جنگ رسانه‌ای رژیم صهیونیستی

بحث تنش در مرزهای لبنان و سرزمین اشغالی موضوعی است که همواره روندی سینوسی و پرنوسان را طی کرده است. در روزهای اخیر نیز رژیم صهیونیستی در حالی از خنثی‌سازی یک اقدام و تروریستی خواندن آن خبر داد که حزب‌الله لبنان آن را تکذیب کرده است. «نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، این تنش را «حادثه امنیتی جدی» قلمداد و عنوان کرد: «حزب‌الله در حال بازی با آتش است.» این اظهارنظر میزان امنیتی بودن فضا را بالا برده است. این تنش‌ها در پی شهادت «علی کامل محسن» از رزمندگان حزب‌الله در سوریه به دست رژیم صهیونیستی بوده است. به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی که نگران واکنش حزب‌الله است، چند هدف را نیز دنبال می‌کند که نیازمند هوشیاری حزب‌الله است:

رسانه‌های رژیم صهیونیستی با اتهام زدن به حزب‌الله مبنی بر حمله و شروع تنش، این هدف را پیگیری می‌کنند که زمینه را برای اقدام بعدی فراهم کنند؛ به‌ عبارت‌ دیگر این فضاسازی رسانه‌ای دنبال آن است تا اقدامات بعدی رژیم را در صورت تحقق، توجیه کند؛ این اقدام بعدی می‌تواند ترور یکی دیگر از رزمندگان حزب‌الله یا هدف قرار دادن تأسیسات آنها در خاک سوریه باشد.

با توجه به تنش‌ها در رژیم صهیونیستی به دلیل ناکارآمدی دولت نتانیاهو در مدیریت بحران اقتصادی پس از شیوع کرونا و افزایش آمار بیکاری، دولت این رژیم نیاز به برجسته کردن بحرانی خارجی برای همگرایی داخلی دارد. اعتراضات درونی رژیم صهیونیستی و نگرانی از تسری این اعتراضات، دولت نتانیاهو را بر آن داشته است که فضا را تغییر دهد. نگرانی از حمله قریب‌الوقوع و تهدید حیاتی، بهترین مستمسکی است که می‌توان از آن استفاده کرد.

رژیم صهیونیستی این اقدام را با چراغ سبز ایران تعریف می‌کند؛ به همین علت تلاش می‌کند در پاسخ، به مواضع ایران در مناطق بحران‌زده از جمله سوریه حمله کند. این فضاسازی رسانه‌ای تلاش می‌کند ایران را مقصر اصلی قلمداد کند؛ این موضوع در آستانه گفت‌وگوها در زمینه تحریم تسلیحاتی ایران می‌تواند بهانه‌های لازم را برای جبهه مخالف جمهوری اسلامی فراهم کند؛ بعید نیست رفته‌رفته این میزان اتهامات نیز تشدید شود، حتی اگر واقعه ساختگی باشد.

توجیه اقدام نظامی و زیربنایی در مناطق مرزی با لبنان به استقرار توپخانه رژیم صهیونیستی در مرزهای لبنان منجر شده است. به نظر می‌رسد فضاسازی از تنش در مرزهای سرزمین اشغالی بازی هدفمندی از سوی رژیم صهیونیستی برای توجیه گام دیگری به‌منظور تقویت تأسیسات در مرزها باشد. در حالت عادی این اقدام، سیاستی تهاجمی قلمداد می‌شود و این در صورتی است که اکنون توجیه این تحرکات نیز وجود دارد و تعبیری دفاعی از آن ارائه می‌شود.

هدف‌زنی و مظلوم‌نمایی سیاست دیگری است که رژیم صهیونیستی در این باره لحاظ کرده است؛ این رژیم ابتدا دنبال حمله به اهداف دقیق که می‌تواند نهاد یا تأسیسات یا افراد از پیش مشخص‌شده باشد، می‌رود سپس منتظر پاسخ حزب‌الله می‌ماند؛ البته پیش از آن فضاسازی گسترده‌ای انجام داده است تا مظلوم‌نمایی کند. در مقابل، اما حزب‌الله لبنان به میزانی از «بلوغ سیاسی» دست یافته است که از رفتار هیجانی دوری می‌کند؛ به ‌عبارت ‌دیگر تنش‌ها حتی در سطوح عالی نیز حزب‌الله را وادار به تصمیمات هیجانی نخواهد کرد، این همان رفتاری است که می‌تواند پیش‌بینی‌پذیری سیاست‌های حزب‌الله و کار را برای رژیم صهیونیستی دشوارتر کند؛ چرا که حمله‌ای در زمانی نامشخص، با حجم نامشخص و هدف نامشخص برای رژیم صهیونیستی نگران‌کننده‌تر است.

