بین الملل >>  سیاست خارجی >> نبض بین الملل
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۳۸۵۵۲۶
 بصیرت چرایی ادعای طرح جدید نتانیاهو برای ترامپ درباره ایران  بررسی می‌کند
آمریکا و رژیم صهیونیستی در حالی با مذاکره و جنگ 12 روزه نتوانستند به اهدافشان یعنی تسلیم سازی، تجزیه و براندازی در ایران دست یابند، جنگ ترکیبی با محوریت ایجاد فضای تهدید و تردید جهت کاهش تاب آوری اجتماعی ایرانیان و شرطی سازی اقتصاد را در پیش گرفته‌اند.
پایگاه بصیرت / قاسم غفوری
در روزهای اخیر اخبار و گزارش‌هایی درباره دستور کاری سفر نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونی به آمریکا  با محوریت ایران منتشر شده است. در همین راستا نیز ان‌بی‌سی نیوز، ادعا کرده که نتانیاهو قصد دارد در دیدار پیش‌ رو با ترامپ او را در جریان طرح‌های احتمالی جدید برای حمله به ایران قرار دهد. گفته می‌شود او گزینه‌های حمله به برنامه موشکی و تأسیسات هسته‌ای ایران را روی میز خواهد گذاشت. همزمان نیز رسانه‌های صهیونی که تا پیش از این به سانسور خسارت‌های وارده به سرزمین‌های اشغالی در موشک‌باران‌ها ایران می‌پرداختند اکنون لب به اعتراف گشوده و از ابعاد ویرانگر آن حملات می‌گویند. 
نگاهی به کارنامه سران رژیم صهیونی از جمله نتانیاهو نشان می‌دهد که آنها بقای سیاسی خویش را در بحران‌سازی‌های دائمی می بینند، چنانکه حتی به طرح 20 ماده‌ای ترامپ برای غزه پایبند نبوده‌اند، هر روز به کشتارها در این منطقه و اشغالگری در کرانه باختری و حملات به لبنان و سوریه ادامه می‌دهند. نکته قابل توجه آن است که این بحران سازی‌های پیوسته و زنجیره‌ای نه برگرفته از توان و دستاوردسازی صهیونیست‌ها، بلکه نشات گرفته از شکست‌هایی است که از غزه گرفته تا منطقه متحمل شده‌اند. رویه‌ای که صرفا بنیادی سست برای بقای نتانیاهو را به همراه داشته است، چرا که از یک سو وضعیت بحرانی اقتصادی و امنیتی موج اعتراضات داخلی صهیونیست‌ها تشدید کرده است و از سوی دیگر نیز در صحنه جهان همچنان انزجار از رژیم صهیونیستی در حال افزایش است و دادگاه لاهه نیز حاضر به مختومه سازی پرونده مجازات سران این رژیم نشده است. 
در این میان از یک سو مسئله غزه و ورود به مرحله دوم طرح ترامپ به موضوع اختلافی میان سران رژیم صهیونی و آمریکا مبدل شده است، چرا که در یک طرف معادله برای شخص ترامپ ورود به مرحله بعدی یعنی سرنوشت دولت‌سازی در غزه اهمیت بسیاری دارد و می تواند ادعاهای وی مبنی بر برقراری صلح در جهان را تقویت کند و در طرف دیگر معادله نیز صهیونیست‌ها به دنبال تغییر معادله با سلطه بر غزه و یا تشکیل ساختاری از کشورهای خاص برای آینده این منطقه هستند. با توجه به این شرایط صهیونیست‌ها با حاشیه‌سازی‌هایی همچون موضوع موشکی ایران به دنبال کم رنگ سازی این اختلافات هستند. البته این اختلافات نه جنبه ماهوی و راهبردی بلکه صرفا تفاوت در تاکتیک‌هاست چرا که نابودی حماس و سلطه صهیونیست‌ها بر غزه و کل منطقه هدف مشترک طرفین است و صرفا شیوه اجرا با تفاوت‌هایی همراه است بویژه آنکه آمریکا ملاحظاتی درباره کشورهای عربی و ترکیه دارد که برای صهیونیست‌ها قابل پذیرش نیست. 
صهیونیست‌ها همواره به دنبال سرکیسه کردن مالیات دهندگان آمریکایی بوده‌اند چنانکه در طول جنگ غزه 21 میلیارد دلار را به غارت برده‌اند. در این شرایط به نظر می رسد که نتانیاهو با خواسته‌هایی که تمامی ندارد، و با ادعای طرح‌های جدید از جمله در قبال ایران به دنبال تکرار دریافت کمک‌های مالی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی است.
از سوی دیگر صهیونیست‌ها همواره به دنبال سرکیسه کردن مالیات دهندگان آمریکایی بوده‌اند چنانکه در طول جنگ غزه 21 میلیارد دلار را به غارت برده‌اند. در این شرایط به نظر می رسد که نتانیاهو با خواسته‌هایی که تمامی ندارد، و با ادعای طرح‌های جدید از جمله در قبال ایران به دنبال تکرار دریافت کمک‌های مالی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی است.
