همزمان با برگزاری دومین جشنواره هادیان جهادگر فضای مجازی (روایت حقیقت) و در پی انتشار فراخوان سراسری این رویداد، مجموعهای ارزشمند از تولیدات تبیینی، تحلیلی و رسانهای از سوی فعالان جبهه فرهنگی انقلاب، پژوهشگران، نویسندگان، مستندسازان، فعالان رسانه و هادیان جهادگر فضای مجازی به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است.
در میان آثار رسیده، سیدعلی مستجاب الدعواتی (هادی سیاسی، پژوهشگر و فعال رسانهای) یادداشتی با عنوان «تبیین ارادهی جدید برای مقاومت» به دبیرخانه جشنواره ارسال کرده است. این اثر پس از طی مراحل ارزیابی اولیه، در بخش یادداشت نویسی پذیرش شده و جهت استفاده مخاطبان و پژوهشگران حوزه تبیین، در صفحه جشنواره منتشر میشود.
| نام و نام خانوادگی شرکت کننده | سیدعلی مستجاب الدعواتی |
| محور شرکت در جشنواره | بخش ویژه ( روایت جنگ 12 روزه) |
| قالب شرکت در جشنواره | یادداشت نویسی |
| عنوان اثر | تبیین ارادهی جدید برای مقاومت |
| لینک اثر | |
| وضعیت اثر | پذیرش اولیه |
اطلاعات کلی اثر
این یادداشت به واکاوی و تبیین ابعاد غیرنظامی پیروزی ایران در نبرد دوازدهروزه میپردازد. هدف اصلی آن، نشان دادن این واقعیت است که جنگ ۱۲ روزه نه تنها یک آزمون نظامی، بلکه یک «آزمون زیرساختی» بود. هدف این اثر تبیین و مستندسازی این مسئله است که چگونه توان بومی و مدیریت جهادی در حوزه زیرساختهای حیاتی (برق و مخابرات)، حملات دشمن و نیز تأثیر تحریمها را خنثی کرد و در نهایت به تثبیت روحیه ملی کمک نمود.
پیام محوری این اثر این است که «اقتدار درونزا، قویترین سدّ دفاعی در برابر جنگ اقتصادی و نظامی است.»
• پیام اصلی: تداوم کارکرد زیرساختهای حیاتی (برق و ارتباطات) در اوج حملات، سند قاطع شکست راهبرد «فشار حداکثری» و بیاثر شدن تحریمهای فلجکننده در حساسترین نقطه (زیرساختها) است.
• پیام کاربردی: این تجربه موفق، باید به یک «الگوی حکمرانی» تبدیل شود تا اعتماد به نفس ملی تقویت گردد و آسیبپذیریهای آتی کشور کاهش یابد.
• مخاطب اصلی: نخبگان سیاسی، تحلیلگران داخلی و خارجی، و فعالان فضای مجازی که در حوزه جهاد تبیین فعالیت میکنند.
• مخاطب عام: مدیران میانی و اجرایی کشور، دانشجویان، و عموم مردم به منظور تقویت اعتماد به توان داخلی و درک عمیقتر از ابعاد پیروزی.
یادداشت با طرح این مسئله آغاز میشود که هدف دشمن از حمله، ایجاد هرج و مرج و فلج کردن کشور بود. سپس، با استدلال به دو محور اصلی، روایت پیروزی را تشریح میکند: اول، نقش بومیسازی قطعات و فناوریهای حساس در حوزه برق و مخابرات (که حاصل اقتصاد مقاومتی سالهای قبل است) در برابر حملات سایبری و موشکی؛ و دوم، نقش مدیریت جهادی تیمهای فنی که با سرعت عمل بینظیر، اختلالات را خنثی کردند. یادداشت نتیجه میگیرد که این پایداری زیرساختی، با تقویت «تابآوری مردمی» و خنثی کردن «جنگ شناختی» دشمن، ایران را به طور قاطع در این نبرد، فاتح میدان کرد و اکنون زمان تبیین این «ارادهی جدید برای مقاومت» است.
تبیین ارادهی جدید برای مقاومت: چگونه تداوم خدمات زیرساختی در نبرد ۱۲ روزه، ضعف تحریمها را اثبات کرد.
