پس از گذشت چند روز همچنان حمله ۲ فرد مسلح به جشن یهودیان موسوم به حنوکا در یکی از سواحل شهر سیدنی استرالیا چندین کشته و دهها زخمی برجای گذاشت کانون اصلی محافل رسانهای غربی است. هر چند که ترور و کشتار انسانها در هر کجا ارتکاب یابد مردود و محکوم است اما نوع واکنش مقامات و رسانههای صهیونیستی و غربی به این حادثه ابهامات بسیاری را در قبال آن ایجاد میکند، بویژه آنکه پیش از اعلام نتایج تحقیقات پلیس و نیروهای امنیتی در یک سراسیمگی واژه یهودستیزی به کلید واژه اصلی آنها مبدل شد. رفتاری که بیانگر تقلایی جمعی برای پنهان سازی حقایقی درباره این حادثه، هدف گذاری و جهتگیریهایی است که میتواند زمینهساز جنایاتی بیشتر برای رژیم صهیونیستی و حمایت غرب از آن در کنار تشدید سرکوبهای جهت دار در عرصه جهانی باشد.
هر چند که مقامات و رسانههای صهیونیستی – غربی در همان لحظه نخست حادثه کلید واژه یهودستیزی را محور مواضع خود قرار دارند اما حقیقت امر آن است که حتی اگر گزینه مهم نقش داشتن دستگاههای اطلاعاتی صهیونیستی – غربی در این حادثه نادیده گرفته شود و ادعایی آنها مورد پذیرش قرار گیرد، متهم اصلی این حادثه توان سفید سازی و پنهان سازی چهره خویش را ندارد. حقیقت آن است که جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و منطقه که رسما یک نسل کشی و جنایت علیه بشریت است و حمایت غرب از آن موجی از انزجار جهانی از رژیم صهیونیستی را به همراه داشته است که با توجه به ادعاهای سران این رژیم که خود را نمایندگان یهود معرفی میکنند، تشدید رویکردهای منفی علیه یهودیان در سایر نقاط جهان امری طبیعی مینماید. به عبارتی دیگر آنچه صهیونیستها و غرب نمیتوانند با هوچی گری آن را سفید سازی کنند آن است که این حادثه رسما و یقینا یا توسط تروریسم دولتی اسرائیلی- غربی روی داده است و یا نتیجه رفتارهای آنها میباشد، لذا متهم اصلی که باید مورد بازخواست و مجازات قرار گیرد سران این رژیم و حامیان غربی آن هستند که زمینهساز تنشهای مذهبی و اعتقادی در جهان شدهاند.
نکته دیگر آنکه در همان لحظه های آغازین انتشار خبر حمله سیدنی، واژه یهودی ستیزی به کلید واژه اصلی سران غرب و رژیم صهیونیستی مبدل شد چنانکه بیانیههای سران این رژیم، اروپا و آمریکا بر پایه همین ادعا منتشر گردید و آنها به جای متهم سازی حمله تروریستی بر مبارزه با یهودستیزی در جهان تاکید کردند. این فضاسازی رسانهای و تبلیغاتی که به صراحت میتوان آن را جنگ روایتها دانست، در حالی صورت میگیرد سران این رژیم و غرب هر کدام در لوای این واژه سازی به دنبال اهدافی هستند که نتیجه آن نه تنها بهبود امنیت و صلح نخواهد بود، بلکه تشدید تنشها و درگیریها را رقم خواهد کرد. سران رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو در حالی با بحرانهای شدید داخلی ،شکست در غزه و انزوای شدید جهانی مواجه هستند که به نظر میرسد در ورای حادثه سیدنی با مظلوم نمایی و قربانی نمایی برآن خواهند بود تا از یک سو جنایاتی که تاکنون در غزه و منطقه انجام دادهاند را توجیه و حتی به تشدید آن به بهانه مقابله با یهودستیزی بپردازند و از سوی دیگر نیز به کشورهای غربی برای لغو تحریمها و کاهش فشارها بر این رژیم فشار وارد آورند در حالی که همزمان نیز با فضاسازی رسانهای علیه مسلمانان به دنبال سکوت و سازشکاری کشورهای اسلامی در برابر جنایات این رژیم و حتی ورود به روند سازش باشند.
