سیستم سیاسی ایالت متحده آمریکا در حوزه نظری لیبرال دموکراسی است که در ظاهر و در قاموس خود به حقوق شهروندی و اصول دموکراسی و آزادی و برابری انسانها میخواهد احترام بگذارد، ولی در عمل وقتی تاریخ این کشور را ورق میزنیم نابرابری و بیعدالتی در چهره دیگری ادامه پیدا کرده است. این سیستم در وجود خود هیولای استبداد را زنده نگه داشته و حقوق اولیه زندگی شهروندانی را به علت سیاهپوست بودن تضییع میکند؛ نکته قابل توجه این است که اعتراض این روزها در 75 ایالت آمریکا به وحشیگری علیه سیاهان را باید در متن تاریخی بررسی کرد که برخی دولتها مانند «ترامپ» فقط به تسریع آن کمک کردند. این دومینوی آشوب که الان همه گیر شده، زخمی چندین ساله بوده که سرباز کرده است؛ به این دلیل باید آن را دقیق بررسی کرد. در ذیل چهار عامل مهم آشوب و اعتراضات جامعه آمریکایی را بیان میکنیم:
1ـ نابرابری اقتصادی و محرومیت :در سیستم لیبرال دموکراسی اینکه هر کسی میتواند از قدرت و آزادی لازم برای کسب منافع و درآمد اقتصادی برخوردار باشد، بیشتر شبیه یک لاف نظری است؛ زیرا سرمایه و دسترسی به منابع قدرت در جامعه آمریکا انحصاری است و فقط بخش بسیار کوچکی به آن دسترسی دارند. در این زمینه در پایگاه ساینتیفیک امریکن آقای «جوزف استیگلیتز»، اقتصاددان مطرح آمریکایی و برنده جایزه نوبل در مقالهای نوشت: «فقط سه شخص ثروتمند در آمریکا، ۵۰ درصد از کل منابع مالی را در اختیار دارند و توزیع عادلانه ثروت شکل نگرفته است. اپیدمی کرونا هم مضاف به این شده است و با تأثیر منفی بر رشد اقتصادی آمریکا و همچنین ناکارآمدی دولت ترامپ و نگاه تبعیضآمیز در خدمات درمانی به ویژه به شهروندان سیاهپوست این بی عدالتی را بیش از پیش گسترش داده است.
2ـ بیعدالتی در نظام حقوقی و دیکتاتوری سیستمی: در حوزه حقوقی و کیفری نسبت به نژاد سیاهپوستان و اقشار ضعیف جامعه بیعدالتیهای فراوانی شکل گرفته است؛ در این زمینه «فرید زکریا» مفسر سیاسی و تحلیلگر برجسته آمریکایی در سیانان نوشت: «بیعدالتی ریشهداری در سیستم کیفری آمریکا وجود دارد. مثلا تفتیش عقاید و توقیف ماشینهای سیاهپوستان از سفیدپوستان بیشتر بوده است.»
3ـ برخورد سخت و سرکوب: نظام سیاسی آمریکا در سرکوب مخالفان، به ویژه نژاد سیاهان از روش سرکوب نظامی استفاده کرده و در بحرانهای داخلی، پلیس و گارد ملی از انواع تجهیزات سخت استفاده کرده است. سیستم سیاسی ایالات متحده آمریکا با وجود قوانین بسیار در حمایت از شهروندان آمریکایی، همیشه در لوا و پوشش قانون، به ویژه دادگاههای نمایشی دیکتاتوری خود را ادامه داده است که میتوان از آن به دیکتاتوری سیستماتیک نام برد.
4ـ قطبی بودن: در نهایت مورد بعدی اینکه جامعه آمریکایی هیچ وقت متحد نشده و همیشه از قطبی بودن رنج برده است و این شکاف هر چه جلوتر میرود عمیقتر میشود و این دوگانگی همیشه آبستن شورش و اعتراضاتی خواهد بود.
محمد سالاری