آقای روحانی در روز ارائه لایحه بودجه سال 1399 به مجلس شورای اسلامی گفت: «این بودجه استقامت در برابر تحریم را دارد» اما متأسفانه انتظارات یک بودجه مقاوم، پایدار و بدون نفت را برآورده نمی‌کند؛ چرا که نه در حوزه مالیات شاهد یک دگرگونی اساسی هستیم و نه درآمدهای نفتی را کنار گذاشته‌ایم؛ بنابراین بودجه همچون گذشته با کسری بسته شده است.

همچنین بودجه سال 1399 با ساختار بودجه سال‌های گذشته هیچ تفاوتی ندارد و نه از جنس بودجه‌ریزی، عملیاتی بوده و نه اینکه مبتنی بر عملکرد بسته شده است؛ بلکه تنها با تغییراتی در آمار و ارقام مانند بودجه‌های سنوات گذشته بسته شده است؛ از این‌رو به نظر می‌رسد هیچ یک از انتظاراتی که در سیاست‌های کلی نظام و اقتصاد مقاومتی در بودجه‌ریزی بدون نفت مد نظر بوده، فراهم نشده است.

مفهوم بودجه بدون نفت این است که یک دگرگونی در نظام مالیاتی داشته باشیم و حدود 90 درصد درآمد دولت در بودجه از مالیات باشد؛ در حالی که درآمدهای مالیاتی برای سال آینده 175 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده که این رقم از 484 هزار میلیارد تومان بودجه عمومی دولت و به عبارتی کمتر از 50 درصد بودجه عمومی دولت است.

نکته دیگر درباره بودجه سال آینده این است که بر اساس کسری بودجه بسته شده و مبتنی بر فروش اوراق مالی است که نوعی بدهی و آینده فروشی است. در این کار، دولت قرار است برای سال آینده 80 هزار میلیارد تومان اوراق مالی منتشر کند که هم بازار، کشش خرید این اوراق را ندارد و هم اینکه یک نوع آینده فروشی است؛ در واقع به این صورت است که باید 80 هزار میلیارد تومان را بدهیم و سال‌های بعد اصل و سود آن را برگردانیم که به نوعی از آینده خرج کردن است و مثل این می‌ماند که ما برای هزینه‌های کنونی خود به یک نفر چک بدهیم و در قبالش مبلغی را از او بگیریم و خرج کنیم؛ اما در آینده باید اصل و سود مبلغ را به آن طرف برگردانیم.

بحث دیگر ضعف در حوزه مالیاتی است. متأسفانه در این حوزه اقدام مؤثری صورت نگرفته، بلکه به معافیت‌ها افزوده شده که این مورد بسیار خطرناک است؛ چرا که سبب توزیع رانت در اقتصاد می‌شود و متأسفانه معافیت‌ها همچنان در مجلس در حال اضافه شدن است و در توسعه پایه‌های جدید مالیاتی نیز شاهد اقدام مؤثری از سوی دولت و مجلس نبودیم.

معافیت‌های مالیاتی مسیر اشتباهی را طی می‌کند و در آن نبود شفافیت حاکم است. در اقتصاد ایران 50 الی 60 هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در حال توزیع شدن است که این موضوع عملاً رانت است و هیچ گزارش مشخصی از اثربخشی معافیت‌ها نداریم. همچنین بده‌بستان‌های مختلفی در پشت صحنه صورت می‌گیرد که برای تسهیل معافیت‌ها بوده و متأسفانه این معافیت‌ها هر روز هم اضافه می‌شود که خطرناک است.

دولت از طریق مالیات می‌تواند درآمد کسب کند که برای این امر باید صنعت، کشاورزی و خدمات توسعه بیابند تا اقتصاد رونق گیرد. در این حالت از اقتصادی که در حال شکوفایی است می‌توان مالیات گرفت؛ اما بدیهی است از اقتصاد فقیر نمی‌توان مالیات دریافت کرد. ماحصل این رونق اقتصادی، درآمد برای بخش خصوصی است و می‌توان از درآمد و سود بخش خصوصی مالیات گرفت.

دکتر وحید شقاقی‌شهری 

صبح صادق گزارش می‌دهد 

بیش از یک ماه از گرانی یک شبه بنزین از سوی دولت، اعتراض مردم و به تبع آن باز شدن مسیر برای آشوبگران به منظور به آتش کشاندن فضاهای عمومی، ایجاد اغتشاشات و شرارت‌ها می‌گذرد. در برهه دو روزه، همه مردم از ایجاد ناامنی و آشوب گله‌مند بودند. مردمی که همگی از مشکلات اقتصادی و معیشتی رنج می‌بردند، بار دیگر پای انقلاب‌شان ایستادند، به خیابان‌ها آمدند و غائله را خواباندند. البته این به معنای پایان مشکلات نبود؛ بلکه مردم ایران دوست نداشتند اضافه بر مشکلات معیشتی مشکل ناامنی هم به مشکلات‌شان افزوده شود.

