بوی نامطبوعی اتاق تاریک و نمور بازداشتگاه را پر کرده بود. همه چیز را هم که تحمل میکردی، همنشینی با بعضی آدمها در اینجا بیشتر آزارت میداد.به دورتادور خودم که نگاه کردم، پشیمانی سراسر وجودم را گرفته بود. دلم میخواست گریه کنم؛ ولی خجالت کشیدم؛ مکبر مسجد و قاری قرآن را چه به بازداشت و پرونده؟ یاد مادرخدا بیامرزم افتادم که همیشه نصیحتم میکرد و میگفت:
«ـ مهدی جان تو همه چیت خوبه، دین و ایمانت، کار و زندگیت فقط شیطون از راه اخلاقت وارد میشه، اینقدر زود عصبانی نشو... .»
بدترین خصلت اخلاقیت رو میدانستی، چیزی که همه کارهای خیرت رو زیر سؤال میبرد؛ از کوچکترین موضوع چنان عصبی میشدی که میخواستی دنیا را به هم بریزی... دیروز هم جلوی خانه، سر پارک کردن ماشین با پسر همسایه چنان دعوایی راه انداختی که شیشههای ماشینش را تو یک چشم به هم زدن خرد کردی. آنقدر ترسیده بودند که حتی قدرت عکسالعمل هم نداشتند. اما تو مثل یک ببر زخمی نعره میکشیدی... بهاره، دخترت توی ماشین نشسته بود و با بغض نگات میکرد، اما تو اون لحظهها هیچ چیز برایت اهمیت نداشت.
حالا با شکایت همسایهای که سالها کنارتان بود، پایت به بازداشتگاه رسیده بود.
ذهنت آرام و بیصدا میرود طرف بهروز و بهاره و همسرت...
بالاخره بغضت مجال پیدا میکند و اشک، خودش را لابهلای محاسن خرمایی رنگت پنهان میکند.
درِ بازداشتگاه باز میشود.
سرباز نام تو را میخواند. با ترس لباسی را که تنها یادگار مادرت بود، برمیداری و بیرون میروی. زیرلب صدایش میکنی...
ـ مامان تورو خدا حواست به من باشه، اشتباه کردم. بیام بیرون رفتارام رو درست میکنم.
آقای مدبر، همان همسایهتان که کلی از تو شاکی بود، آمده تا رضایت بدهد، آن هم به خاطر اینکه بچه مسجدی هستی و اهل خدا و پیامبر(ص). به او و خودت قول میدهی که برای درمان رفتار خودت اقدام کنی... باید مادرت را خوشحال کنی... زیرلب دعای کمیل را زمزمه میکنی تا باز هم امشب صدایت در محله بپیچد، اما خودت دوست داری با خدا نجوا کنی تا دستت را بگیرد و بتوانی زودتر بر این حیوان سرکش غلبه کنی...
نفیسه محمدی
پرسش: لطفاً تفاوتهای روحی زن و مرد را برایمان معرفی کنید تا برای تحکیم خانواده از آن بهره ببریم؟
پاسخ: یکی از شگفتیهای جهان هستی و دستگاه آفرینش، وجود تفاوتها بین زنان ومردان است. پژوهشگران پس از بررسی و تحقیقهای متعدد، به این نتیجه رسیدهاند که رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در برخی از صفتهای اصلی به صورت ذاتی، با هم فرق داشته و تحت تأثیر جنسیت، به گونهای متفاوت از یکدیگر عمل میکنند.
مردان به جهت غالب بودن قوه استدلالگرا، بیشتر به ریاضیات، علوم و منطق و تاریخ علاقهمندند؛ ولى دختران به دلیل غالب بودن بعد عاطفی و احساسی در وجودشان، به زبان و هنر علاقه بیشترى دارند و حافظه قوىتری نیز دارند. زنان در حس لامسه، شنوایى و بویایى قوىتر از مردان هستند و مردان در حس بینایی قویترند. زنان به درد حساسترند و تحمل کمترى نسبت به مردان دارند؛ ولى ناراحتىهاى درازمدت را بهتر از مردان تحمل مىکنند. زنان از عاطفه و محبت بیشترى نسبت به مردان برخوردارند و تشنه محبت هستند؛ ولى مردان بیشتر عقلگرا هستند؛ زنان میخواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت میدهند و اگر زن حس کند از طرف همسرش مورد بیمهری قرار گرفته، به شدت آزرده میشود و واکنشهای عاطفی شدید نشان میدهد. زنان به زیبایی و مسائل مذهبى علاقه بیشتری دارند و مردان جنبههاى سیاسى و تئورى قوىترى دارند. برای نمونه، زنان به زیبایى ظاهرى خود و زیبایى منزل و زندگى خود بیشتر از مردان اهمیت مىدهند. از این رو شلخته بودن براى مرد آنقدر عیب و زشت نیست که براى زن عیب است. گرایش معنوی و دینی در میان زنان بیشتر از مردان است؛ زیرا زن مسائل روحی و معنوی را با روان خود سازگارتر مییابد و بر اساس تحقیقات، مردان بیشتر از زنان به امور مادی و اقتصادی گرایش دارند. استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد، آنها میخواهند درباره مسائل مالی و معاملات و دیگر موارد مشابه، مستقل عمل کرده و مخالفت همسر یا بیتوجهی او به این نکته، میتواند مشکلات و موانعی در زندگی مشترک ایجاد کند؛ زیرا مرد تصور میکند به احساس استقلالش لطمه خورده است. روان زن به وابستگی گرایش دارد و در ارتباط با دیگران کارآمدتر میشود. روحیه پذیرش و تسلیم زن بیشتر از مرد است و زنان با این روحیه بیشتر و زودتر پذیرای ارتباط با دوستان نیز هستند. جنس زن هیجانیتر از جنس مرد است و کیفیت هیجان او نیز با مرد فرق میکند. بعضی از تفاوتهای روانشناسی دیگر مرد و زن از این ویژگی برمیخیزد که مردان موقعیتها و اوضاع را به طور کلی درک میکنند و تفکر کلی دارند و زنان، بر روی جزئیات و نکات ظریف تمرکز میکنند.
لیلا وطنخواه