ارتش و کمیتههای مردمی یمن طی عملیاتی برخی نقاط شمالی ریاض، جیزان و نجران را با هشت فروند پهپاد و شلیک سه فروند موشک بالستیک هدف قرار دادند. اهداف عملیاتی مقر وزارت دفاع و اطلاعات سعودی، پایگاه هوایی ملک سلمان و برخی مواضع نظامی در ریاض، جیزان و نجران بود. این عملیات ارتش یمن اولین عملیات بعد از آتشبس ادعایی عربستان سعودی به علت فراگیری ویروس کرونا بود. عربستان بعد از توافق آتشبس که به بهانه کرونا از طریق نماینده سازمان ملل به صورت سمبلیک در یمن اجرا کرده بود، به حملات خود شدت بیشتری داده بود که با پاسخ یمنیها در هدف قرار دادن مواضع خود روبهرو شد و در واقع میتوان این عملیات را در پاسخ به تجاوزات نظامی عربستان و تشدید محاصره یمنیها اعلام کرد.
این عملیات مهم ارتش یمن نوع جدیدی از بازدارندگی است که بنا بر اعلام سخنگوی ارتش یمن از نوع بازدارندگی چهارم است؛ این بازدارندگی اکنون به مرحلهای رسیده است که ارتش یمن در سطح چهارم آن قرار دارد. از این سخنان میتوان اینگونه برداشت کرد که ارتش یمن در لایههای مختلفی از سطوح نظامی برای ائتلاف سعودی برنامهریزی کرده است. نوع حملات جدید نیز نشان میدهد مقاصد و اهداف ارتش یمن تفاوت محسوسی با گذشته پیدا کرده است؛ در حملات قبلی، بیشتر مراکز نظامی و اقتصادی هدف قرار داده میشد؛ اما در این حملات علاوه بر موارد ذکرشده، مراکز اطلاعاتی هم هدف قرار گرفتند.
این عملیات نشان داد ارتش یمن توان پاسخگویی به حملات ائتلاف سعودی را دارد و پاسخ ندادن به حملات ائتلاف فقط از منظر روانی و افکار جهانی بوده است؛ زیرا ارتش و کمیتههای مردمی یمن تاکنون براساس اصل «صبر استراتژیک» و در پاسخ به حملات ائتلاف، اقدام خاصی انجام نداده بودند؛ اما در مقطع فعلی انجام عملیاتی با این وسعت از منظر دفع تهدید کاملاً مناسب بود.
ارتش یمن برای چندمین بار این پیام را به عربستان سعودی و کشورهای عضو ائتلاف عربی رساند که توان انجام عملیات در خاک کشورهای متجاوز را دارد. بازدارندگی این مسئله و القای این وضعیت به عربستان سعودی نشان از تحولات مهمی در جنگ آینده یمن دارد.
این حملات علاوه بر افزایش توان نظامی ارتش و کمیتههای مردمی یمن، بیش از همه توان سیاسی این گروهها را برای انجام مذاکرات آتی بالا خواهد برد. در مقطع فعلی سیاست ائتلاف سعودی بر این مسئله استوار است که بازیگری به نام انصارالله را به رسمیت نشناسد و یکی از دلایلی که عربستان سعودی حاضر به مذاکره سیاسی نیست، پرهیز از هویت بخشیدن به گروهی همچون انصارالله است؛ بنابراین در یک جمله میتوان اینگونه عنوان کرد که انجام چنین عملیاتی نه تنها جنبه بازدارندگی و آفندی انصارالله را نشان میدهد، بلکه کشور متجاوز سعودی را نیز وادار به پذیرش مذاکرات و تن دادن به خواستههای مشروع یمنیها خواهد کرد؛ خواستهای که شامل پایان حملات نظامی و رفع محاصره زمینی، دریایی و هوایی یمن است.