اما پس از گذشت هفته‌ها از این ماجرا، عده‌ای تلاش می‌کنند کشور را به روزهای تلخ و پرتنش آشوب‌ها بازگردانند.

نقش اول آشوب و اغتشاش

ضد انقلاب و اپوزیسیون ملت که همواره نقش اول بازی‌های این‌چنینی در کشورما هستند. «بی‌بی‌سی» بنگاه سخن‌پراکنی وابسته به روباه پیر حالا دارد به زعم خودش اسناد جدیدی از آشوب‌های اخیر را رو می‌کند، در گزارشی می‌نویسد: «برخی گزارش‌های غیررسمی از کشف چند جسد در سدها، دریاچه‌ها و رودخانه‌های چند منطقه ایران از جمله در کردستان و رودخانه کارون اهواز حکایت دارد. گفته می‎شود این اجساد به کشته‌‌شدگان اعتراضات آبان ماه امسال تعلق دارد.» اخباری که هیچ سندی ندارند و در حد یک ادعا هستند.

«ایران اینترنشنال» که با پول قبیله سعودی قصد دارد خود را یک رسانه‌ ایرانی جا بزند، هم در آتش آشوب‌ها می‌دمد و با ارائه فیلم‌های جدیدی که آن را منتسب به آشوب‌های آبان می‌داند، می‌خواهد نقش خود را در زنده نگاه داشتن اغتشاشات بازی کند.

از طرفی هم عده‌ای تلاش می‌کنند به بهانه چهلمین روز کشته شدگان افرادی که در آشوب‌ها شرکت داشته‌اند، احساسات مردم را تحریک کرده و به خیابان‌ها بکشانند و فضا را برای حضور آشوبگران مسلح آماده کنند.

در این میان برخی از خانواده‌های کشته شدگان بازیچه دست دشمن شده و با همنوایی رسانه‌های ضد انقلاب با صدور بیانیه‌ای از مردم دعوت می‌کنند تا این روز را گرامی بدارند. عده‌ای هم هستند که در شبکه‌های اجتماعی به ویژه توئیتر از مردم می‌خواهند تا به خیابان‌ها آمده و آشوب به پا کنند؛ اکانت‌هایی جعلی که از کشورهای غربی و به وسیله منافقین و سلطنت‌طلب‌ها اداره می‌شوند.

آمارهای ضد و نقیضی هم که افراد و رسانه‌های مختلف و سازمان عفو بین‌الملل ارائه می‌کند، نشان می‌دهد رسانه‌های ضد انقلاب در اقدامی هماهنگ هر روز به آمار کشته‌ها می‌افزایند تا بدین‌وسیله مردم را گیج کنند و پس از آنکه آب گل‌آلود شد، از آن ماهی بگیرند. از آنجایی که برخی از مردم هم وقت آن را ندارند تا درباره اصل قضیه و تعداد واقعی کشته‌ها تحقیق کنند، همین آمارها می‌شود مبنای اخبار بعدی و حتی در مواردی رسانه‌های داخلی هم به دروغ‌پردازی‌ آن‌ور آبی‌ها استناد می‌کنند!

 

طلبکاران همیشگی از مردم

اما ضد انقلاب تنها بخشی از این سناریو برای احیای آشوب‌ها در روزهای شروع زمستان است.

بخش دیگر این ماجرا اصلاح‌طلبان، طلبکاران همیشگی از نظام و ملت ایران هستند. اینان همان‌هایی هستند که اگر انتخاب مردم به دلخواه‌شان نباشد، آن را به رسمیت نمی‌شناسند، اگر هم تلاش کردند و دولت دلخواه‌شان را سرکار آوردند و او نتوانست اداره امور را به خوبی پیش ببرد، با مقصر جلوه دادن رهبری و دیگر نهاد‌های حاکمیتی از پاسخ دادن شانه خالی می‌کنند.

حالا هم کسانی که حامیان دولت بوده و اکثریت مجلس و شورای شهر را در دست دارند، طلبکار شده‌اند که چرا چنین شده و چرا چنان شده است. 

آنها بلندگوی مجلس را به بلندگوی مخالفان نظام اسلامی تبدیل کرده‌اند، «پروانه سلحشوری» یکی از این افراد است. کسی که با صحبت‌های تندش سعی دارد نقش خود و هم‌حزبی‌هایش را در رساندن جامعه به وضعیت کنونی تطهیر کند. کسی که به نهادهای گوناگون حاکمیتی می‌تازد: «متأسفانه جمهوریت نظام به سوی تمرکزگرایی پیش رفته است. استبداد سرکش تام و تمام در هر یک از بخش‌ها، قدرت‌نمایی نهادهای موازی در همه احوالات اداره کشور، از مجمع تشخیص گرفته تا شورای نگهبان، از شورای امنیت ملی گرفته تا شورای فضای مجازی و شورای انقلاب فرهنگی و اخیراً سه‌گانه سران قوا. به راستی جایگاه نهاد ملت کجاست؟» 

«محمود صادقی» هم که با فهرست اصلاح‌طلبان و تَکرار محمد خاتمی پدر معنوی اصلاحات وارد مجلس شده، حالا به دنبال استیضاح وزیر کشور است. کاری به درستی یا غلط بودن این موضوع نداریم، برای ما مهم پشت پرده‌ها و جنجال‌آفرینی‌های این افراد در قامت نماینده مردم و ایجاد هزینه برای نظام اسلامی است. 

