«نجاح محمدعلي» تحليلگر مشهور عرب زبان با اشاره به بحرانهاي متعدد كه رژيم صهيونيستي با آن روبهرو است گفت: «ايران نيازي ندارد اسرائيل را نابود كند. اسرائيل از درون از بين خواهد رفت. بعد از سخنراني سيد حسن نصرالله ببينيد در شمال فلسطين چه شده است! بسياري از كساني كه از خارج آمدهاند سعي ميكنند فرار كنند؛ فردا اگر اتفاقي هم بيفتد همهشان فرار خواهند كرد.»
محمدرضا فرهادي/ رژيم صهيونيستي طي چند روز اخير، حملات موشكي و پهپادي گوناگوني را عليه كشورهاي سوريه، لبنان و عراق انجام داده است. درباره دلايل و اهداف اين اقدام تجاوزكارانه رژيم صهيونيستي ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
1ـ امنيتسازي: رويكرد امنيتي اين رژيم مبتني بر امنيت مرزها و در محدوده سرزميني است و اكنون بر اساس رويكرد امنيت فرامنطقهاي، به دنبال رفع تهديد به جاي تهديدسازي عليه خود است. اين رويكرد از همان راهبرد جنگ پيش دستانه نئوكانها در آمريكا نشئت ميگيرد كه معتقدند دفع تهديد قبل از وقوع آن بهتر از مقابله با تهديد است. از سوي ديگر، صهيونيستها از محاصره امنيتي پيرامون خود به شدت نگرانند و اين رژيم نشان داده كه توانايي مقابله با تهديدات را در جبهههاي گوناگون نخواهد داشت.
2ـ قدرتسازي: اين گزينه را بايد از دو منظر خارجي و داخلي بررسي كرد. از بُعد خارجي رژيم صهيونيستي به دنبال آن است كه نشان دهد همچنان توان رويارويي با تهديدات (بالقوه و بالفعل) را دارد و قدرت نظامي اين رژيم در موضع ضعف نيست و توانايي پاسخگويي به هرگونه تهديد را دارد. از بُعد داخلي با توجه به نزديك بودن انتخابات پارلماني اين رژيم و شكست احتمالي حزب نتانياهو (بر اساس نظرسنجيها) در برابر حزب آبي و سفيد (گاتس)، نتانياهو به دنبال تبديل خود به سمبل و نشانه امنيت و قدرت در نگاه ساكنان سرزمينهاي اشغالي است. به همين منظور وي شعار خود را مبتني بر امنيت قرار داده و از اين طريق مترصد تشكيل كابينه و مجلسي با رأي اكثريت است كه بتواند سياستهاي جنگطلبانه خود را راحتتر پيش ببرد.
3ـ ائتلافسازي: رژيم صهيونيستي بارها تلاش كرده كه ائتلافي متشكل از كشورهاي منطقهاي و فرامنطقهاي با محوريت آمريكا و همپيمانانش در منطقه تشكيل دهد. طرح ناتوي عربي و به تازگي تشكيل ائتلاف دريايي براي مقابله با ايران نمونههايي از ورود مستقيم اين رژيم در راستاي مقابله با قدرت روزافزون منطقهاي ايران است!
4ـ محدوديتسازي: رژيم صهيونيستي تمام توان خود را براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه به كار برده است. نفوذ ايران در منطقه به منزله كاهش توان اين رژيم در برابر تهديدات و افزايش پاسخگويي محور مقاومت به تجاوزات اين رژيم است. نتانياهو نيز به خوبي به اين امر پي برده و به همين دليل در مصاحبهاي تلويزيوني مدعي شده است: «من به ارتش دستور دادم براي هر سناريويي آماده باشد. ما به اقدام عليه ايران و وابستگانش ادامه ميدهيم.» بنابراين رژيم صهيونيستي به دنبال اين است كه فعاليتهاي ايران را در منطقه محدود كند و به همين دليل پايگاهها و مراكز گروههاي وابسته به ايران را هدف قرار ميدهد.
5ـ اجماعسازي: تفاوت اين رويكرد با ائتلافسازي اين است كه اجماعسازي مدنظر رژيم صهيونيستي رويكردي داخلي دارد؛ بدينگونه كه بايد براي حشدالشعبي، حزبالله و ديگر گروههاي مقاومت در داخل اجماعي براساس هزينهزا و تهديدزا بودن اين گروهها به وجود آيد.
6ـ هزينهسازي: رژيم صهيونيستي بر اساس رويكرد هزينهـ فايده به كشورهاي منطقه حمله ميكند. اين رژيم از يك طرف به دنبال افزايش هزينه براي نيروهاي مقاومت است كه اين هزينهسازي در قالب فشارهاي داخلي مانند دولت يا افكار عمومي ايجاد خواهد شد و از سوي ديگر با هدف كاهش وزن اين گروهها در عرصه داخلي در دستور كار قرار گرفته است.
