بررسی مصوبه مجلس پیرامون تغییر واحد پول ملی در گفت‌وگوی صبح صادق با سیدبهاءالدین حسینی‌هاشمی

مجلس شورای اسلامی کلیات طرح حذف چهار صفر از پول ملی را که در چند سال گذشته کش و قوس‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است، به تصویب رساند. اگرچه بانک مرکزی و دولت حذف چهار صفر از پول ملی را به عنوان ضرورتی برای اقتصاد ایران عنوان می‌کنند، در شماره گذشته نیز در گفت‌وگو با علی قاسمی، کارشناس ارشد اقتصادی نگاه و دلایل موافقان این طرح را تبیین کردیم، در این شماره و با توجه به اهمیت بررسی همه‌جانبه مسئله، با «سیدبهاءالدین حسینی‌هاشمی» از کارشناسان بانکی و مخالفان اجرایی شدن حذف چهار صفر در برهه کنونی گفت‌وگویی ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید:

 

حذف چهار صفر از پول ملی چه منافع و عوایدی برای اقتصاد به همراه دارد؟

حذف چهار صفر از پول ملی نشان می‌دهد اقتصاد کشور دچار تورم مزمن شده است و شمارش واحد پول برای مردم کشور، نظام حسابداری، بازرگانی، حمل‌ونقل، مبادلات و معاملات ما مشکل ایجاد کرده است. بر این اساس مسئولان دولتی و حکومتی به دنبال حذف چهار صفر از پول ملی هستند. در واقع حذف چهار صفر از پول ملی در یک اقتصاد تورمی، راه‌حلی برای ساده کردن حساب و کتاب‌ها در اقتصاد کشور است؛ بنابراین در بهترین حالت، این اقدام برای تغییر وضعیت به کاهش تورم منجر نخواهد شد، بلکه صرفاً به تغییرات اسمی منجر می‌شود.

 

یعنی حذف چهار صفر از اقتصاد کشور نمی‌تواند به تغییر مطلوبی در اقتصاد ایران منجر شود یا به نوعی تحول یا اتفاقی مثبت رخ دهد؟

حذف چهار صفر از پول ملی هیچ اثر مطلوبی بر اقتصاد کشور ندارد. این موضوع به کاهش یا رفع تورم از اقتصاد منجر نخواهد شد و هیچ‌گونه رونق اقتصادی نیز با این اقدام رقم نمی‌خورد؛ در واقع این کار اصلاً طرح و پروژه ویژه‌ای نیست که بتوان روی آن مانور داد.

 

پس چرا برخی کشورها این اقدام را انجام داده‌اند؟

وضعیت و شرایط کشورها با هم متفاوت است. در وضعیت امروز اقتصاد ایران حذف چهار صفر از اقتصاد کشور مطلوب نیست؛ یعنی زمان درستی برای انجام این کار در نظر گرفته نشده است؛ اگر حذف چهار صفر در زمان مطلوب خود انجام شود، حتماً برای اقتصاد مفید خواهد بود؛ اما در وضعیت کنونی اقتصاد ایران که کشور با رکود تورمی و مشکلات متعددی روبه‌روست، حذف چهار صفر به نوعی موجب سرخوردگی یا شکست غرور ملی است؛ مثلاً اگر چهار صفر ۱۰۰۰۰ را حذف کنیم، یعنی ده هزار برابر تورم را کم یا آن را کوچک کرده‌ایم که در صورت بازگشت صفرها به اقتصاد قطعاً با مشکلات متعددی روبه‌رو می‌شویم؛ لذا حذف چهار صفر از پول ملی زمانی باید اجرا شود که اقتصاد در شرایط رونق باشد؛ به این معنا که حداقل اقتصاد کشور چند سالی با چالش تورم روبه‌رو نباشد و تورم از اقتصاد رخت بسته باشد. حذف چهار صفر از پول ملی زمانی می‌تواند مفید باشد که اقتصاد با رشد اقتصادی مواجه باشد و ما از دوره رشدهای منفی اقتصادی خلاص شده باشیم و شرایط رقابتی در اقتصاد وجود داشته باشد؛ یعنی بازار در وضعیت رقابتی به سر ببرد و هیچ گروهی به صورت انحصاری نتواند بر بازار، اعم از عرضه یا تقاضا تأثیر بگذارد. زمانی می‌توان چهار صفر از پول ملی حذف کرد که تراز پرداخت خارجی مثبت باشد؛ به این معنا که کسری بودجه در حداقل‌ترین رقم ممکن باشد، اقتصاد کشور تحریم نباشد، اقتصاد با بحران‌های مختلفی مواجه نباشد و... شرایطی که هیچ کدام در اقتصاد امروز ما وجود ندارد؛ پس شرایط برای حذف صفرها از پول ملی مهیا نیست.

