«سيداميرحسين قاضي‌زاده هاشمي» گفت: «اينكه آقاي رئيس‌جمهور مي‌گويد كار مبارزه با فساد با بگير و ببند از بين نمي‌رود، غلط است و اينكه عنوان كرد كه كار مبارزه با فساد و پيشگيري از آن كار دولت است حرف صحيحي است و دولت بايد كار مبارزه و پيشگيري از فساد را انجام دهد؛ اما قوه قضائيه هم بايد پاسداري كند.»

تأملي بر بازي پارادوكسيكال كاخ اليزه

حنيف غفاري/ اصرار فرانسه و دو عضو ديگر تروئيكاي اروپايي(آلمان و انگليس) در مورد چينش دوباره ميز مذاكرات ميان ايران و ايالات متحده آمريكا(دولت ترامپ) ادامه دارد. نشست اعضاي گروه هفت در شهر «بياريتز» فرانسه، نقطه آشكار فعاليت‌هاي خاص «امانوئل مكرون» در اين خصوص محسوب مي‌شود. با اين حال پرسش اصلي اينجاست كه آيا فرانسه مي‌تواند اساساً نقش واسطه‌گر را در اين معادله ايفا كند؟ آيا سوابق فرانسوي‌ها جايي براي اعتماد به پاريس در عرصه پيش‌رو باقي خواهد گذاشت؟

 

ديوار بلند بي‌اعتمادي و تغيير زمين بازي

مروري بر تحولاتي كه از سال 2017 ميلادي(زمان حضور ترامپ در كاخ سفيد) تاكنون صورت گرفته است، قاعدتاً نبايد جايي براي اعتماد به فرانسوي‌ها را در دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي كشورمان باز كند. سال 2017 ميلادي، نقطه آشكارساز پيوستگي راهبردي ايالات متحده آمريكا و اتحاديه اروپا عليه ايران محسوب مي‌شود. در آن زمان، «ترزا مي»، نخست‌وزير انگليس و امانوئل مكرون، رئيس‌جمهور فرانسه نقش محوري و پررنگي در تعريف اين نقشه مشترك ايفا كردند.

«برجام دفرمه شده»، «حفظ تعهدات هسته‌‌اي ايران»، «خروج آمريكا از برجام»، «مهار قدرت موشكي ايران» و «متزلزل كردن قدرت منطقه‌اي ايران» اجزا و قطعات كلان جورچين راهبردي مشترك آمريكا و اروپا عليه كشورمان را تشكيل داده و مي‌دهند. تاكتيك‌هاي مقطعي و اخم و لبخندهاي مقامات اروپايي و تأخير هدفمند سه كشور آلمان، انگليس و فرانسه در راه‌اندازي سازوكار مالي ويژه(اينستكس) نيز اجزاي كوچك اين جورچين را تشكيل مي‌دهند. لبخند اخير مقامات فرانسوي به ايران نيز در همين راستا قابل محاسبه و تعريف است.

در ماوراي ظاهرسازي‌هاي امانوئل مكرون، ما با منظومه پيچيده‌اي روبه‌رو هستيم كه بر اساس يك «نگرش سيستمي ساخته شده و در ذيل آن نيز ميان ايالات متحده آمريكا و تروئيكاي اروپايي، نوعي تقسيم وظيفه پنهان(و در مواردي آشكار) صورت گرفته است. بديهي است انهدام جورچين راهبردي مشترك ضد ايراني آمريكا و اروپا، مرهون اتخاذ رويكرد قاطعانه و هوشمندانه ما در مواجهه با اين منظومه خواهد بود. اقدام اخير جمهوري اسلامي ايران در كاهش تعهدات برجامي خود، مقدمه‌اي براي اتخاذ راهبرد هوشمندانه «تغيير زمين بازي» در مواجهه با بدعهدي آمريكا و انفعال اروپاست. «تغيير زمين بازي» از سوي ايران، مترادف با انهدام جورچين راهبردي مشترك آتلانتيكي‌ها عليه كشورمان خواهد بود. بي دليل نيست كه مقامات فرانسوي و ديگر مقامات اروپايي، سعي دارند با طرح موضوعاتي مانند «فريز در برابر فريز»، مانع از تحقق راهبردي «تغيير زمين بازي» از سوي كشورمان شوند. در اينجا، متوجه ارزش راهبردي «اصرار ايران بر كاهش تعهدات برجامي» خود خواهيم شد.