مقدمه: زیرساخت، میدان واقعی جنگ
نبرد دوازدهروزه اخیر (خرداد-تیر ۱۴۰۴) که با حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و همراهی آشکار آمریکا آغاز شد، فراتر از یک درگیری نظامی صرف، یک آزمون زیرساختی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران بود. هدف اصلی دشمن از حملات موشکی و سایبری، نه تنها آسیب زدن به تأسیسات دفاعی، بلکه فلج کردن زیرساختهای حیاتی کشور (برق، ارتباطات و مخابرات، آب) و ایجاد هرج و مرج و نارضایتی عمومی در پشت جبهه بود. این استراتژی، امتداد مستقیم همان جنگ اقتصادی و تحریمهای فلجکننده سالهای گذشته است که تلاش میکردند از طریق قطع دسترسی به قطعات و فناوریهای حیاتی، ایران را تسلیم کنند.
اما روایت ۱۲ روز جنگ، حکایت دیگری را رقم زد. تداوم حیرتانگیز کارکرد زیرساختها در پایتخت و شهرهای هدف، در اوج حملات، نه تنها مانع از فروپاشی روانی جامعه شد، بلکه مهمترین سند میدانی برای اثبات پیروزی گفتمان «اقتدار درونزا» و شکست استراتژی تحریمها بود. این یادداشت به واکاوی دلایل و ابعاد این مقاومت زیرساختی میپردازد.
اقتدار درونزا: سد دفاعی تحریمشکن
رمز اصلی تداوم خدمات زیرساختی ایران در سختترین شرایط، ریشه در چند دهه تلاش برای بومیسازی قطعات و فناوریهای حساس دارد. در حالی که اقتصاد ایران در سالهای اخیر با شدیدترین تحریمهای تاریخ مواجه بوده است، وزارتخانههای مرتبط (مانند وزارت نیرو و ارتباطات) و شرکتهای دانشبنیان، با پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص «اقتصاد مقاومتی»، توانستند وابستگی خود به منابع خارجی را به حداقل برسانند.
مدیریت جهادی: ترمیم سریع، روحیهی قوی
علاوه بر اقتدار فنی، مدیریت جهادی در بحران نقش محوری ایفا کرد. تیمهای فنی و مهندسی وزارتخانهها و نهادهای ذیربط، با روحیه بالا و سرعت عمل بینظیر، فوراً به محل آسیبها اعزام شدند. این نیروها، که اغلب در شرایط عادی نیز در خط مقدم مقابله با چالشهای فنی و تحریمی هستند، در شرایط جنگی، رسالت خود را به دفاع مستقیم از حیات شهر و تداوم زندگی مردم تغییر دادند.
این سرعت عمل در ترمیم، دو تأثیر حیاتی داشت:
۱. بیاثرسازی حملهی مجدد: هرچه زمان بین حمله و ترمیم کمتر باشد، هدفگیریهای بعدی دشمن، ارزش راهبردی خود را از دست میدهند.
۲. تثبیت روحیهی ملی: روشن ماندن چراغهای شهر و وصل ماندن تلفنها، مهمترین پیامآور آرامش برای خانوادهها و زنان و کودکان بود. اگر مردم احساس میکردند که نظام قادر به تأمین نیازهای اساسیشان نیست، بحران از کنترل خارج میشد. در واقع، «تداوم خدمت»، اصلیترین کنش مردمی در جهت تقویت «حماسه مقاومت» بود.
نتیجهگیری: ارادهای نو برای آینده
نبرد ۱۲ روزه، یک گواهی محکم برای رهبرانی است که سالها از اقتصاد مقاومتی و اقتدار درونزا سخن میگفتند. این پیروزی نشان داد که تحریمهایی که آمریکا بهعنوان «فلجکننده» معرفی میکرد، در برابر عزم ملی برای بومیسازی و مدیریت جهادی، کاملاً بیاثر و فاقد قدرت راهبردی هستند.
ایران در این نبرد ثابت کرد که توان مدیریت بحرانهای زیرساختی در سختترین شرایط را داراست و از این حیث، آسیبپذیری آن به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. پیامد این پیروزی، ایجاد یک ارادهی جدید برای مقاومت و پیگیری قویتر سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. ضروری است که این تجربه موفق (تداوم خدمت در اوج بحران) به عنوان یک الگوی حکمرانی اسلامی در دستور کار قوای سهگانه قرار گیرد تا بتوانیم با رفع آخرین نقاط ضعف اقتصادی و اجرایی، مسیر ایران فاتح را با اقتدار بیشتری در سالهای آتی ادامه دهیم.