محمدحسن سجادی

نظمی که فروپاشید

فارن پالیسی: نظم جهانی کهن که با رهبری آمریکا شکل گرفته بود، اکنون فروپاشیده است. امروز با پیدایش ویروس کرونا و احساسات ضد آمریکایی می‌توانیم قرن 21 را قرن ضد آمریکایی بنامیم. همه‌گیری کرونا شکاف‌های ساختاری در ایالات متحده را به نمایش گذاشت. با وجود ده‌ها سال تسلط جهانی، آمریکا در خانه موفق نبوده است. استانداردهای زندگی به مانند بسیاری از کشورها رشد نکرده است و نژادپرستی همچنان به قوت خود باقی است.

 

جنگ مهارناپذیر

واشنگتن‌پست: اگر افغانستان را «گورستان امپراتورها» بدانیم، لیبی تبدیل به آوردگاه کشورهایی که خود را قدرت منطقه‌ای می‌دانند، شده است. این جنگ داخلی مهارناپذیر که موجب چند تکه شدن این کشور نفت‌خیز حوزه شمال آفریقا شده است، در واقع یک بازی شطرنج چندطرفه میان طیف متنوعی از بازیگران خارجی، از ترکیه گرفته تا امارات متحده عربی، فرانسه و مصر است.

 

پای رژیم صهیونیستی در میان است

در ظاهر به نظر می‌رسد اسرائیل از صحنه تحولات لیبی دور باشد؛ اما گزارش‌های پژوهشی و رسانه‌ای متعددی نشان می‌دهد تل‌آویو با توجه به هم‌سویی منافع و امنیت ملی اسرائیل با نیروهای شرق لیبی، از خلیفه حفتر «ژنرال کودتاچی» در مقابل «دولت قانونی» در لیبی، حمایت می‌کند. مهم‌ترین انگیزه تل‌آویو در حمایت از حفتر این است که ایالات متحده آمریکا تلاش دارد با دیکتاتورهای خاورمیانه و اسرائیل یک ائتلاف ضد ایرانی تشکیل دهد و این دیکتاتورهای عربی را کاملاً و برای همیشه از قضیه فلسطین خلاص کند.

 

ایران آماده پاسخ

  تمدید ممنوعیت فروش سلاح به ایران، به دلیل استفاده روسیه و چین از حق وتوی خود در شورای امنیت، بعید است، اما مسئولان ایرانی هیچ احتمالی را نادیده نمی‌گیرند؛ از این رو درباره گزینه‌های خود برای واکنش نشان دادن به این تمدید صحبت می‌کنند که محوریت آن، قاطع بودن پاسخ بوده است و برجسته‌ترین نکات آن از این قرار است: توقف اجرای پروتکل الحاقی مربوط به محدودیت هسته‌ای است، که ساده‌ترین گزینه تهران بوده است و به معنای کاهش پایبندی ایران به توافق هسته‌ای است و دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تاسیسات هسته‌ای ایران را دشوار می‌کند؛ افزایش سطح غنی سازی اورانیوم و  ایران به غنی‌سازی ۲۰ درصدی؛ گام‌های شدید دیگری که ایران می‌تواند بردارد، خروج کامل از توافق هسته‌ای است که به معنای جدایی کامل ایران از این توافق است.

 

دیکتاتور مستبد

المیادین: تظاهرات اخیر در اسرائیل چهره واقعی نتانیاهو را به عنوان دیکتاتوری مستبد نشان داد؛ چرا که او از گروه‌های فاشیستی برای مقابله با تظاهرکنندگان استفاده کرد و برای سرکوب معترضان به زور متوسل شد؛ اقداماتی که موجب شد برخی سیاستمداران بارز او را به رفتن به سمت جنگ داخلی متهم کنند. اسرائیل در سطح نظامی و سیاسی و شخص نتانیاهو سر در گم مانده است. تفاوت این تظاهرات با تظاهرات‌های قبلی خشونت معترضان و حامیان نتانیاهو است. تل‌آویو در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد و دلیل آشفتگی آمریکا در منطقه، همین سردرگمی اسرائیل است. خطرناک‌ترین مرحله در اسرائیل مرحله‌ای است که حامیان نتانیاهو برای مقابله با مخالفان وی به خیابان‌ها بیایند. این درگیری‌ها ممکن است به خشونت بدل شود، اما در مقابل حزب‌الله بار دیگر ابتکار عمل را در دست دارد و واکنش احتمالی با اتکا بر معادله «هر وقت که بخواهیم و هر طور که بخواهیم پاسخ می‌دهیم» است.