 

یعنی شما بر این باورید که در شرایط کنونی اقتصاد؛ صفرها به پول ملی برمی‌گردند؟

زمانی مردم با بازگشت صفرها مواجه نمی‌شوند که اقتصاد در رونق و پول ملی تقویت شده باشد، در غیر این صورت بازگشت صفرها به پول ملی بسیار محتمل است. شرط مخصوص بازنگشتن صفرها، از بین رفتن تورم در اقتصاد است؛ اما در حال حاضر ما با تمام این عارضه‌ها روبه‌رو هستیم؛ تورم در کشور بالای ۴۰ درصد است و کشور تحت شدیدترین تحریم‌های ظالمانه قرار دارد، دولت کسری بودجه بالایی دارد و اقتصاد به هیچ وجه در شرایط رقابتی کامل نیست. وقتی در اقتصادی بیکاری به صورت فزاینده‌ای وجود دارد، نشان می‌دهد ما در حال حاضر دست به کاری زدیم که به احتمال زیاد به بازگشت تعدادی از صفرها یا همه صفرهای حذف‌شده مجبور می‌شویم.

 

حذف چهار صفر از پول ملی چه بار روانی‌ای بر جامعه دارد؟

این اقدام قطعاً در کوتاه‌مدت در معاملات و مبادلات اختلال ایجاد می‌کند؛ هر چند که حذف چهار صفر از پول ملی به گفته مسئولان در مدت دو تا سه سال اتفاق می‌افتد، اما در معاملات صورت‌گرفته تا عادی شدن آن برای مردم ایجاد اختلال می‌کند. از سوی دیگر، شما وقتی ۵ میلیون تومان حقوق بگیرید، با حذف صفرها در اصل شما ۵۰۰ تومان حقوق گرفته‌اید.

وقتی به شما چنین رقمی به عنوان حقوق یا دستمزد اعلام شود، قطعاً دچار توهم و مشکل تردید نسبت به گذران امور زندگی می‌شوید، یا مثلاً قیمت کالایی ۱۰۰۰۰ تومان بوده، الآن ۱ تومان شده است، این مسئله ما را دچار مشکلاتی می‌کند که در درازمدت با آن مواجه می‌شویم. قطعاً اینکه بازرگانان برای محاسبات خرد و کلان، خودشان را به وضعیت جدید عادت بدهند، زمان‌بر است و مشکلاتی را به مردم عارض می‌کند؛ اما بعد از گذشت زمان مشخصی، به تدریج رقم‌های جدید ملکه ذهن مردم می‌شود وبه حساب و کتاب با آن عادت می‌کنند.

 

برخی کارشناسان معتقدند حذف چهار صفر از پول ملی ممکن است سبب تورم شود، آیا این تحلیل را درست می‌دانید؟

می‌تواند موجب تورم کوچک یا به عبارتی خفیف در اقتصاد شود؛ این تورم ناشی از این است که فروشنده‌ها به همین راحتی‌ تمایلی به حذف چهار صفر از قیمت‌ها ندارند، یا مثلاً ممکن است یکی یا دو صفر را نگه دارند. با توجه به اینکه محاسبه برای برخی تا مدت‌ها سخت خواهد بود، تا زمانی که با شرایط و نرخ‌های جدید خود را تطبیق دهند، دچار دردسرهایی می‌شویم که کمی تورم در آن دور از ذهن نیست.

 

آیا می‌توان از تجربه کشورهای دیگری که صفر را از پول ملی خود حذف کرده‌اند، مواردی را آموخت؟

حتماً، ترکیه، روسیه، برزیل، آرژانتین، ونزوئلا و برخی کشورهای آفریقایی صفر را از پول ملی خود حذف کرده‌اند، هرچند برخی از این کشورها بعد از حذف صفر دچار بحران مقطعی شدند، اما بعد به حالت رونق و تعادل رسیدند؛ حذف کردن صفر در این اقتصادها به نوعی راحت کردن حساب و کتاب بود؛ اما نباید مانند برخی کشورهای آفریقایی یا روسیه سیاست‌گذاری کنیم که عملکرد غلط ما به بازگشت چندباره صفرها به پول ملی منجر شود.

میلاد شکری

تحقق ایران قوی در حوزه اقتصادی بدون شناخت مسئله و بهره‌گیری از تجربیات کشور خودمان در سال‌های وابستگی به نفت و نیز شناخت تجربیات سایر کشورها در این زمینه، محقق نخواهد شد. به‌طور معمول، کشورهای نفتی دارای برخی مسائل و مشکلات اقتصادی هستند که این مشکلات در اکثر این کشورها مشابه است. در علم اقتصاد، ادبیات گسترده‌ای درباره این موضوع شکل گرفته است که چرا کشورهای نفتی با وجود برخورداری از منابع عظیم، به‌طور معمول رشدهای اقتصادی پایین و شرایط نامناسب اقتصادی را تجربه می‌کنند؟

بر اساس گزارش «رویترز»، دفتر پروژه سرمایه‌گذاری چین‌ـ آمریکا در آخرین گزارش خود اعلام کرده است، چینی‌ها در سال 2019 فقط 5 میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اند که این رقم نسبت به سال قبل،‌ کاهش داشته و کمترین میزان از زمان بروز رکود بزرگ اقتصادی در 10 سال پیش تاکنون بوده است. اعمال محدودیت در خروج سرمایه در چین، افزایش قوانین نظارتی در ایالات متحده آمریکا، کاهش رشد اقتصادی چین و تشدید تنش تجاری بین دو کشور در دوران ریاست‌جهوری دونالد ترامپ از علل این کاهش می‌باشد.