7ـ تهديدسازي: رژيم صهيونيستي به دنبال آن است كه نشان دهد ايران تهديد اول در منطقه محسوب ميشود و تهديدهاي آن پايانناپذير است. اين رويكرد را در كنار توافقات احتمالي اروپا با ايران در راستاي برجام بايد در نظر گرفت. رژيم صهيونيستي معتقد است كه هرگونه گشايش مالي براي ايران به منزله افزايش تهديدات عليه اين رژيم است.
آسوشيتدپرس: تحريمها آمريكا را منزوي كرده است. تنبيه بيشتر در مقابل تشويق كمتر سبب شده است ميان استفاده از قدرت اقتصادي آمريكا و گسترش اين توانمندي شكاف ايجاد شود. اين سياست همچنين به ايجاد تنش گسترده با متحدان آمريكا به ويژه در اروپا انجاميده است. دولت آمريكا درك درستي از خود نشان نداده است تا براساس آن بيش از حد بر تحريمها تكيه نكنند و همچنين بتواند تصميمهاي تنبيهي در سياست خارجه را از مسائل صرفاً اقتصادي جدا كند. سياستهاي تجاري آمريكا، خود اين كشور را منزوي كرده است.
فارن پاليسي: با نزديك شدن به سومين سالگرد رياستجمهوري ترامپ، شواهد زيادي نشان ميدهد كه او در صحنه بينالمللي دستاوردهاي ناچيزي داشته است. تلاشهاي گسترده او براي از سرگيري مذاكرات با چين، ايران، كره شمالي و ساير كشورها همه زمينگير شدهاند. مهارتهاي ترامپ در مذاكره عبارت است از جيغ و فرياد راه انداختن و تهديد. وي هيچگونه زيركي و شوخطبعي ندارد و هر چه هست قلدري، قلدري و قلدري است.
مركز مطالعات امنيت ملي اسرائيل: با وجود التهابات اقتصادي به نظر ميرسد جمهوري اسلامي ايران قادر به ايستادگي در برابر تحريمهاي آمريكاست و حتي امكان بهبود تدريجي اقتصاد اين كشور در سال آينده نيز وجود دارد. ايران از طريق «اقتصاد مقاومتي» كه برآمده از راهبرد رهبري ايران است كه شامل كاهش وابستگي ايران به نهادهاي خارجي و امتناع از پذيرفتن خواستههاي دولت آمريكاست. اقتصاد خود را ترميم خواهد كرد.
ميدل ايست آي: پهپادهايي كه مراكز نظامي عراق را بمباران كردند، از پايگاههاي متعلق به نيروهاي دموكراتيك سوريه (قسد) يعني گروهي كه از عربستان حمايت مالي دريافت ميكنند برخاستند. حمله به شبه نظاميان عراقي زماني مطرح شد كه «ثامر السبهان» وزير مشاور در امور كشورهاي خليجفارس سعودي، ژوئن گذشته (تير/ خرداد) به منطقه شمال شرق سوريه رفت؛ جايي كه كنترل آن را نيروهاي دموكراتيك سوريه در اختيار دارند.
نشنال اينترست: كمپانيهاي تسليحاتي آمريكا كشتيهاي جنگي معيوبي را كه نيروي دريايي ايالات متحده از الحاق آنها به ناوگان خود سر باز زده است، با مبالغ كلان به رژيم سعودي فروختهاند. نياز سعوديها به پررنگ كردن حضور نظامي خود در خليجفارس براي برقراري توازن قدرت با ايران، احتمالاً سبب شده است كه حتي با وجود نقص هاي عمده اين كشتيها را خريداري كنند.
اسپكتيتور: دولت انگليس نگاهي به تاريخ ايران بيندازد. انگليس بايد معني استقلال واقعي را از ايران بياموزد و لندن بايد مسير ديگري را براي آينده خود در پيش بگيرد. ما بايد براي اشتباهات گذشته خود عذرخواهي كنيم. اينكه انگليس به درخواست آمريكا نفتكش ايراني را توقيف كرد، تعجبي ندارد؛ وقتي شما سياست مستقلي نداشته باشيد، عروسك خيمهشب بازي كشورهاي قدرتمندتر ميشويد.
انديشكده بگين سادات: همكاري ميان آمريكا، اسرائيل و شوراي همكاري خليجفارس در راستاي اقدامات مقابلهاي با جمهوري اسلامي ايران شامل اين محورهاست: منزوي و محكوم كردن ايران در مجامع بينالمللي، همكاري اطلاعاتي و امنيتي، رديابي، پيگيري و همكاريهاي اقتصادي با هدف تضعيف نظام اقتصادي ايران و اقدامات اسرائيل در سوريه.
انديشكده شوراي روابط خارجي: آمريكا در حال ترك خليجفارس است. امسال نرود، سال بعد حتماً خواهد رفت؛ اما شكي نيست كه ايالات متحده اين مسير را طي خواهد كرد. بهترين مدرك براي اثبات اين امر خروج آمريكا از منطقه و انفعال واشنگتن در مواجهه با اقدامات ايران است.
العربي جديد: برنامه مكرون از همان ابتدا ترتيب دادن ديدار روحاني و ترامپ در نيويورك بود. اين غذا مدتهاست روي آتش است؛ اما ادعاي پخته شدن آن به اين سرعت همه را غافلگير كرد. اسرائيل هر كاري ميكند تا پلهاي ارتباطي ميان ايران و آمريكا به كلي تخريب شود.
