صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۹  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۸۸۵
هنوز سوت جام جهانی زده نشده می توان حدس زد که بی وطن هایی مانند اینترنشنال ، مثل ۲۰۲۲ قطر ، تمام تلاششان را می کنند که کام ملت را تلخ کنند. کارویژه این رسانه ها سیاه نمایی و سیاه فروشی است، اصلاً اگر این کار را نکنند باید به ذاتشان شک کرد. از قدیم گفته اند که نیش عقرب اقتضای طبیعتش هست و وطن فروشی هم ذات و بنیان امثال اینترنشنال.
پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی
گروه بندی ایران در جام جهانی مشخص شد،  بلژیک، ایران ، مصر و نیوزیلند.  دی بروینه این روزها مصدوم است و بلژیک از آن اوج چند سالگی اش فروکش کرده؛ محمد صلاح هم این روزها روزگار خوبی را نمی گذراند و بیشتر بازی ها را از روی نیمکت به نظاره می نشیند. شکست در تورنمنت چهارجانبه العین برابر ازبکستان و تساوی با کویت در  جام کشورهای عربی ، نشان داد که مصری ها هم یک غول شکست ناپذیر نیستند. می ماند نیوزیلندی ها که برایمان ناشناس تر هستند.
خلاصه گروهمان هندوانه در بسته است، نه آن چنان سخت که از الان ناامید شده باشیم و نه آن چنان راحت که همین الان صعودمان را مسجل بدانیم. باید جنگید و شاید حاصل این جنگیدن ، اولین صعودمان به مرحله دوم باشد.
هنوز سوت جام جهانی زده نشده می توان حدس زد که بی وطن هایی مانند اینترنشنال، مثل ۲۰۲۲ قطر ، تمام تلاششان را می کنند که کام ملت را تلخ کنند. کارویژه این رسانه ها سیاه نمایی و سیاه فروشی است، اصلاً اگر این کار را نکنند باید به ذاتشان شک کرد. از قدیم گفته اند که نیش عقرب اقتضای طبیعتش هست و وطن فروشی هم ذات و بنیان امثال اینترنشنال.
در جهانی که ترامپ از فیفا  جایزه من درآوردی صلح می گیرد؛ دیگر نمی شود خود را به خواب زد که فوتبال سیاسی نیست. آری فوتبال سیاسی است ‌و چقدر هم سیاست زده؛ که یک شبه به یادشان می آید که یک جام جدید تولید کنند و به کینگ ترامپ تقدیم کنند. در این سیاستکده فوتبالی، سخت نیست که بی وطن هایی مانند اینترنشنال ادعای وطن دوستیشان گل کند و دوباره با پمپاژ خبری و تحلیلی به فکر بر هم زدن رابطه ملت و جامعه ایرانی با تیم ملی فوتبال باشند.
تجربه جام ۲۰۲۲ قطر به ما آموخت که از الان باید دست به کار شد و پشت طرف مقابل را به خاک مالید. از مسابقات دوستانه که بگذریم از الان باید به فکر پیوست های اجتماعی، رسانه ای و ... بود. باید کاری کرد که هر ایرانی این تیم را فارغ از وسوسه خناسان اینترنشنال، جزیی از خودش بداند، مثل گل استیلی در مقابل آمریکای ۹۸ که از جا پریدیم و مثل شکست مقابل یوگسلاوی که بهت و حیرتمان زد و گوشه ای کز کردیم. اگر این کار را کردیم و تیم ملی بخشی از وجودمان شد قطعاً چرخ پیروزی راحت تر خواهد چرخید. اگر دستمان در دست همدیگر بود، قلبمان با هم تپید، شادیمان و غصه هامان یکی شد ما پیروزیم؛ حتی اگر اسکوربورد نتیجه دیگری را نشان بدهد.