همه ساعتها را عقب بکشید... جز ساعت دلتان را!
میخواهیم هر روز یک ساعت بیشتر به فکر یکدیگر باشیم!
مهر که میآید، در دل همه مهر مینشیند... و هوا، هوای مهربانی میشود...
امید که مهر دوستان بر دلتان نشسته باشد تا هوای یکدیگر را داشته باشید
وگرنه حال و هوای دلها در پاییز همیشه پاییزی است...
امام صادق(ع) میفرمایند: شخصی که به زیارت قبر حضرت «حسین بن علی(ع)» میرود، زمانی که از اهلش جدا شود با اولین گامی که برمیدارد تمام گناهانش آمرزیده میشود؛ سپس با هر قدمی که برمیدارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد و هنگامی که به آنجا رسید، حق تعالی او را خوانده و با وی مناجات نموده و میفرماید: «بنده من! از من بخواه تا به تو اعطا نمایم، من را بخوان اجابتت نمایم، از من طلب کن به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برایت روا سازم» و بر خداوند متعال حق و ثابت است آنچه را که بذل نموده اعطا فرماید.
کتاب «قیام حسین(ع)» از جمله کتابهای مطرح در تحلیل واقعه عاشوراست و رخدادی را روایت میکند که در سال ۶۱ هجری و درست پنجاه سال پس از وفات پیامبر(ص) اتفاق افتاد. این کتاب، نه روایت زندگی امام حسین(ع)، بلکه تحلیل و علتشناسی واقعه عاشوراست که به قلم توانمند و شیوای مرحوم «سیدجعفر شهیدی» در سال ۱۳۳۰ نگاشته شده است.
مرحوم دکتر شهیدی تحقیق و نگارش این کتاب را در سال ۱۳۳۰ انجام داده و آن را در سال ۱۳۵۷ با قلمی شیوا، متقن و مستند به منابع اصیل تاریخی مستند کرده و تاکنون بارها تجدید چاپ شده است و هنوز پس از انتشار دهها هزار نسخه از رونق باز نایستاده است. هر چند بیان حقایق تاریخی بخش عمده کتاب را تشکیل میدهد؛ اما نوع مواجهه دکتر شهیدی با تاریخ در تحلیل حادثه عاشورا نو و بدیع است.
در این کتاب آمده است: «چرا مسلمانان به جنگ فرزند پیامبرشان رفتند؟ چرا کمی بعد از دوران پیامبر شیوه مسلمانان تغییر کرد؟ چرا امام حسین(ع) حاضر به سازش با یزید نشد؟» و دهها سؤال دیگر درباره قیام خونین امام حسین(ع) که ممکن است ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده باشد.
آنچه این کتاب را از دیگر آثاری که آنها نیز از صبغه تاریخی برخوردارند، جدا میکند، رویکرد عبرتجویانه آن است. مراجعه به تاریخ کم نیست. آنچه کمیاب است، نگاه عبرتجویانه است. در پرتو چنین نگاهی به گذشته، تاریخ مشعلی میشود که مسیر آینده را روشن میکند.
شهیدی درباره این کتاب میگوید: «من در این کتاب از زاویهای بدین حادثه نگریستهام که در گذشته کمتر بدان توجه کردهاند. اگر در چنین کوششی توفیق یافته باشم، یقین دارم آنچه به دست آوردهام، عبرتی برای حال و آینده خواهد بود. چه اگر قهرمان حادثه کشته شده است، اما آنچه او برای آن میجنگید و آنها که برای رسیدن به هدف بدو وعده یاری دادند و به وعده خود وفا کردند یا نکردند، در طول تاریخ فراوان بوده، هستند و خواهند بود.»
این کتاب، زمانی الهامبخش جوانان پرشور و انقلابی بود، اما دعوت به انقلاب نبود؛ بلکه هشداری بود برای درسآموزی از گذشته تاریخ، دعوتی بود برای دقت در صیانت و مراقبت از انقلاب و شاید به همین دلیل، نسل امروز بیش از نسل گذشته به این کتاب محتاج باشد. دکتر شهیدی به تکرارپذیری تاریخ و ثبات قواعد حاکم بر کامیابیها و ناکامیها اعتقاد دارد؛ از همین رو بیمناک تکرار سرنوشت تلخ حکومت اسلامی پس از رحلت پیامبر برای انقلاب اسلامی ایران است.
