گفتاری از آیت‌الله‌العظمی حسین مظاهری

از قرآن و روایات چنین پیداست که ملکات (رذیلت باشد یا فضیلت) از رفتار و سخن و اندیشه بر می‌خیزد و چیستی و حقیقت آدمی از این کلمات شکل می‌گیرد. پس پاکدامنی و دلاوری و دادگری، به اعمال بستگی دارند، چنانکه اضداد آنها، یعنی زیاده‌روی و تهوّر و سرکشی نیز چنین است. این ملکات (رذیلت باشد یا فضیلت) نشانی ژرف بر چیستی و حقیقت آدمی می‌نهد. پس حقیقت و هویّت انسان، هماهنگ با وجود این ملکات تصوّر می‌شود. هر که متخلّق به اخلاق انسانی و سجایای فاضله شود، اندک اندک تا بدانجا اوج می‌گیرد که به انسان کامل بدل می‌شود و آنقدر صعود می‌کند که مصداقی برای این فرموده الهی می‌شود: «انّی جاعل فی الارض خلیفه»؛ همانا من در زمین، جانشینی قرار می‌دهم و این چنین به مقام خلافت الهی دست می‌یازد. امّا کسی که اخلاق حیوانات و درندگان را در پیش گیرد، اندک اندک آنقدر فرو می‌افتد که از انسانیّت، برون می‌شود و به چهره حیوانی و درند‌گی و چهره‌های دیگر متناسب با این ملکات تصوّر می‌شود. چه بسا انسانی به حسب ظاهر انسان باشد؛ ولی در هویّت و حقیقت، سگی بیش نباشد و اهل بصیرت او را به این چهره می‌بینند، اگر چه خود او و دیگران وی را به صورت انسان مشاهده می‌کنند و روزی که پرده ها به‌کنار رود و دیدگان تیز شوند و حقایق و هویت‌ها رخ بنمایند، خود او و دیگران وی را سگ خواهند دید. خداوند متعال می‌فرماید: «لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید»؛ تو از این غافل بودی، ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز، چشمانت تیزبین شده است.»

بر این نکته ظریف و آشکار نزد اهلش دلایلی اقامه شده است و ما به بزرگ‌ترین دلیل که همان قرآن و روایات است، بسنده می‌کنیم؛ امّا در قرآن، از آیات بسیاری چنین پیداست که ملکه‌ها با رفتار و سخن و اندیشه یافت می‌شوند و از آنها جان می‌گیرند. خداوند می‌فرماید: «ثمّ قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجاره او اشدّ قسوهً»؛ پس از آن، دل‌های شما چون سنگ سخت گردید، حتی سخت‌تر از سنگ.

این آیات و مانند اینها که در قرآن فراوان دیده می‌شود، کنایه و اشاره است به اینکه گناهانی که از آدمی سر می‌زند، سبب می‌شود حالت و ملکه‌ای برای دل انسان حاصل آید که در برابر پذیرش حق، مانعی ایجاد می‌کند. دل بیمار، حق را تلخ می‌یابد و حتّی نمی‌تواند حق را ببیند و ندای آن را بشنود و درکش کند و حتی قرآنی که برای هر درد و غمی شفاست، تنها موجب فزونی زیان او می‌شود.