحادیه اروپا به «صلح، امنیت و ثبات»، از ایران می‌خواهد که به تعهدات خود ذیل پیمان منع اشاعه هسته‌ای پایبند بماند. همچنین وزارت خارجه فرانسه پس از تصویب قطعنامه ضدایرانی در آژانس بین المللی انرژی اتمی، ادعا کرد که تروئیکای اروپایی می‌خواهد باب دیپلماسی را درباره برنامه هسته‌ای ایران دوباره باز کند! این تناقض رفتاری از سوی اروپایی‌ها در حالی صورت می‌گیرد که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
بن بستی که غرب در آن مانده است
رفتار غربی‌ها نشان می‌دهد که همچنان توهمات گذشته مبنی بر فشار و مذاکره برای باج‌خواهی و تسلیم سازی در اذهان آنها باقی مانده و حاضر به درس گرفتن از گذشته نیستند. اقدام غیر قانونی در تصویب قطعنامه در شورای حکام در حالی که با ابطلال قطعنامه 2231 شورای امنیت و پایان برجام عملا آژانس حق هیچ گونه رفتار خلاف ان پی تی و پادمان در قبال ایران را ندارد و باید صرفا به صورت عادی همچون سایر کشورها مسئله ایران مطرح گردد، اقدام وزارت خزانه داری آمریکا مبنی بر تحریم‌های جدید علیه ایران، اقدام بزرگترین عامل نسل‌کشی بومیان یعنی کانادا در تصویب قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری علیه ایران در کمیته سومِ مجمع عمومی سازمان ملل، اصرار ترامپ به تکرار تجاوز نظامی با رژیم صهیونیستی به ایران و آنچه نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران می‌نامد برای القای فضای وحشت و تکرار چنین اقدامی در صورت وارد نشدن ایران به مذاکره‌ای که از پیش آمریکا نتیجه آن را یعنی نابودی تمام فعالیت هسته‌ای و موشکی ایران را مشخص کرده و... نشان می‌دهد که غرب همچنان در توهمات گذشته به سر می‌برد و ادعای اروپا برای آمادگی جهت مذاکره در همین چارچوب است. جالب توجه آنکه اروپا در حال مدعی رویکرد مذاکراتی با ایرانی است که رسما بارها اذعان کرده هیج اختیاری از خود ندارد و منظورش از مذاکره، تسلیم شدن ایران در برابر آمریکاست.
جهانی که غرب دیگر بازیگر آن نیست
غرب بازی فشار و مذاکره را در حالی تکرار می‌کند که گویی همچنان توهم نظام تک قطبی را در سر دارد و توان ذهنی و عقلی دگرگونی در نظام بین‌الملل را ندارد. نظمی که در آن دیگر یک جانبه گرایی غربی جایی ندارد و هر روز نیز بر میزان آن افزوده می‌شود، چنانکه ۲۵ قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) با همراهی آمریکا با ۱۹ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و ۳ رای مخالف علیه برنامه هسته ای ایران به تصویب رسید و این یعنی اینکه دیگر جهان هیچ باوری به ادعاهای هسته‌ای ضد ایرانی غرب ندارد. از سوی دیگر قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری علیه ایران در سازمان ملل نیز با ۷۹ رأی موافق، ۲۸ رأی مخالف و ۶۳ رأی ممتنع به تصویب رسید و این یعنی اینکه غرب دیگر هیچ توانی برای اجماع سازی ندارد و نظم نوینی در حال شکل گیری است که در آن وتوی قطعنامه حمایت از فلسطین توسط غرب با محکومیت جهانی همراه می‌شود و قطعنامه‌های دروغین علیه کشورهایی همچون ایران نیز با واکنش منفی جهانی مواجه می‌گردد. نشست شورای حکام نیز با واکنش‌های گسترده منفی علیه نمایش مضحک ضد ایرانی غرب همراه بود، چنانکه  ایران، روسیه، بلاروس، چین، کوبا، نیکاراگوئه، ونزوئلا و زیمبابوه همزمان با برگزاری نشست شورای حکام آژانس، بیانیه‌ای مشترک صادر کردند که در آن حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای تحت نظارت آژانس در ایران را محکوم و رفتارهای غرب را غیر مسئولانه دانستند. همچنین لی سونگ نماینده دائم چین در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت: فشار آوردن برای تصویب قطعنامه تقابلی مرتبط با ایران در جلسه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی  فقط اوضاع را بدتر می‌کند. لی خاطرنشان کرد که اسرائیل و آمریکا در ژوئن امسال به تأسیسات هسته‌ای ایران که تحت پادمان‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار داشتند حمله کردند و منجر به تغییر اساسی در وضعیت مسئله هسته‌ای ایران شدند. وی گفت که چنین اقدامی باید توسط جامعه بین‌المللی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شدت محکوم شود. نمایندگی روسیه در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز با انتقاد از تروئیکای اروپایی و آمریکا، رویکرد آنان را در قبال برنامه هسته‌ای ایران مخرب خواند و بر ضرورت همکاری سازنده میان آژانس و تهران تأکید کرد. پیش از این نیز جنبش عدم تعهد با 130 عضو، گروه دوستان سازمان ملل با 20 عضو از پایان قطعنامه 2231 و حق ایران دفاع و رفتارهای ضد ایرانی غرب را محکوم کردند. این برآیندها و نیز تاکید اتحادیه‌های بزرگی همچون شانگهای و بریکس بر گسترش روابط با ایران خود سندی بر تغییر نظام بین‌الملل و بی اثر بودن توهمات یک جانبه گرایانه غرب است.