نکته دیگر آنکه است آمریکا و رژیم صهیونیستی در حالی با مذاکره و جنگ 12 روزه نتوانستند به اهدافشان یعنی تسلیم سازی، تجزیه و براندازی در ایران دست یابند، جنگ ترکیبی با محوریت ایجاد فضای تهدید و تردید جهت کاهش تاب آوری اجتماعی ایرانیان و شرطی سازی اقتصاد را در پیش گرفته‌اند. رژیم صهیونیستی و آمریکا پس از جنگ ۱۲ روزه با مطرح کردن تهدیدات مداوم به دنبال حفظ سایه جنگ هستند تا در فقدان عملیات جنگی، به اقتصاد و روحیه اجتماعی ایران ضربه بزنند. این طراحی چنان است که از یک سو ترامپ در اکثر سخنرانی‌های خود به موضوع حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران پرداخته و با واژه نابودسازی تاسیسات ایران در 24 ساعت و تکرار آن در هر زمان که بخواهد، می‌پردازد و از سوی دیگر صهیونیست‌ها نیز مدعی طراحی برای حمله جدید به ایران شده‌اند. این جنگ ادراکی با خبرسازی‌هایی همچون تورم مهار ناپذیر، ایران در آستانه نابودی اقتصادی، ایران زیر بار تحریم و فشار اقتصادی خرد شده، ایران توان جنگی جدید را ندارد، راه نجات ایران تغییر پارادایم سیاست خارجی است و... همراه است تا ایران را در وضعیت نه جنگ نه صلح گرفتار اقتصاد شرطی شده سازند که خود به نوعی خودتحریمی است. این جنگ ادراکی و تبلیغاتی از جمله در حوزه فروش نفت نیز اجرا می‌شود چنانکه به عنوان نمونه بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها نوشت: «آمریکا نفتکش‌های تحریم‌شده در ونزوئلا را محاصره می‌کند. ایران نیز سزاوار همین برخورد است. این جوسازی‌ها در حالی است که آمارها نشان می‌دهد ایران به میزان دلخواه نفت می‌فروشد و تجارت خارجی آن نیز در ابعاد گسترده‌تری در حال انجام است.
نکته پایانی آنکه سفر نتانیاهو به آمریکا تا چه میزان بتواند بر سیاست‌های ترامپ در قبال ایران تاثیر گذار باشد، مسئله‌ای نیست که بر مواضع و چشم انداز راهبردی ایران تاثیرگذار باشد. ایرانیان به خوبی از هماهنگی و یکسان بودن اهداف ضد ایرانی آمریکا و اسرائیل آگاهند لذا نه فریب لخندها را می خورند و نه از تهدیدات هراسی به خود راه می‌دهند. قدر مسلم نسجام ملی در رفع مشکلات اقتصادی و برهم زدن طراحی جنگ ترکیبی دشمن برای شرطی سازی اقتصاد و کاهش تاب اوری اجتماعی امری ضروری و مسئولیتی برای یکایک ایرانیان است چنانکه در جنگ 12 روزه این اتحاد و انسجام تمام طرحی‌های دشمن را نقش بر آب کرد. در عین حال مباحث مطرح شده پیرامون سفر نتانیاهو به امریکا، از یک سو حقانیت مواضع ایران مبنی برلزوم کوتاه نیامدن در توان موشکی و دفاعی را آشکار می سازد چنانکه فرماندهان نیروهای مسلح در ماه‌های اخیر بارها تاکید کرده‌اند که ضمن رفع کاستی‌های گذشته به دستاوردهای جدیدی برای غافلگیر کردن دشمن دست یافته‌اند که رزمایش اخیر نیروی دریایی و رزمایش مشترگ شانگهای نمودی کوچک از این اقتدار است. از سوی دیگر این اخبار حقانیت بی اعتمادی ایران به آژانس و ممنوع ساختن بازدید بازرسان از تاسیسات بمباران شده هسته‌ای را نشان می‌دهد بویژه آنکه آژانس و شخص گروسی نشان داده‌اند که رویکردی فنی و بی طرفانه ندشاته و نقش جاسوسان غرب و صهیونیست‌ها را ایفا می‌کنند. ابهام هسته‌ای امروز بخشی از راهبرد امنیت ملی ایران است که برگرفته از رفتارهای غیر اصولی آژانس، رفتارهای جنگ افروزانه و تهدید آمیز و بمباران دیپلماسی توسط آمریکا می باشد. رویه‌ای که بر اساس عرف و حقوق بین‌آلملل ایران حق بهره‌گیری از آن برای حفظ امنیت ملی خویش را دارد در عین آنکه نیروهای مسلح با تمام توان آماده پشیمان سازی هر متجاوزی هستند.