«تورم» عبارت است از میزان رشد قیمت کالا‌ها و خدمات که بنا بر دلایلی، مانند کاهش عرضه، افزایش تقاضا، کاهش ارزش پول ملی، افزایش هزینه‌های تولید و... رخ می‌دهد؛ اما شیوه‌ محاسبه‌ تورم که البته روش‌های مختلفی نیز دارد، معمولاً فاصله‌های زمانی مشخص و محدودی را پوشش می‌دهد چنانکه در هر کشور به صورت ماهانه و سالانه اعلام می‌شود. اما «انباشت تورم» نرخ مجموعه این تورم‌ها در یک بازه‌ زمانی بسیار طولانی‌تر را نشان می‌دهد؛ مثلاً اعلام می‌شود که انباشت تورم در دهه 1380 رقمی حدود 200 درصد بوده است.

ماهیت حذف صفرها از پول ملی برای اقتصادهایی که در بلندمدت دارای تورم‌های ساختاری بودند، اقدامی درست و به‌جاست؛ اقدامی که البته باید در شرایط و زمان مناسب خود رخ دهد تا نتایج مناسب حاصل شود. یکی از این شرایط، ایجاد ثبات یا وضعیت پایدار در اقتصاد آن کشور است. این در حالی است که در شرایط فعلی اقتصاد ایران، حتی به فرض حذف صفرها از پول ملی، به علت حل نشدن مشکل تورم و وجود شرایط ناپایدار اقتصاد، این صفرها پس از گذشت چند سال مجدداً به اقتصاد باز خواهند گشت؛ درواقع حذف صفرها اثر مثبتی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت؛ بلکه در اقتصادهایی که اصلاحات ساختاری در آنها انجام شده است، هم‌زمان یا بعد از انجام این اصلاحات، حذف صفرها به سبب بازگشت حیثیت پول ملی انجام می‌شود؛ ضمن اینکه در بیان نامناسب بودن زمان اجرای این طرح در شرایط فعلی، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱ـ هزینه‌های اجرای این طرح؛ با اجرای این طرح باید تمام پول‌های فیزیکی، اعم از اسکناس و سکه‌های موجود در سطح کشور، به علت تغییر واحد پولی و بی‌اعتبار شدن پول‌های موجود از زمان اجرای این طرح، جمع‌آوری شود. در کنار جمع‌آوری پول‌های موجود، باید به همین میزان اسکناس‌ و سکه‌ جدید چاپ و توزیع شود. طبیعتاً جمع‌آوری پول‌های موجود و توزیع پول‌های جدید هزینه‌های زیادی را بر اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد؛ در کنار این موضوع، لزوم تغییر نرم‌افزارهای استفاده شده در بانک مرکزی و سیستم چاپ پول یکی دیگر از هزینه‌های اجرای این طرح است؛ هزینه‌هایی که چیزی حدود ۳ هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود.

۲ـ این اقدام هیچ تغییری در قدرت خرید شهروندان ایجاد نخواهد کرد؛ برای نمونه اگر دستمزد یک کارمند در شرایط فعلی سه میلیون تومان باشد، با حذف چهار صفر، حقوق وی ۳۰۰ تومان خواهد شد، در این میان اگر قیمت یک کالا ۱۰ هزار تومان باشد، با حذف چهار صفر، قیمت آن یک تومان خواهد شد. کاهش قیمت اسمی یک کالا از ۱۰ هزار تومان به یک تومان به معنای افزایش قدرت خرید شهروندان نیست؛ چراکه حقوق سه میلیون تومانی یک کارمند نیز به ۳۰۰ تومان تبدیل شده است؛ اگرچه ممکن است به لحاظ کاهش اسمی قیمت کالا و خدمات، نوعی آرامش روانی در جامعه ایجاد شود؛ اما این آرامش زمانی به صورت حقیقی وجود خواهد داشت که قدرت خرید شهروندان افزایش یابد؛ بنابراین در شرایط فعلی اجرای این طرح هیچ توجیه اقتصادی ندارد.

۳ـ عدم تناسب مزایا و معایت؛ در شرایط فعلی احتمالاً نکته مثبت و نتیجه اجرای این طرح در اقتصاد ایران، بار روانی مثبت در خوانش اعداد و ارقام قیمت‌هاست؛ درواقع با این کار دیگر نیازی به نگارش ریال و خوانش تومان در محاسبات بانکی و حسابداری نیست و با حذف چهار صفر، محاسبه اعداد بزرگ در عملیات حسابداری با سهولت بیشتری انجام خواهد شد. طبیعتاً این نتایج مثبت با هزینه‌های اجرای این طرح در شرایط فعلی به هیچ وجه هم‌خوانی ندارد.

حمیدرضا جوانبخت