در نقطه دیگر سران غرب نیز با بهره گیری از این حادثه در کنار آنکه به توجیه حمایتهایشان از رژیم صهیونیستی می پردازند برآن خواهند بود تا تشدید سرکوب ازادی بیان و تظاهرات حامیان فلسطین را در لوای یهودستیزی اجرا نمایند و حتی برخی نظامیگریهایشان در جهان را توجیه کنند چنانکه برخی گزارشهای ادعایی از نقش داعش در این حادثه حکایت دارد.
سران غرب نیز با بهره گیری از این حادثه در کنار آنکه به توجیه حمایتهایشان از رژیم صهیونیستی می پردازند برآن خواهند بود تا تشدید سرکوب ازادی بیان و تظاهرات حامیان فلسطین را در لوای یهودستیزی اجرا نمایند و حتی برخی نظامیگریهایشان در جهان را توجیه کنند چنانکه برخی گزارشهای ادعایی از نقش داعش در این حادثه حکایت دارد.
نکته پایانی آن است که حادثه سیدنی با هر هدفی و کارکردی که روی داده باشد در نهایت یک نتیجه مهم در آن مشهود است و آن رسوایی دوباره غرب است که نقابی دیگر از چهرهاش برداشته شد. دولتمردان اروپا و آمریکا در همان لحظه نخست انتشار خبر این حادثه با موضع گیری شتابزده و آن هم با واژه یهودستیزی با شدیدترین کلمات به محکوم سازی آن پرداختند و رسانههای مطرح غربی نیز انتشار تمامی اخبار خود را قطع کرده و تنها به پردازش آن روی آوردند چنانکه گویی دیگر هیهچ تحولی در جهان وجود ندارد و جهان صرفا در سیدنی خلاصه میشود.
این رسانهها در چارچوب اهداف و مواضع دولتهایشان، روایتی احساسی و غم آلود را به مخاطب منتقل کردند که محور آن را نیز احساس همدردی و ترحم بوده است بگونهای که در نهایت رژیم صهیونیستی با آن همه جنایت علیه بشریت سفید سازی و از مقام یک متهم به جایگاه یک قربانی تغییر وضعیت دهد. این رفتار از سوی دولتها و رسانههای غربی در حالی صورت گرفت که در همان روز در غزه رژیم صهیونیستی دهها غیر نظامی را به خاک و خون کشید و دهها نفر بر اثر گرسنگی و مانع تراشی این رژیم در ورود کمکهای بشر دوستانه به غزه جان خود را از دست دادند، حال آنکه هیچ واکنشی نسبت به آن نداشته و با سانسور خبری و سکوت این جنایات را دفاع مشروع این رژیم عنوان کردند. در طول 2 سال نسل کشی غز در حالی 70 هزار فلسطینی که 25 هزار نفر آن کودک بودهاند، به شهادت رسیده و صدها هزار نفر زخمی و به گزارش سازمان ملل دو میلیون جمعیت غزه نیازمند کمکهای بشر دوستانه است و سرما در کنار بمبها در حال کشتار سراسری در غزه است، که غرب و رسانههایشان نه تنها واکنشی به این وضعیت نداشتهاند، بلکه با سانسور خبری و توجیهات واهی در این نسل کشی مشارکت کردهاند. رفتار دوگانه غربیها در قبال حادثه سیدنی و جنایاتی که رژیم صهیونیستی در غزه و منطقه صورت داده بار دیگر پرده از دروغین بودن ادعای حقوق بشری غرب برداشت و سیاسی کاری آنها را بر ملا کرد. جهان بار دیگر شاهد بود که غرب نه یک ناجی و روایت گر بی طرف بلکه بخشی از ماشین نسل کشی و جنایات صهیونیستهاست که روزی با ادعای دفاع مشروع و امنیت سازی و روزی در لوای مقابله با یهودستیزی به توجیه این رفتارها میپردازند. عملکردی که نشان میدهد جهان برای رسیدن به امنیت و صلح پایدار یک گزینه بیشتر ندارد و آن مقابله واحد با رژیم صهیونیستی و حامیانش است. جنایتکارانی که برای بقای خویش تمام بشریت را قربانی می سازند و مجازات آنها امروز یک ضرورت همگانی برای جلوگیری از کشتارها و خشونتهای بیشتر است.