میتوان اینگونه بیان کرد که چنانچه عربستان سعودی به حملات خود در مقاطع و بازههای مختلف ادامه دهد و همین سیاست کنونی را پی بگیرد، انصارالله و کمیتههای مردمی یمن در سطحی بالاتر از وضعیت فعلی توان پاسخگویی را دارند؛ این توان پاسخگویی علاوه بر هدف قرار دادن مراکز نظامی، میتواند هدف قرار دادن مراکز سیاسی نیز باشد و در سطح بالاتر میتوان اینگونه عنوان کرد که تشدید حملات در این سطح نه تنها تهدیدزا نیست، بلکه ماهیت تهدیدزدایی دارد و برنامهها و راهبردهایی را که ائتلاف برای آینده جنگ یمن در نظر گرفته است، با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد.
محمدرضا فرهادی
دست برتر حزبالله
النشره: آمریکا در تلاش است مسئولیت اقدامات و فسادهای دولتهای پیدرپی را که از حدود ۳۰ سال قبل روی کار بوده و کشور را به این اوضاع رساندهاند، بر دوش «حزبالله» بیندازد؛ تمامی این اقدامات با هدف اعمال فشار بر مقاومت انجام میگیرند تا امتیازدهیهایی در زمینه اصول ملی از جمله خلع سلاح، اقامت دائم فلسطینیها در لبنان و چشمپوشی از سرقت نفت لبنان داشته باشد. همچنان که مقاومت در میدانهای نبرد آماده بوده است، در جنگ اقتصادی و در زمینه پیامدهای اجتماعی آن به ویژه تلاش آمریکا برای شوراندن افکار عمومی لبنان علیه مقاومت، آماده است.
ژست بزرگ تو خالی
نیوزویک: نخستوزیر اسرائیل برای الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی، دنبال یک ژست بزرگ است تا بگذارد نامش به عنوان نخستوزیری ثبت شود که بخشی از به اصطلاح سرزمین موعود اسرائیل را ملحق ساخت، اما این لقمه بسیار بزرگتر از دهان اوست.
بیکفایتی ترامپ
فارین پالیسی: «ترامپ» رئیسجمهوری بیکفایت است که یأس و کلافگیاش روز به روز افزایش مییابد، او دیگر کارتی برای بازی ندارد. شرایط ناخوشایند اقتصادی به اوج رسیده است و ترامپ برای نجات اقتصاد آمریکا در آینده نزدیک هیچ برنامهای ندارد. دادهها از سراسر کشور حاکی است روز انتخابات، میلیونها آمریکایی هنوز بیکار خواهند بود. اوضاع کنونی کشور به این دلیل است که پاسخ ترامپ به همهگیری کوویدـ ۱۹ شرمآور و ناشی از بیکفایتی بود. رویکرد هیجانی و مبتنی بر نادانی او در سیاست خارجی، دشمنان را جسور و متحدان را خشمگین کرده، در حالی که حتی یک دستاورد چشمگیر هم به همراه نداشته است، او برای حل این مشکل هم ایدهای ندارد؛ بنابراین تنها منبع او این است تا جایی که میتواند تفرقهافکنی کند، حتی اگر این کار آسیب بیشتری برای کشور به همراه داشته باشد.
ترکیه عقب نمینشیند
المیادین: رئیسجمهور ترکیه به پیروزیهای نظامی، امنیتی و دیپلماتیک اکتفا نمیکند، وی یک سلاح مهم دیگر در اختیار دارد که همان سلاح روانی اوست و موجب تحقق برتری ترکیه بر دولتهای عربی رقیب آن شده است. «اردوغان» با تمام ابزارها و قدرت خارجی و داخلی خود برای احیای دوباره امپراطوری عثمانی تلاش میکند و نظامهای عربی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، خواسته یا ناخواسته به پیشبرد اهداف وی کمک کردهاند؛ مادامی که اردوغان احساس قدرتمندی کند، عقبنشینی نمیکند.
ورزش بهانه خیانت
مرکز مطالعات باحث: حکومت ابوظبی همچنان به دنبال گسترش مناسبات خود با اسرائیل تا سطح ائتلاف استراتژیک است و در همین راستا تلاش دارد از معامله قرن نیز دفاع کند؛ چنان که ابعاد همکاریهای اقتصادی رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی به موضوع یهودیسازی قدس نیز کشیده شده است. معاملههای امارات و اسرائيل با میانجیگری «محمد دحلان» انجام میشود که مشاور ولیعهد امارات است؛ علاوه بر اینها ورزش نیز به یکی دیگر از مهمترین گذرگاههای امارات متحده عربی برای عادیسازی علنی روابط با رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
طرح مرده!