در قسمتی از کتاب می خوانیم: «در مدت نیم قرن عامل های چندی در سقوط جامعه اسلامی موثر بود اما هیچ یک از آن ها در شدت اثر، به پایه عامل رغبت به مال اندوزی نمی رسد و حسین بهتر از هرکس از این حقیقت پرده برداشته است که می گوید:«مردم بنده دنیایند؛ دین را تا آنجا می خواهند که با آن زندگانی خود را سروسامان دهند و چون آزمایش درمیان آید، دینداران اندک خواهند بود.»
1ـ سعی کنید وسایل کم وزنی را با خود حمل کنید. نیازی به همراه داشتن غذا یا آب نیست؛ چون مقدار زیادی غذا و آب در مسیر موجود است.
2ـ مقداری داروی اساسی برای دو یا سه روز پیادهروی همراه داشته باشید؛ هر چند تعدادی کلینیکهای کوچک و کمپهای درمانی در طول مسیر وجود دارند.
3ـ به جای همراه داشتن کیف دستی یا کیف خرید، یک کولهپشتی سبک را به وسایلتان اختصاص بدهید.
4ـ برای جلوگیری از سرماخوردگی لباسهای مناسب به همراه داشته باشید؛ از جمله جوراب، دستکش، کلاه، کاپشن و غیره.
5ـ کرم مناسب برای تاول و عرقسوز با خود داشته باشید؛ البته اگر میدانید مداوم دچار میشوید.
6ـ شما میتوانید یک قرآن، دعا و زیارت جیبی به همراه داشته باشید. البته بهتر است اینها را در موبایل خود داشته باشید تا در حال پیادهروی گوش فرا داده یا بخوانید.
7ـ بهتر است یک کفش مناسب و آزاد بپوشید و کفشهایی که تا به حال از آنها استفاده نکردهاید، نپوشید.
8ـ در آخر اینکه پاسپورت و شارژر موبایل را حتماً به همراه داشته باشید.
۹- برای اینکه پیاده روی اربعین پربارتر و مفیدتر و پر نشاطتر باشد،همراه داشتن وسایل زیر ضروری است.
نکته: چند نفر از جنگلی عبور میکردند که ناگهان دو نفر از آنها به داخل چاهی عمیق میافتند. همراهانشان در کنار گودال جمع شده و وقتی میبینند گودال چقدر عمیق است، به آن دو میگویند که چارهای نیست شما به زودی میمیرید. آن دو نفر این حرفها را نادیده گرفته و با تمام توانشان میکوشند که از گودال بیرون بیایند. اما دائماً همراهان به آنها میگویند دست از تلاش بردارید. بالاخره یکی از آن دو تسلیم میشود و به گودال سقوط میکند و میمیرد؛ اما دیگری حداکثر توانش را برای بیرون آمدن به کار میگیرد. با این حال همراهان کماکان فریاد میزنند که دست از تلاش بردار، اما او با توان بیشتری تلاش میکند و بالاخره از داخل چاه بیرون میآید. همراهان از او میپرسند مگر صدای ما را نشنیدی؟ اما او اشاره میکند ناشنواست و در تمام آن مدت فکر میکرده دیگران وی را تشویق میکنند.
نظر: برخی رسانههای داخل کشور در مواجهه با مشکلاتی که دشمنان انقلاب پیش روی ملت ایران قرار میدهند، به جای ایجاد فضای اتحاد و همدلی، سعی میکنند جو ناامیدی و «ما نمیتوانیم» را در جامعه تزریق کنند. در این بین وظیفه مردم و مسئولان این است که در برابر این نوع رسانههای مرعوب و خودباخته، بیتفاوت باشند و با توکل به خداوند قادر به تلاششان برای بیاثر کردن مکر دشمنان ادامه دهند.
لب تشنه رفته آب به اینجا بیاورد
یک مشک از فرات تماشا بیاورد
ای نخلهای حوصله طاقت بیاورید
عباس رفته است که دریا بیاورد
با آب از لبان عطشناک غنچه گفت
شاید فرات را به تقلا بیاورد
عمه، چقدر دیر، چه شد پس عمویمان
عمه چقدر صبر کنم تا بیاورد؟!
ترسم که هیچ وقت نیاید امیر عشق
خورشید سر به دامن صحرا بیاورد
ای باغبان مرثیه وقتی تو نیستی
داغ عطش چه بر سر گلها بیاورد
پاشیدهام نگاه به آن سوی نخلها
تا نکهتی از آن گل زیبا بیاورد
عباس دیر کرده مبادا که رفته است
اشک فرشتگان خدا را بیاورد!