 

بازي تاكتيكي و هدف راهبردي

هم اكنون زمان صورت‌بندي بازي مشترك فرانسه و آمريكا در قبال ايران است. پاريس سعي دارد با طرح دوباره موضوع فريز در برابر فريز، مذاكرات جديد مستقيم يا غيرمستقيم ميان ايران و آمريكا را كليد بزند. بر اساس طرح فرانسوي‌ها (كه طرح مدنظر ترامپ است) ايران در ازاي تمديد موقت معافيت‌هاي نفتي خود، بايد همه گام‌هاي برجامي برداشته شده را متوقف و مذاكرات جديد را (با حضور مستقيم آمريكا و يا با پذيرش نقش نيابتي اروپا به نمايندگي از كاخ سفيد) آغاز كند.  صورت‌بندي معادلات جاري در حوزه سياست خارجي كشورمان بسيار ساده است! ايالات متحده آمريكا به عنوان بازيگري طغيانگر، از توافق برجام خارج شده و درصدد تحميل توافق جديدي به كشورمان است. با اين حال استقامت هوشمندانه جمهوري اسلامي ايران در برابر تحريم‌هاي يك‌جانبه واشنگتن و كاهش محبوبيت دونالد ترامپ در نظرسنجي‌هاي عمومي و ايالتي آمريكا سبب شده است تا گارد رئيس‌جمهور آمريكا در اين خصوص بازتر شود. در اين ميان، «مايك پمپئو» ديگر سخني از شروط دوازده‌گانه مضحكانه خود به ميان نمي‌آورد و بولتون نيز نگران قرباني شدن خود از سوي ترامپ براي جلب آراي بيشتر مردمي در انتخابات است. كمي آن طرف‌تر، امانوئل مكرون رئيس‌جمهور فرانسه كه به نيابت از ترامپ براي نخستين بار در سال 2017 ميلادي(قبل از خروج واشنگتن از برجام) بر لزوم تحديد توان موشكي ايران و اعمال محدوديت‌هاي فرا زماني در برجام تأكيد كرده بود، هم اكنون ژست يك ميانجي و بازيگر سوم را در صحنه منازعه گرفته و به كمك بازوان تبليغاتي و رسانه‌اي در غرب، خود را بازيگري مصمم و فداكار نشان مي‌دهد! به نظر مي‌رسد در اين معادله، بايد نسبت ميان بازي تاكتيكي و هدف راهبردي واشنگتن و تروئيكاي اروپايي مشخص شود. هدف راهبردي غرب در اين منازعه، مهار ايران قدرتمند از طريق دفرمه كردن يا حتي حذف راهبرد‌ها و اصول ثابت سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است.

 

گام‌هاي ايران

پرسش اصلي اينجاست كه در مواجهه با اقدامات پاريس، دستگاه ديپلماسي بايد چه گام‌هايي را به صورت  عملي بردارد؟ هم اكنون زمان آن رسيده است تا دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي كشورمان ضمن تشريح اين بازي مشترك براي افكار عمومي ايران و دنيا، زمين بازي ترسيم شده از سوي ترامپ و تروئيكاي اروپايي را تغيير دهد! در اين راستا، سه راهكار اجرايي و عملياتي مهم قابل تصور است:

ـ نخست: اصرار بر كاهش تعهدات برجامي ايران و عدول نكردن از گام‌هاي برداشته شده تا زمان بازگشت رسمي آمريكا به توافق هسته‌اي يا تأمين كامل منافع اقتصادي جمهوري اسلامي از طريق اعضاي باقيمانده در برجام.

ـ دوم: شفاف‌سازي صورت مسئله براي افكار عمومي از طريق تأكيد بر كنش اوليه آمريكا مبني بر خروج از برجام و بي‌تعهدي مقامات اروپايي در حفظ منافع ايران در برجام.