الاخبار: افراد زیادی در سال ۲۰۲۰، که یک سال محوری در روند چشمانداز ۲۰۳۰ «بنسلمان» به شمار میرود، میگویند این چشمانداز حکم مرده را دارد. اکنون، با غافلگیری شیوع کرونا و جنگ احمقانه قیمت نفت، حقیقت خیالی بودن طرحهای بنسلمان آشکار شده است.
هیئت دولت هفته گذشته مصوبهای داشت که با وجود اهمیت آن، رسانهها به سادگی از کنارش گذاشتند. این موضوع تصویب پیشنویس برنامه راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین بود. برای درک اهمیت این مصوبه فقط کافی است به تلاش آمریکا در محاصره همهجانبه ایران نگاهی بیندازیم؛ از اینرو در صورت طی شدن مسیر نهایی برای امضای این تفاهمنامه ضربه سهمگینی به تلاش آمریکا برای محاصره همهجانبه ایران وارد میشود؛ البته هم اکنون نیز چین نقش مهمی در مقابله با تلاش آمریکا و غرب برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران دارد. در هفته گذشته، بارها و بارها مقامات چینی بر این نکته تأکید کردند اجازه برگشت پرونده هستهای ایران را به گذشته نخواهند داد. در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز، چین و نماینده این کشور نقش مهمی در تلطیف فضا به نفع ایران داشت، کما اینکه چین و روسیه دو کشوری بودند که به این توافق نامه رأی منفی دادند. پیشینه این توافق راهبردی بین دو کشور به سفر «شی جی پینگ» رئیسجمهور چین به تهران در سال 2015، باز میگردد.
دلایل فراوانی میتوان درباره ضرورت گرایش ایران به سمت چین مطرح کرد؛ از جمله اینکه، مجموع جمعیت اروپا و آمریکا چیزی قریب به 1/3 میلیارد نفر است. قاره آسیا بهتنهایی با بیش از 4/5 میلیارد نفر جمعیت، ۶۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای داده است که این نمایانگر یک ظرفیت بزرگ در حوزه کشورهای آسیایی نسبت به حوزه غرب از حیث بازارهای متنوع برای اقتصاد ایران است؛ همچنین گرهخوردن بسیاری از منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهای آسیایی با کشورمان به دلیل مواردی از قبیل همسایه بودن و نزدیک بودن فرهنگها، کم بودن هزینههای مبادلاتی و مواردی از این دست، زمینه تجارت ایران را با کشورهای آسیایی افزایش داده است و میتواند رقم زننده مناسبات اقتصادی بهتری نسبت به غرب باشد. در کنار این، کشورهای حوزه شرق در سی سال اخیر رشد چشمگیری در حوزه تکنولوژی داشته و به سطوح قابلقبولی از فناوری دست یافتهاند. کشورهایی از قبیل چین، هند، روسیه، ژاپن، کرهجنوبی و اندونزی از کشورهای پیشرو در این حوزه و هر یک در حال تبدیل شدن به غولهای تکنولوژی هستند، از اینرو با توجه به نزدیک بودن روابط سیاسی و فرهنگی ایران با کشورهای آسیایی، تعاملات گسترده با شرق به جای غرب میتواند مسیر هموارتری را جهت انتقال تکنولوژیهای روز به کشور، پیشروی کشورمان قرار دهد.
از آنجا که عمده کانال اثرگذاری تحریمهای موجود بر اقتصاد ایران، دلار است و از سویی دیگر کشورهای اروپایی هم عمدتاً پول واحد یورو دارند که هم در اثر وابستگی به آمریکا و هم به دلیل یگانه بودن واحد پولی امکان تحریم مجدد وجود دارد؛ بنابراین تعامل با کشورهای شرقی که دارای پولهای متنوعی هستند در تعاملات دو یا چندجانبه پولی مؤثر بوده است و یکی از راهکارهای کاهش و از بین بردن فشارهای اقتصادی دشمن است.
سعید پورملائی هریس