بعد از پیشرویهای شورای انتقالی جنوب در مناطق شرقی و جنوب شرقی یمن، مسائلی در رابطه با تقسیم یمن به دو منطقه شمالی و جنوبی مطرح شده است. این طرح براساس ایجاد یمنهای مستقل تا قبل از ۱۹۹۰ میلادی است که در آن دو یمن مستقل وجود داشت.
اکنون شورای انتقالی جنوب با حمایتهای امارات بر ۸ منطقه یمن مسلط شده که البته این ۸ منطقه برخیها در اختیار خود امارات است. به عنوان نمونه سقطری منطقهای است که به طور کامل در اختیار امارات است و جز همین ۸ منطقه ذکر شده است. لازم به ذکر است که مناطق ذکر شده هر کدام میتواند به مثابه یک استان از یمن باشد. افزایش درگیریها در حضرموت و تلاش شورای انتقالی برای تسلط بر این استان نمونهای از اقدامات امارات و شورای انتقالی برای تجزیه یمن است که در این راستا نکاتی قابل ذکر است:
۱. چند چالش اساسی برای شورای انتقالی جنوب در بحث تجزیه یمن وجود دارد:
الف) اولین چالش قبایل مناطق جنوبی و به ویژه حضرموت هستند که تمایلی به استقلال زیر یوغ شورای انتقالی جنوب ندارند. یمن به عنوان یکی از کشورهای قبیلهای شناخته میشود که اصول قبایلی در آن بر موارد دیگر برتری دارد. قبایل یمن و به ویژه در حضرموت در صورت استقلال، قائل به استقلال کامل و بومی هستند. یعنی اعتقادی به استقلال با تحت حمایتی کشور دیگر نیستند.
ب) دومین چالش، القاعده است که اصولا با شورای انتقالی جنوب دارای تفاوتهای ماهوی است. القاعده نفوذ زیادی در حضرموت دارد و این مناطق پایگاه القاعده است و حضور بازیگران دیگر در این منطقه را تحمل نخواهد کرد.
ج) سومین چالش، عربستان است که چنین رخدادی را مصادف با کاهش نقش و علنا از بین رفتن نقش خود در جنوب یمن میداند. چنین رخدادی امارات را به بازیگر اصلی در جنوب یمن تبدیل میکند و عربستان که با حمایت از منصور هادی و تشکیل دولت مستعفی در عدن به دنبال کسب جایگاه برتر در جنوب بود را از صحنه تحولات جنوب خارج خواهد کرد. شاید این مساله مطرح شود که شمال یمن به دلیل مرزهای وسیع با عربستان برای ریاض مهم باشد، اما عربستان به خوبی میداند که در شمال یمن به دلیل حضور انصارالله و پایگاه اجتماعی قوی این جنبش نقش چندانی نمیتواند ایفا کند و این مساله در جنگهای پنج گانه و حمله به یمن در قالب ائتلاف عربی- غربی محقق نشد؛ بنابراین عربستان به دنبال کسب جایگاه، افزایش نفوذ و تثبیت جایگاه خود در جنوب است و به همین دلیل از دولت مستعفی در عدن حمایت میکند. هرچند این دولت نیز همچون گذشته نفوذ قابل توجهی ندارد و عملاً تنها یک اسم از آن باقی مانده است.
۲. امارات بازی خطرناکی در یمن به راه انداخته است. اقدامات امارات در یمن از دو حالت ذیل خارج نیست:
اول؛ این اقدامات منتج به درگیریهای گسترده بین بازیگران مختلف خواهد شد. در این حالت محتملترین سناریو، درگیریها با انصارالله خواهد بود. بعید است درگیری بین امارات و عربستان زخ دهد، زیرا منافع این دو کشور ایجاب میکند که در یمن درگیری نیابتی نداشته باشند.
دوم؛ این اقدامات امارات، یمن را به سمت جنگ داخلی و در نهایت تجزیه سوق دهد. در این حالت فعالیت بازیگران تروریستی همچون القاعده و زمینه دخالت بازیگران خارجی همچون آمریکا فراهم خواهد شد.
در مجموع به نظر میرسد که تحولات یمن در آینده ابعاد خاصی به خود خواهد گرفت که این ابعاد از احتمالات نظامی خبر میدهد. درگیریهای متکثر با اقدامات نظامی محتملترین سناریو است. این مساله منجر به از بین رفتن وضعیت نه جنگ نه صلح در یمن خواهد شد و احتمال برخوردهای نظامی را افزایش خواهد داد.