از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگتر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در میآوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربّت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن. همانطور که امیرالمؤمنین(ع) در دعای دهه اول ذیحجه میفرماید: به عدد همه چیزهای عالم لاالهالاالله.
ریشههای طوبی/ حاج محمداسماعیل دولابی
امام باقر(ع) میفرمایند: حسين(ع)، بزرگ مرد كربلا، مظلوم و رنجيدهخاطر و لبتشنه و مصيبتزده به شهادت رسيد. پس خداوند، به ذات خود قسم ياد كرد كه هيچ مصيبتزده و رنجيدهخاطر و گنهكار و اندوهناك و تشنهاى و هيچ بَلا ديدهاى به خدا روى نمىآورد و نزد قبر حسين(ع) دعا نمىكند و آن حضرت را به درگاه خدا شفيع نمىسازد، مگر اينكه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مىكند و گناهش را مىبخشد و عمرش را طولانى و روزىاش را گسترده مىسازد؛ پس اى اهل بينش، درس بگيريد!
مستدرکالوسائل، ج 10، ص 239
«نامیرا» داستانی شخصیتمحور درباره واقعه عاشوراست که ماجرای پیوستن «عبداللهبنعمیر» به سپاه امام حسین(ع) را روایت میکند و در آن دختر و پسر جوانی از اهالی کوفه به دلیل رفتارهای متناقض بزرگان کوفه، بین حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند و بدون منفعتطلبی برای کشف حقیقت تلاش میکنند. داستان به شکل رمانهای کلاسیک با بیانی امروزی و روان بیان میشود. نویسنده کتاب «صادق کرمیار» است که برای نگارش این اثر جایزه ادبی جلال آل احمد را به دست آورده است. همچنین برای نوشتن این رمان پژوهش بسیاری داشته و آثار تحلیلی و کتابهای مقاتل درباره امام حسین(ع) را مطالعه کرده است؛ اما یکی از بهترین و برجستهترین نکات در ارتباط با این کتاب، ترسیم فضای فتنهگون قبل از وقوع حادثه عاشوراست. در واقع، نامیرا یک دوره فتنهشناسی کامل است که به مخاطبش نشان میدهد چگونه در شرایط پیچیده و غبارآلود فتنه، حق و باطل جابهجا میشوند و حتی بزرگترین سرداران و مبارزان اسلام نیز نسبت به راه امام حسین(ع) و هدف ایشان در مقابله با یزید دچار تردید میشوند! تا آنجا که رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای خصوصی خود در مورد این کتاب فرموده بودند: «هر کسی میخواهد فتنه اخیر را بشناسد، این کتاب را بخواند.»
پنج توصیه به راهیان طریق حسین(ع)
1ـ نیابت؛ میتوانید به نیابت از حضرت زهرا(س) و همه ائمۀ هدی(ع) و مادران گرامی امام حسین(ع) قدم در این راه بگذارید. وقتی به نیابت از آنها به زیارت میروید، ثوابتان کم نخواهد شد، بلکه بیشتر هم خواهد شد!
۲ـ زیارت امیرالمؤمنین(ع)؛ وقتی قصد زیارت امامحسین(ع) داریم، نباید از زیارت حرم امیرالمؤمنین(ع) غفلت کنیم. چرا که در روایات، برای زیارت حرم علی(ع) ثواب بسیاری ذکر شده است.
3ـ استغفار؛ در طول سفر، ضعفهای خودمان را یکییکی در نظر بگیریم. هرچه بیشتر به مغفرت الهی، توجّه داشته باشیم، از مغفرتی که در آنجا جاری است بیشتر بهره میبریم. استغفار بسیار گرهگشاست.
۴ـ مراقبت نفس و قرائت قرآن؛ در طول سفر، عبادات خودتان را زیباتر انجام دهید، نمازتان را سر وقت و به جماعت بخوانید. اگر میتوانید در طول سفر، یک دور قرآن را ختم کنید یا اینکه اعضای یک کاروان باهم یکبار قرآن را ختم کنند.
