تقابلها میان روسیه و غرب هر روز ابعاد تازهتری می گیرد گویی که رسما جنگ جهانی سوم میان طرفین در جریان است. به رغم آنکه آمریکا مدعی طرح 28 مادهای برای پایان دادن به جنگ اوکراین را مطرح و دیدارهایی میان مقامات آمریکایی و روسی از جمله ویتکاف با پوتین برگزار شده است اما اروپا و روسیه همچنان در میدان نبرد و خط و نشان کشیدن برای یکدیگر قرار دارند.
نکته مهم در این عرصه آن است که برخلاف گذشته که این تنشها صرفا در حد تحولات اوکراین بوده و در یک سوی معادله مسکو، اروپا را به تحریک اوکراین برای ناامن سازی حریم امنیتی خود متهم می ساخته و از سوی دیگر نیز اروپا اقدام اوکراین علیه روسیه را اقدامی برای امنیت خود عنوان می کرد، اکنون روند منازعات میان طرفین به صف بندی آشکار رسیده است که بیانگر دگرگونیهایی در معادلات سیاسی، امنیتی و نظامی طرفین است. در همین راستا رئیس کمیته نظامی ناتو گفت که این اتحاد غربی در حال بررسی امکان انجام حملات پیشدستانه در واکنش به اقدامات «تجاوزکارانه» روسیه است. دریاسالار جوزپه کاوو دراگون به فایننشال تایمز گفت که ناتو در حال بررسی رویکردی فعالتر است و ممکن است به جای تنها واکنش نشان دادن به اقدامات روسیه، به صورت پیشدستانه اقدام کند. رئیس کمیته نظامی ناتو افزود پیمان آتلانتیک شمالی میتواند چنین حملاتی را به عنوان اقدام دفاعی ارائه کند.
در نقطه مقابل اما ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه امروز سه شنبه در سخنانی اعلام کرد: اگر اروپا میخواهد وارد جنگ شود، ما اکنون آمادهایم. خواستههای اروپا برای روسیه غیرقابل قبول است.رئیس جمهور روسیه سپس افزود: اروپاییها هیچ برنامه صلحآمیزی ندارند؛ آنها طرفدار جنگ هستند. احدی در اروپا از ما نخواست که مذاکرات در مورد اوکراین را کنار بگذاریم؛ بلکه خودشان تماسها با روسیه را به حالت تعلیق درآوردند. تمام تغییراتی که اروپا در طرح صلح اوکراین پیشنهاد میدهد، با هدف ایجاد مانع در این روند است. روسیه قصد جنگ علیه کشورهای اروپایی را ندارد، اما اگر اروپا جنگی را آغاز کند، ما آمادهایم. اروپاییها میخواهند شرایطی را به روسیه تحمیل کنند و ما این موضوع را رد میکنیم.
اروپایی که دیگر توان جنگ ندارد
این تحرکات در حالی از سوی طرفین معادله صورت میگیرد که شواهد امر حکایت از آن دارد که رفتار اروپاییها بیش از آنکه نشأت گرفته از قدرت نظامی آنها باشد برگرفته از وضعیتی بحران زده از اروپایی است که این روزها در شرایطی تحقیر آمیز با هزینه کردهای بسیار قرار دارد. کالاس مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعتراف کرده است که تاکنون 187 میلیارد یورو برای حمایت از اوکراین هزینه شده و برخی کشورها با طرح جذب مشترک سرمایه برای کییف، بهعنوان جایگزینی برای استفاده از داراییهای روسیه مخالف هستند. این میزان هزینه در حالی که بسیاری از کشورهای اروپایی با بحرانهای شدید اقتصادی مواجه هستند عملا بدون دستاوردی در میدان همراه بوده چنانکه روسیه هر روز از فتوحات جدید سخن میگوید. در همین حال کمیسیون اروپا در شرایطی بر آن است تا با استناد به ماده ۱۲۲ پیمان اتحادیه، مبنای حقوقی توقیف صدها میلیارد یورو داراییهای دولتی روسیه را فراهم کند که بسیاری از اعضای اتحادیه عملا با این طراحی مخالف بوده و حاضر به مشارکت در طرح