خطوط قرمزی که تغییر نمی کند
غرب با سیاست فشار و آژانس با بی صداقتی و گزارش ها و ادعاهای واهی گروسی نمی‌تواند در پارادایم اقتدار گرایانه که برگرفته از مولفه‌های بومی و انسجام درونی و جایگاه جهانی ایران است، خللی ایجاد کند.
رفتار شناسی غربی‌ها نشان می‌دهد که آنها با آدرس غلط‌هایی همچون تکیه بر شرایط اقتصادی داخلی ایران در تصور باج خواهی از ایران در حالی به سر می‌برند و رفتارهای غیر قانونی با استنادات نادرست به اسنپ بک را اجرا می‌کنند که با ابطلال قطعنامه 2231 و برجام رسما حوزه اختیارات آژانس در قبال ایران در حد پادمان و ان پی تی است و تهران نیز اجازه فراتر از آن را نمی‌دهد. در همین حال پارادایم ایران روندی ثابت دارد و آن اینکه هرگز تسلیم زورگویی و باج خواهی نمی‌شود، چرا که به تجربه می داند هر قدم عقب نشینی در برابر بی منطقی غرب مطالبات جدید را به همراه دارد. چنانکه مقامات ارشد ایرانی همچون عراقچی وزیر خارجه، نجفی نماینده ایران در آژانس عنوان کرده‌اند با فعال شدن اسنپ بک و بویژه با قطعنامه اخیر در شورای حکام عملا توافق قاهره میان ایران و آژانس پایان یافته است. در عین حال در شرایطی که آژانس و غرب از محکوم سازی تجاوز نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران و تاسیسات هسته‌ای‌اش خودداری کرده‌اند، هرگونه بازدید آژانس از مراکز بمباران شده بی معناست در عین آنکه ایران طبق ان پی تی همکاری با آژانس در قبال سایر مراکز هسته‌ای را طبق روال انجام می‌دهد. غرب با سیاست فشار و آژانس با بی صداقتی و گزارش ها و ادعاهای واهی گروسی نمی‌تواند در این پارادایم اقتدار گرایانه که برگرفته از مولفه‌های بومی و انسجام درونی و جایگاه جهانی ایران است، خللی ایجاد کند. ایران همواره تاکید دارد که اهل مذاکره است، اما پذیرنده نوشتن دیکته‌ نخواهد بود و پای مذاکره‌ای که نتیجه اش دیکته آمریکایی باشد نخواهد رفت.
غرب و ادعاهایی که با آن بیگانه است
امنیت واژه‌ای است که هر روز غرب با آن اقدامات خود را توجیه می کند، چنانکه اروپایی‌ها در نشست شورای حکام در حالی مدعی نگرانی برای امنیت جهان شده‌اند که آنها هنوز به چند سوال پاسخ نداده‌اند. تجاوز نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران و تاسیسات هسته‌ای آن آیا تهدید امنیت هسته‌ای جهان نبود که آن را محکوم نکردند؟ آیا دو نسل کشی غزه که همچنان ادامه دارد تهدید امنیت جهان نیست؟ آیا حمایت‌های تسلیحاتی غرب از اوکراین برای ادامه جنگ و کشتار و آوارگی میلیون‌ها نفر تهدید امنیت نیست؟ آیا سکوت اروپا در برابر اشغالگری‌ها و تجاوزات رژیم صهیونیستی در منطقه تهدید امنیت نیست؟ آیا تحرکات اخیر آمریکا علیه ونزوئلا تهدید جهانی نیست؟ آیا رویکرد آمریکا و برخی اروپایی‌ها به آزمایش‌های هسته‌ای تهدید امنیت هسته‌ای جهان نمی باشد که غرب راه سکوت در پیش گرفته است؟ پاسخ ندادن اروپا به این سوالات نشان می‌دهد که غرب همچنان در دوگانگی‌های منفعت طلبانه که جهانی را به آشوب کشیده است گرفتار است. رفتاری که ریشه آن را در این جمله اخیر بورل مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌توان مشاهد کرد و آن اینکه « اخلاق در سیاست خارجی اتحادیه اروپا هیچ جایگاهی ندارد». این مواضع به اصطلاح مذاکراتی از سوی اروپا در حالی مطرح شده که تصویب قطعنامه در شورای حکام و برخی تحولات دیگر حکایت از آن دارد که از یک سو غرب همچنان در توهم فشار و مذاکره است و از سوی دیگر همچنان اوهام نظم تک قطبی در اذهان غرب ادامه داشته و توان درک نظم نوین جهانی و درس گرفتن از تسلیم نشدن ایران در برابر باج‌خواهی ها را نیز ندارد.