5ـ توسل به حضرت زینب(س)؛ در طول سفر به حضرت زینب(س) خیلی توجّه داشته باشید و دائماً به ایشان متوسل شوید! به ویژه در مواقعی که خیلی خسته میشوید.
«شهید نیکنام محمودکلایه» چهاردهم اسفند ماه سال 1335 در روستای «فشندک» طالقان متولد شد. پدرش کشاورزی سختکوش و مؤمن و مادرش زنی مؤمنه و پرهیزگار بود که با تلاش و زحمت فراوان فرزندانی صالح به اسلام و اجتماع اهدا کردند. در دبستان روستا دوره ابتدایی تحصیل را سپری کرد و سپس پایههای دیگر را تا اخذ مدرک دیپلم ادامه داد و پس از پایان تحصیل در این مقطع به شغل معلمی اشتیاق فراوان یافت و به عشق آموختن علم به کودکان محروم روستاهای دورافتادۀ سرزمین خویش این مسئولیت خطیر را بر عهده گرفت و در کسوت آموزگاری در دورترین روستاهای بخش طالقان مشغول خدمت به خلق خدا شد.
در سالهای خدمت سربازی بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و او که انسان مسئولیتپذیر و غیرتمندی بود، در این میدان احساس وظیفه کرد و در ایام فراغت از تدریس و تعطیلات تابستانی به جبهههای جنگ میرفت و سهم خویش را به اسلام و انقلاب در آن میدان نیز ادا میکرد و بدینگونه، هر دو سنگر مدرسه و جبهه را همزمان حفاظت میکرد تا خداوند لقای خویش را در این راه نصیب وی کرد و نهم مهرماه 1361 در منطقه سومار در عملیات «مسلمبنعقیل» به شهادت رسید و پیکر مطهرش تا گلزار شهدای روستای فشندک بر دستان و چشمان خونبار یاران و شاگردان داغدارش مشایعت شد.
بر مزاری نشست و پیدا شد
حس پنهان مادر و فرزند
خاطرات از نگاه او جاری
در دلش داغ و بر لبش لبخند
ناگهان در دلش غمی حس کرد
زیر و رو شد زمان، زمین لرزید
لحظهای پلکهای خود را بست
جنگ را در مقابلش میدید
دو جوان شهید آوردند
بغض مادر شکست در خیمه
تا که شرمندهاش نباشد عشق
نه! نیامد، نشست در خیمه
لحظهای بعد در دل دشمن
نوجوانی به روی خاک افتاد
نام او را در آسمان میدید
گرچه از گردنش پلاک افتاد
قبرها را یکییکی میشست
قطرهقطره نگاه آرامش
دیدن عکسها به او میداد
خبری از شهید گمنامش...
محمد غفاری
یکی از ماندگارترین نوحهها با موضوع پیادهروی اربعین نوحه جانسوز «تزورونی» با صدای «ملاباسم کربلایی» است. برای این نوحه که طرفداران زیادی دارد، نماهنگی بسیار زیبا با محوریت زائران اربعین حسینی که از اقصی نقاط جهان خود را به عراق میرسانند ساخته شده که با زیرنویس فارسی در فضای مجازی قابل دسترس است.
«ملاباسم کربلایی» همان مداح معروف عراقی که سالها در ایران زندگی کرده است و مردم عراق در زمان حکومت صدام به علت برخورد شدید حزب بعث با مداحی در رثای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع)، مردم شیعه عراق نوارهای کاست او به صورت مخفیانه دست به دست و منتشر میشد، اما اکنون دایره تأثیرگذاری این خادم اهل بیت(ع) فراتر از مرزهای عراق رفته است. در دوره اخیر نیز برخی رسانههایی که با وحدت شیعیان، بهویژه دولت و ملت ایران و عراق دشمن هستند، نسبتهای ناروایی را درباره او مطرح کردند که البته با دفاع قاطع این مداح از انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب، تیرشان به سنگ خورد.