اتحادیه به دلیل وابستگی به انرژی روسیه نمیباشند و حتی مقامات آنها همچون صربستان با پوتین دیدار کردهاند. این وضعیت چنان است که بانک مرکزی اروپا با طرح بروکسل مبنی بر دادن وام به اوکراین از محل داراییهای مسدود شده روسیه مخالفت کرد. در همین حال اروپاییها در لوای نام ناتو در حالی ادعای اقدام نظامی پیش دستانه علیه روسیه را مطرح می سازند که آنها هیچ اختیاری در ساختار ناتو نداشته و آمریکا تصمیم گیرنده اصلی در آن است، چنانکه اکنون نیز در مواضعی که بیانگر این وابستگی است روته دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در سخنانی اعلام کرد: انتظار دارم متحدان ما کمکهای بیشتری برای خرید سلاحهای آمریکایی برای اوکراین انجام دهند. این سخنان نشان میدهد که اعضای اروپایی ناتو حتی برای تامین تسلیحات نیازمند روابط با آمریکا هستند و در شرایطی که واشنگتن به دنبال مذاکره با روسیه است عملا این طراحی محقق نخواهد شد.
اروپا امروز تمام توان خود را علیه روسیه به کار گرفته است و ادعای رویکرد احتمالی به جنگ پیش دستانه را باید یک داستان سرایی دانست که هیچ پشتوانهای برای آن وجود ندارد. اروپا امروز در بحران نابودی قرار گرفته است که هیچ نقشی در معادلات جهانی ندارد و لفاظیهای این چنینی نیز نمیتواند جایگاه از دست رفته آنها را احیا سازد
نکته دیگر آنکه اروپای مدعی نظامی گری پیش دستانه چنان با بحران نیرو مواجه است که به سمت سربازی اجباری روی آورده است، چنانکه کشورهایی همچون آلمان و فرانسه و لیتوانی از احیای سربازی اجباری در لوای نیروی داوطلب خبر دادهاند.
این وضعیت بحرانی چنان است که روزنامه تلگراف در مطلبی نوشت که ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه اکنون سکان را در دست دارد و درحالیکه نیروهایش مدام در حال پیشروی هستند، میتواند شرایط صلح را دیکته کند؛ در مقابل اروپا نه طرح جایگزینی و نه پولی برای حمایت از تداوم جنگ در اوکراین دارد.
در چنین شرایطی میتوان گفت که رفتار اروپاییها مبنی بر ورود به جنگ پیش دستانه علیه روسیه بیشتر یک بلف و لفاظی سیاسی برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی و حذف شدن از مذاکرات صلح اوکراین است در حالی که برخی از آنها همچون انگلیس، فرانسه و آلمان برآنند تا با این ادعاها به توسعه نظامی گری بپردازند. نکته مهم آن است که اروپا با آغاز جنگ اوکراین در سال 1401 در حالی که توافق مینسک را با روسیه نقض کرده، جنگ پیش دستانه را اجرا کرده است که نتیجه آن نیز هزینههای سنگین مالی، سیاسی و نظامی برای غرب و از دست دادن سرزمینهای بسیار برای اوکراین بوده است. اروپا امروز تمام توان خود را علیه روسیه به کار گرفته است و ادعای رویکرد احتمالی به جنگ پیش دستانه را باید یک داستان سرایی دانست که هیچ پشتوانهای برای آن وجود ندارد. اروپا امروز در بحران نابودی قرار گرفته است که هیچ نقشی در معادلات جهانی ندارد و لفاظیهای این چنینی نیز نمیتواند جایگاه از دست رفته آنها را احیا سازد، چرا که اروپا عملا بازیگری مستقل خود را مدتهاست که از دست داده که بازی در زمین آمریکا علیه روسیه، فعال سازی اسنپ بک و نیز مشارکت در نسل کشی غزه نمودی از این حقارت تحمیل شده به اروپاست که در نهایت در نشست حقارت آمیز سران اروپا در کاخ سفید و شرم الشیخ خود نمایی کرد.