جالب اینجاست که عده‌ای مجلس را به جای آنکه خانه ملت باشد، به خانه وکلای دولت تبدیل کرده‌اند و حالا که کار بیخ پیدا کرده، می‌خواهند بگویند تقصیر ما نبوده که کار به اینجا کشیده است.

همه اینها برای آن است که فضا برای آشوب‌طلبان و ضد انقلاب مهیا شود تا بتوانند آن‌گونه دشمنان مردم ایران می‌خواهند موضوع پیش برود.

«علی مطهری» هم یکی از کسانی است که در نطقش در مجلس نهادهای حاکمیتی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص و دیگر نهادها را مورد حمله قرار داده است. «دویچه وله» با انتشار صحبت‌های علی مطهری نوشت: «علی مطهری، نماینده مجلس با اذعان به دخالت‌های مجمع تشخیص مصلحت و شورای هماهنگی سران قوا در اختیارات مجلس، «استبداد داخلی» را محتمل دانست و گفت دولت مصدق در نتیجه تضعیف مجلس «منقرض» شد.»

 

آب به آسیاب دشمن!

در کنار این دو گروه عده‌ای هم هستند که دانسته یا نادانسته و با ژست عدالتخواهی آب در آسیاب دشمن می‌ریزند.

با تهیه مجموعه مستند از قشری خاص و نپرداختن به تمام ماجرا باعث می‌شوند تا جامعه به سوی آن چیزی که دشمن می‌خواهد پیش برود. قطعاً ضد انقلاب که کارش دشمنی با ملت ایران است، از اصلاح‌طلبان هم که از ترس رد صلاحیت و در آستانه انتخابات می‎خواهند جنجال به پا کنند تا خود را دوستدار مردم نشان بدهند، نمی‌توان انتظار داشت، اما گروه سوم که داعیه عدالتخواهی دارند، باید در زمان وقوع چنین حوادثی جریانات را برای مردم تبیین کنند و تلاش‌شان حل مشکلات مردم باشد نه آنکه با ورود به مسیری که دشمن می‌خواهد، با ناامن‌سازی کشور، زندگی مردم را مختل کرده و کشور را از روال عادی خارج کنند.

امین پناهی 

«علی شمخانی» در نشست گفت و گوی امنیت منطقه‌ای گفت: «تروریسم و افراط گرایی بلایی است که هنوز در منطقه ما ادامه دارد و صلح، امنیت و رفاه مردم را در کنار سایر عوامل زیان بار تحت تأثیر قرار داده است. به جز همکاری و همراهی و شناخت درست ریشه‌های پیدایش و ترویج تهدیدات منطقه‌ای مسیر دیگری برای مقابله موثر با آن وجود ندارد.» دبیر شورای عالی امنیت ملی در این افتتاحیه افزو: «بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، یکی از دغدغه‌های امنیتی، انتقال عناصر شکست خورده داعش از عراق و سوریه به افغانستان برای طراحی، سازماندهی و اجرای اقدامات تروریستی در داخل این کشور و همسایگان آن است.»

«عباسعلی کدخدایی» گفت: «ما انتقاد را ملاک بررسی صلاحیت‌ داوطلبان قرار نمی‌دهیم. ما در کشور آزادی داریم هر کسی که له یا علیه شورای نگهبان حرفی بزند صدایش را می‌شنویم. بارها گفته‌ایم ملاک شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها فقط قانون است.» سخنگوی شورای نگهبان درباره دیدار  برخی از اصلاح‌طلبان با شورای نگهبان گفت: «دوستان مختلفی به ما مراجعه می‌کنند. این رویه جاری ماست. آقایان «عارف»، «مجید انصاری»، «خرازی» و افرادی از حزب آنان با ما دیدار داشته‌اند. ما هر وقت درخواستی باشد، توضیحات لازم را خواهیم داد. در این زمینه روند سابق برقرار است و ما با همه جلسه خواهیم گذاشت.»

«محسن رضایی» با اشاره به موضوع برجام و مذاکرات درباره آن گفت: «نباید برجام را در کارنامه  یک دولت دانست؛ چرا که محصول یک اندیشه و تفکر غلط  در اداره کشور است.» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه ایران از ۴۱ توصیه، 39 توصیه FATF را اجرا کرده است، ادامه داد: «آنها از این ۳۹ توصیه، ۵ مورد را قبول کردند، ۱۱ مورد را تا حدی قابل قبول دانستند و ‌بارها اعلام کرده‌اند که ایران در حال پیشرفت است. حال چه اتفاقی افتاده است که دو ماه مانده به انتخابات شروع به جار وجنجال
می‌کنند؟»