رامين وليزاده/ درخواست واشنگتن براي ائتلافسازي عليه جمهوري اسلامي ايران با هدف افزايش حضور نظامي در منطقه خليجفارس و غرب آسيا با شكست مواجه شده است؛ طوري كه حتي متحدان اروپايي آمريكا نيز به درخواست اين كشور براي پيوستن به ائتلاف دريايي، كه حتماً اهداف نامشروعي را دنبال ميكند پاسخ منفي دادهاند. اين موضوع انزواي بيش از پيش آمريكا را در نظام بينالملل به همراه داشته است. عمق اين شكست زماني بهتر مشخص ميشود كه بدانيم كشورهاي همپيمان آمريكا چنين موضوعي را رد كردهاند. فرانسه، اسپانيا، كره جنوبي، هند و ژاپن از جمله كشورهايي بودند كه درخواست ائتلافسازي عليه جمهوري اسلامي ايران را نپذيرفتند. اين نوشتار تلاش ميكند به دلايل شكست اين موضوع بپردازد.
مهمترين نكتهاي كه در مورد چرايي موضوع مذكور ميتوان به آن اشاره كرد، خدشهدار شدن چهره آمريكا نزد متحدان اين كشور است؛ به گونهاي كه واشنگتن اعتبار پيشين خود را در نظام بينالملل از دست داده است. حضور بدون روتوش دونالد ترامپ در عرصه سياسي آمريكا و نوع مواضع او در قبال مسائل مختلف بينالمللي، واقعيت آمريكا را نزد افكار عمومي دنيا روشنتر كرده است. اين موضوع سبب ميشود متحدان واشنگتن نيز براي حفظ وجهه خود در افكار عمومي جهاني از همراهي با آمريكا خودداري كنند.
علاوه بر دلايل سياسي شكست ائتلافسازي واشنگتن ميتوان به دلايل اقتصادي اين موضوع نيز اشاره داشت. افزايش تنشها در منطقه خليج فارس مورد پذيرش كشورهاي صادركننده و مصرفكننده انرژي نيست؛ زيرا چنين مسئلهاي تبعات اقتصادي به همراه خواهد داشت. در حقيقت تلاشهاي آمريكا براي ائتلافسازي موجب بيثباتي صلح و امنيت جهاني ميشود؛ بنابراين متحدان آمريكا از وارد شدن به چنين فضايي خودداري ميكنند. امنيت در خليجفارس تا زماني برقرار است كه همگان از چنين امنيتي برخوردار باشند؛ اما اگر امنيت جمهوري اسلامي ايران در اين منطقه با تهديداتي مواجه شود، انتظار عكسالعمل از سوي كشورمان امري پذيرفته است.
امنيت جريان انرژي براي همه به ويژه ايران بايد تأمين شود كه اين امر مورد پذيرش بازيگران هوشمند نظام بينالملل است. واشنگتن به دنبال وارد شدن به فضايي است كه هيچ عقل سليمي چنين موضوعي را نميپذيرد؛ از اين رو ائتلافسازي آمريكا عليه كشورمان با ناكامي مواجه شده است.
دليل مهم ديگري كه در اين زمينه ميتواند مطرح شود، علاقه نداشتن متحدان آمريكا براي ورود به تنش با جمهوري اسلامي ايران است. گرچه واشنگتن به دنبال تلاشهايي پوچ براي افزايش فشارها عليه كشورمان است، بازيگران هوشمند نظام بينالملل نميتوانند اين موضوع را بپذيرند كه واشنگتن نوع رفتار آنها را ديكته كند. نظام بينالملل امروزه به سوي چندقطبي شدن قدرت حركت ميكند؛ بنابراين بازيگران بسياري آمريكا را قدرت تكقطبي دنيا نميدانند. اين موضوع سبب شده است كه واشنگتن توانايي چنداني براي اعمال فشار عليه كشورهاي ديگر نداشته باشد.
افزايش بيش از پيش قدرت محور مقاومت در منطقه نكته مهم ديگري است كه در ناكامي واشنگتن در ائتلافسازي عليه جمهوري اسلامي ايران اهميت دارد. كشورهاي محور مقاومت روزبهروز پيروزيهاي جديدي به دست ميآورند و اين واقعيت براي ناظران منطقهاي و جهاني اثبات شده است. در حال حاضر محور مقاومت به رهبري جمهوري اسلامي ايران به قدرتي دست يافته است كه واشنگتن و متحدان آن نميتوانند با آن مواجه شوند. متحدان واشنگتن نيز به خوبي به اين امر واقفند؛ بنابراين در مقابل درخواست آمريكا مخالفت ميكنند. ناكامي واشنگتن در ائتلافسازي عليه جمهوري اسلامي ايران اولين و آخرين شكست آمريكاييها محسوب نميشود؛ زيرا آمريكا طي سالهاي متمادي با شكستهاي سنگيني در منطقه مواجه شده است و دومينوي اين ناكاميها در آينده نيز تداوم خواهد داشت.