بررسی سابقه حضور امارات در آسیای‌ میانه حکایت از این دارد که ابوظبی، این جغرافیا را به عنوان مقصدی مهم برای پیشبرد راهبرد سرمایه‌گذاری خارجی خود مدنظر قرار داده است. حضور و فعالیت بیش از 500 شرکت اماراتی در این منطقه نشان می‌دهد ارتباط تجاری امارات با دولت‌های حاضر در آسیای ‌میانه نه تنها مثبت است، بلکه این کشور به دنبال گسترش هرچه بیشتر ارتباطات خود با دولت‌های این منطقه است. تأسیس مجتمعی شیمیایی با هزینه بسیار کلان در قزاقستان، ورود به طرح‌های زیرساختی صادرات سوخت‌های فسیلی در ترکمنستان یا شرکت در پروژه برق‌رسانی ازبکستان، از نمونه‌های تلاش برای نفوذ اقتصادی و سیاسی ابوظبی در کشورهای آسیای ‌میانه است. این تلاش مربوط به روزهای اخیر نیست، بلکه این منطقه 30 سال است که تبدیل به مرکزی برای رقابت برخی بازیگران منطقه‌ای و غیرمنطقه‌ای، مانند امارات شده است. در این میان ایران، ترکیه و کشورهای حوزه خلیج‌فارس از جمله بازیگران منطقه‌ای هستند که با نیات مختلف درصدد برقراری ارتباط سیاسی، اقتصادی و تجاری با این کشورها هستند. این تلاش همواره با نوعی رقابت نیز همراه بوده است، از جمله ابوظبی، ریاض و سایر کشورهای عربی سعی کرده‌اند از حضور ایران در این منطقه ممانعت کنند و روز به روز بر نفوذ خود بیفزایند. با این وجود سایر رقبای منطقه‌ای امارات، از جمله ایران از حضور جدی در منطقه آسیای ‌میانه برخوردارند و همین موضوع بر تلاش امارات برای سبقت گرفتن از این رقبا دامن زده است، تا جایی که هر سال بر منابع مالی خود برای افزایش نفوذ در منطقه مذکور می‌افزاید؛ از جمله مؤسسات اماراتی که در این زمینه از نقشی برجسته برخوردارند، عبارتند از مؤسسه ملی «مبادله» که در زمینه توسعه زیرساخت‌های انرژی فعالیت می‌کند، شرکت «دپ ورلد» ابوظبی که در حوزه حمل‌ونقل و مواصلات جاده‌ای و دریایی فعال است شرکت «دراگون اویل» که استخراج سوخت‌های فسیلی و حمل‌ونقل آنها را به عنوان زمینه اصلی فعالیت خود انتخاب کرده است. حوزه نفوذ امارات در کشورهای آسیای ‌میانه به سوخت‌های فسیلی نیز محدود نبوده و روزبه‌روز درحال متنوع شدن است، از جمله شاهد تلاش ابوظبی برای ورود به حوزه‌هایی، مانند ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای، مشارکت در تکمیل کریدورهای منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین موضوعات بشردوستانه هستیم و ابوظبی در اقدام اخیر خود کمک‌ها و تجهیزات بهداشتی گسترده‌ای را برای مبارزه با همه‌گیری بیماری کرونا به کشورهای قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و... ارسال کرد. در آخر باید اشاره کرد اقدامات اخیر ابوظبی و تلاش این کشور برای تقویت نفوذ خود درحوزه آسیای ‌میانه با وجود اینکه امارات در ظاهر، بازیگری کوچک در عرصه تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی است، اما حکایت از راهبرد مشخص این بازیگر برای نقش‌آفرینی در تحولات برون‌مرزی دارد و آسیای ‌میانه از جمله مناطقی است که به عنوان حوزه‌ای بکر و سرشار از ظرفیت‌های اقتصادی گوناگون مورد توجه این کشور قرار گرفته است و ابوظبی در عین‌حال که در تلاش برای افزایش نفوذ خود در منطقه مذکور است، درصدد است از حضور بازیگران رقیب به ویژه تهران و آنکارا بکاهد.

محمدصادق مصطفوی