ـ سوم: تأكيد بر اينكه زمينه‌چيني آمريكا و تروئيكاي اروپايي مبني بر شكل‌گيري توافق جديد، به ويژه توافقي كه در برگيرنده خواسته‌هاي غرب مبني بر تحديد توان موشكي و منطقه‌اي ايران باشد، محلي از اعراب ندارد.  بديهي است تمامي ظرفيت‌هاي ديپلماسي رسمي، ديپلماسي عمومي و حتي ديپلماسي پنهان كشورمان بايد در مسير تحقق اين موارد هدايت شود. در غير اين صورت، شاهد فاجعه‌اي به نام معامله تاكتيك‌هاي غرب با راهبرد‌هاي جمهوري اسلامي خواهيم بود؛ آن هم درست در شرايطي كه استيصال و ناتواني كاخ سفيد در معاملات منطقه و نظام بين‌الملل به نقطه اوج خود رسيده است.

 

تنزل جايگاه اليزه

مروري بر اظهارات امانوئل مكرون رئيس‌جمهور فرانسه در 18 خرداد ماه سال جاري و در كنفرانس مشترك با ترامپ مي‌تواند حكم باطل‌السحر تلاش‌هاي وقيحانه رئيس‌جمهور فرانسه براي بزك كردن چهره خود نزد افكار عمومي ايران و جهان را داشته باشد: «فكر مي‌كنم ما قطعاً اهداف يكساني در قبال ايران داريم. چه كار‌هايي مد نظرمان است كه انجام دهيم؟ اول مي‌خواهيم مطمئن شويم آنها به سلاح هسته‌اي دست پيدا نمي‌كنند. منظورم اين است تا سال 2025 ابزاري در اختيار داريم، مي‌خواهيم از آن فراتر برويم و به اطمينان كامل در دراز مدت دست پيدا كنيم. دوم مي‌خواهيم فعاليت آنها در زمينه موشك‌هاي بالستيك را كاهش دهيم. سوم مي‌خواهيم فعاليت منطقه‌اي آنها را مهار كنيم. هدف چهارم ما نيز برقراري صلح در منطقه است»!

مكرون در حالي از صلح در منطقه سخن مي‌گويد كه دولت فرانسه در كنار دولت‌هاي آمريكا و انگليس، «تروئيكاي ترور و خشونت» در منطقه غرب آسيا را تشكيل داده و با حمايت از تروريسم تكفيري، درصدد تزريق بحران‌هاي امنيتي مزمن در جهان اسلام است. خروج سياستمداران باتجربه‌تري مانند «ژاك شيراك» و «دوويلپن» از صحنه سياست فرانسه و حضور افرادي مانند ساركوزي، اولاند و ماكرون، پاريس را به «مهره‌اي سوخته» در جهان امروز تبديل كرده است. بازي كاخ اليزه در زمين واشنگتن و تل‌آويو، خصوصاً طي يك دهه اخير سبب شده است تا فرانسه ديگر يك «بازيگر تعيين‌كننده» و «مستقل» در معادلات بين‌المللي محسوب نشود.

پول گرفتن از منافقين

يك رسانه آمريكايي در گزارشي به برشمردن فهرستي از نام‌هاي مقام‌هاي آمريكايي پرداخته كه از گروهك تروريستي منافقين پول دريافت كرده‌اند. طبق گزارش «نيوزويك» علاوه بر «رودي جولياني» وكيل شخصي دونالد ترامپ، «جان بولتون» كه مراودات مالي آنها با تروريست‌هاي منافقين مشهور است «اندرو كارد» رئيس دفتر سابق كاخ سفيد، «جيمز جونز» مشاور اسبق امنيت ملي كاخ سفيد، «فران تاونسند» مشاور سابق كاخ سفيد در امور تروريسم، «مايكل موكاسي»، وزير اسبق دادگستري آمريكا، «تام ريج» وزير امنيت داخلي اسبق آمريكا، «لوئيز فري»، رئيس اسبق اف‌بي‌آي، «پورتر گراس» رئيس اسبق سيا، «جان سانو» معاون اسبق سيا و «ريچارد ميرز»، «وسلي كلارك» و «آنتوني زيني» رؤساي اسبق ستاد مشترك ارتش آمريكا، از اين گروه پول گرفته‌اند.