دیگر عطش نه! آب نمیخواهم عمه جان
عمه بگو بگو کسی او را بیاورد...
اصغر صبور باش و مسوزان دل مرا
رفته عمو برای تو دریا بیاورد
شبنم فرضیزاده
بعضی از آثار موسیقیایی چنان خوش ساخت هستند که نمیتوان برای آنها تاریخ مصرف در نظر گرفت. یکی از این آثار، موسیقی تیتراژ پایانی سریال «شب دهم» است که با گذشت 18 سال از انتشارش هنوز هم شنیدنی است. موسیقی «شب دهم» با آهنگسازی فردین خلعتبری، شعری از مرحوم «افشین یداللهی» و با صدای «علیرضا قربانی» اجرا شد که هر یک از این سه ضلع به خوبی از عهده وظیفه خود برآمدند و حاصل آن سبب ماندگاری موسیقی سریال «شب دهم» شد. علیرضا قربانی تا پیش از این هم تیتراژ سریالهای پرمخاطبی مانند «کیف انگلیسی» را خوانده بود؛ اما به جرئت میتوان گفت که هیچ یک از تیتراژهای او تا این حد تأثیرگذار نبودهاند. قربانی درباره این اثر فاخر میگوید: به دلیل ارادت ویژهای که به سالار شهیدان، امام حسین(ع) دارم، بیشترین تلاشم را برای اجرای قطعه موسیقی «شب دهم» به کار بستم و توانستم بهترین کارم را در این اثر ارائه کنم.
محمدرضا تقیپور در سال ۱۳۳۸ در بخش واجارگاه شهرستان رودسر دیده به جهان گشود. او برای کمک به خانواده در باغهای چای و مرکبات و مزارع کار کرد و همین مشکلات اقتصادی سبب شد تا او با وجود علاقه به ادامه تحصیل، پس از گذراندن مقطع سوم راهنمایی وارد ارتش شود. شرایط ویژه جسمی او سبب شد تا بعد از سپری کردن آموزشهای مختلف او را در نیروهای گارد رژیم سابق بهکار بگیرند؛ اما درگیری با فرمانده و به زندان افتادن او سبب شد تا مسیر زندگی اش تغییر کند. وی پس از مدتی به دستور امام خمینی(ره) همراه با سایر زندانیان از زندان فرار کرد و مدتی را در جنگلها و کوههای گیلان گذراند و با پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه به خیل پاسداران پیوست و خود از مؤسسان سپاه رودسر بود. مسئولیت جذب و فرماندهی و آموزش نیروها را در سپاه به عهده گرفت. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب دختری به نام سمیه شد. با شروع جنگ تحمیلی به عنوان فرمانده اولین نیروهای اعزامی از گیلان انتخاب شد و سرانجام ۹ آذر ماه ۱۳۵۹ با گلوله خمپارهای که به ماشین او اصابت کرد به شهادت رسید.
اربعین روز ظهور حقیقت ایمان است و نشانه مؤمن؛ هر که گوش دلش شنوا باشد و چشم دلش بینا، حرکت کاروان تشنگان کربلای حسین(ع) را میبیند که توقفگاه کاروانهای شکسته بال و پر است؛ کاروانهایی که راه را در این بازار پرفریب دنیا گم کردهاند و جانهایشان به لب آمده و ناامید از این کارزار پوچ و تهی، بهدنبال چراغ هدایتی میگردند که تنها در دستان سیدالشهداء(ع) فروزان است.
ای امیر دلها
میشود امیر قافله دلهای ما باشی؟ میشود وجودمان را از سیاهیهای دنیا پاک کنی؟ تا با دست و دل و اندیشهای پاک که برگرفته از تلالؤ وجودی جدتان حسین(ع) است، دست به ضریح شش گوشهاش ببریم. ای امیر دلهای پشیمان و شکسته، میشود برای اربعین ما، تو بیایی و روضه بخوانی؟ تا این آیینه زنگار گرفته روحمان با اشک روضه شما شستوشو داده شود.
یا اباصالح(عج)
قدم در این مسیر میگذاریم تا با صدای پاهایمان خیالهای شوم دشمنان را آشفته کنیم و بگوییم این مسیری است که شروعش از دل عاشورای حسین(ع) و امتدادش تا ظهور سپاه مهدوی(عج) است و تا فرهنگ سیدالشهداء(ع) در جانهای ما شعلهور است، به ذلت و ظلم تن نمیدهیم.