«فصلنامه ترجمان» را میتوان یکی از مهمترین نشریات تخصصی حوزه علوم انسانی دانست که در کشور منتشر میشود؛ اما دلیل اهمیت این نشریه چیست؟
نشریه ترجمان با مدیرمسئولی«حجتالاسلام مرتضی روحانیراوری» رابطه مخاطب ایرانی با فضای نقادانه را در میان اندیشمندان علوم انسانی برقرار کرده است. آنگونه که خود گردانندگان این نشریه نیز در معرفی خود به آن اشاره کرده و مینویسند: هدف ترجمان برقرارکردن ارتباط فکری است. از این رو این نشریه در شمارههای خود تا به امروز تلاش کرده است پدیدههایی را که زاییده تمدن غرب هستند از نگاه و منظر خود فعالان و متفکران حوزه علوم انسانی در غرب بررسی کند! چنانکه در شماره تابستان خود به ریشهها و آسیبهای فرهنگ سلبریتی پرداخت. آنچه در ادامه میآید، بخشی از عناوین مطالب شماره یازدهم این مجله است. «آیا در دنیای سلبریتیها شایستهسالاری حکم فرماست؟»، «دور نگهداشتن سلبریتیها از سیاست یکی از وظایف شهروندی ماست»، «شاید سلبریتیها زندگیتان را پر کرده باشند؛ اما دوستتان نیستند.»
نکته: روزی شخصی به حکیمی گفت: ای حکیم! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ حکیم گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ حکیم گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمرهای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام میشود؟ حکیم گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونهات میپاشم. آیا دردت میآید؟ گفت: نه! سپس حکیم خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلولهای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست!
نظر: این ماجرا حکایت سیاستمدارانی است که میگویند صرف نشست و برخاست با سران کاخ سفید مانند هر دیدار دیگر در جهان سیاست، مسئلهای عادی است؛ اما آنها غافل هستند که این امور به ظاهر عادی وقتی در کنار تحلیلها و تفسیرها و بازنماییهای رسانهها و غولهای تبلیغاتی غرب قرار بگیرد، به سران غرب این فرصت را میدهد که به افکار عمومی جهان دروغ بگویند! در حالی اکنون آمریکا در برابر مقاومت کاملاً در موضع ضعف قرار دارد! از همین رو رهبر حکیم انقلاب اسلامی بارها در این باره هشدار دادهاند و هرگونه مذاکره با کاخ سفید را سم، مذاکره با دولت کنونی آمریکا را سم مضاعف میدانند؛ مذاکرهای که نه تنها برای کشور نفعی نخواهد داشت، بلکه مضر است.
راهیام، حلالم کنید! این جمله کوتاه آتشی در دل جاماندگان حرم جدت به پا انداخته که نفسشان را در سینه حبس میکند. آقاجان، دل، این روزها حرم دوستی را میطلبد که برای آن تمام محرم و صفرش را گریسته تا شاید زیارت آن قبلهگاه دل، روزیاش شود.
مولا جان
سخت است چهل شب در فراز زیارت عاشورا «مع امام منصور» بخوانی و به شوق ثانیهای قدم زدن در کنار قدمهای مبارکتان، اشک چشم جاری کنی و در دلت زمزمه کنی که این همقدمی نزدیک است؛ ولی ندانی که در این مسیر دلدادگی جایی برای تو نیست. آرام جانم در کنجی مینشینم و در تنهاییام گریه سر میدهم و به یاد هر موکبی و هر عمودی برای سلامتی شما و تمام زوار دعای فرج میخوانم.
آقای مهربانم
کاروان راه افتاده و من جا ماندهام. اشکهای فروخوردهام را در کاسه دلم میریزم و پشت سرتان جاری میکنم. قسم به قطره قطره اشکم! میدانم تمام این اشکها و دلتنگیها نمیتواند با آنی در کربلای جدتان بودن مقایسه شود؛ اما ای سکاندار قافله عشق، به حرمت دل شکستهمان سلام ما را به جدتان برسان و بگو: «این قطره جدا مانده از دریای عشق تاب و توان دوری را ندارد.»