چرخش مواضع!

«حجت‌الاسلام سيدمحمود علوي» وزير اطلاعات گفت: «بعد از سقوط پهپاد آمريكايي برخي از كشورهاي عربي به وزارت اطلاعات پيغام دادند دوباره مي‌خواهيم با شما دوست شويم و ما از شما فاصله نگرفته‌ايم... ما در پاسخ گفتيم ما كه با كسي مشكل نداريم؛ اما حرف ما اين است كه وقتي شما در يمن عمليات را شروع كرديد از ما فاصله گرفتيد. به خيال خودتان طي شش روز مي‌خواستيد اين كشور را از بين ببريد.» وي با اشاره به پيغام كشورهاي عربي اظهار كرد: «اينها وقتي اين شرايط را ديدند تصميم گرفتند دست در دست جمهوري اسلامي بگذارند تا به‌جاي اينكه آمريكا مثل گاو آنها را بدوشد با ارتباط با ايران عزتي بدون هزينه براي خود ايجاد كنند.»

رانت5هزار ميلياردي!

«بررسي‌هاي موردي نشان مي‌دهد بخش بزرگي از تسهيلات و تعهدات كلان جاري و غير جاري نظام بانكي كشور در پايان سال 1397 مربوط به دو بخش بازرگاني و خدمات بوده است؛ به‌ طوري‌ كه مانده تسهيلات و تعهدات دو خانواده «ريخته‌گران» و «گرامي» حدود پنج هزار و 152 ميليارد تومان است. علاوه بر اين، در پايان سال 1397 ميزان مطالبات بانك سرمايه از دو فرد يعني محمود جهانباني و حسين هدايتي و گروه سامان مدلل حدود پنج هزار و 84 ميليارد تومان بوده است. به ‌عبارت ‌ديگر، در سال 1397 ميزان بدهي بانكي پنج شخص حقيقي و حقوقي حدود 10 هزار و 236 ميليارد تومان است.

تقدير از رئيسي

«پروانه مافي» نماينده تهران و عضو شوراي مركزي «حزب كارگزاران سازندگي» در يادداشتي نوشت: «ضمن تشكر از رويكرد رياست قوه قضائيه در زمينه برخورد با دانه‌درشت‌ها و مفسدان اقتصادي.... از رئيس دستگاه قضا تقاضا دارم در خصوص گزارش‌هاي منتشرشده مبني بر فسادهاي كلان در حوزه خودرو، زمين‌خواري و فسادهاي بانكي كه مانع رونق توليد شده نيز ورود جدي داشته باشند و با هرگونه تضييع حقوق مردم و غارت ملت برخورد نمايند.»

كنايه قاليباف!

«محمدباقر قاليباف» به اظهارات حسن روحاني درباره مذاكره واكنش نشان داد و در حساب كاربري‌اش در توئيتر با هشتگ «بازي مذاكره» نوشت: «اميدوار بوديم فهميده باشند كه اقتصاد را نبايد به خارج از كشور پيوند زد. هدف از وعده مذاكره، ساختن دوقطبي سياسي براي شانه خالي كردن از بار مسئوليت است نتيجه‌اش هم شرطي‌سازي اقتصاد مي‌شود و نااميدي بيشتر مردم. مذاكره با ترامپ اگر هم انجام شود پرضرر است.»

اعتراف به قدرت سپاه

روزنامه انگليسي «فايننشال‌تايمز» در گزارشي نوشت: «آزادي نفت‌كش ايراني يك پيروزي براي ايران است و مردم ايران، اقتدار سپاه را عامل اين پيروزي مي‌دانند.» اين نشريه افزود: «موضوع مقاومت موضوعي است كه سپاه توانسته است زمينه پيشرفت جمهوري اسلامي ايران را فراهم كند؛ موضوعي كه مردم ايران معتقدند با موفقيت‌هاي سپاه و افزايش توان نظامي و دفاعي كشور احساس امنيت بيشتري مي‌كنند.»