طراحی نظام سلطه در ۴۱ سالگی انقلاب تمرکز بر استفاده از ظرفیتهای داخلی برای به فروپاشی کشاندن نظام اسلامی است که یکی از این ظرفیتهای داخلی جریان «تحریف» است که با کارگردانی، هدایت و نقشه بیرونی، ولی با عوامل و بازیگران داخلی اجرا میشود؛ برای غلبه بر این حربه دشمن باید از موارد تمرکز او در این کار شناخت داشته باشیم که در ادامه آنها را بررسی میکنیم:
1ـ القای ناکارآمدی حکومت دینی در مواجهه با مشکلات و تحریم؛ 2ـ انکار پیشرفتهای کشور در موضوعات هستهای، نظامی، علمی، فناوری و سایر موضوعات؛ 3ـ دادن آدرس غلط برای رفع مشکلات و تحریم مانند مذاکره یا رابطه با غرب به جای رابطه با شرق؛ 4ـ تجسم استراتژی لبه پرتگاه و رسیدن به بنبست 5ـ شرطیسازی؛ 6ـ ایجاد اختلال در شناخت موقعیت؛ ۷ـ رابطه در هم تنیده با نفوذیها و واسطهها؛ 8ـ ایجاد قضاوت بر اساس ذهنیت مهندسی شده؛ 9ـ برخورد اقتضایی با قوه قضائیه به عنوان پیشران مقابله با فساد (اگر قوه قضائیه با مفسدان برخورد نکند، میگویند با فساد برخورد نمیشود و اگر قوه قضائیه برخورد کند میگویند فساد سیستمی شده است، به گونهای که حتی به خود قوه قضائیه هم سرایت کرده است) 10ـ معرفی تحریم به عنوان عامل اصلی مشکلات ۱۱ـ دوگانهسازیهایی مانند کوتاه آمدن در برابر آمریکا و مذاکره یا آماده شدن برای جنگ، یا دو گانه سلامت و عزاداری در موضوع محرم یا موشک و معیشت در موضوع توانمندیهای دفاعی؛ 12ـ جابه جایی نقاط قوت با نقاط ضعف. ۱۳ـ دوگانهسازی خوب و بد در خصوص آمریکا، بر این مبنا که آمریکای خوب را با حکمرانی دموکراتها فرصت بزرگ برای تعاملات گسترده معرفی میکنند؛ ۱۴ـ استفاده از استعارهسازیهای جذاب. یک خط مستمر است که با استفاده از عبارات و استعارههای به ظاهر موجه در برهههای مختلف و با ادبیات اقتضائی مانند تنشزدایی با جهان یا گفتوگوی تمدنها یا تعامل سازنده، آن را به کار میبرند؛ ۱۵ـ سوءاستفاده از ناکارآمدی مسئولانی که مسئولیتها را برای تحول و کارآمدی تصرف کردهاند، ولی در عمل با نهایت انفعال و وادادگی و ناکارآمدی، اولویتها را جابهجایی کرده و به فروپاشی ذهنی کمک کردهاند، به عنوان ابزار استفاده میکنند؛ ۱۶ـ تخریب خط مقاومت و ایستادگی؛ ۱۷ـ عوض کردن جای ظالم و مظلوم و جلاد و شهید؛ ۱۸ـ باور عمیق به توسعه برونگرا؛ آنها اراده غرب برای این توسعه و پیشرفت را ضروری و از همین زاویه، اقتدار ملی بدون همراهی غرب را افسانه میپندارند؛ 19ـ سردمداری شعار ما نمیتوانیم! و آگاهانه درباره تواناییهای داخلی ایجاد تردید و ابهام میکنند؛ ۲۰ـ عدم تخطئه غرب؛ آنها در تمام منازعات با آمریکا و غرب، نظام اسلامی را مقصر اصلی دشمنی معرفی میکنند.
در پایان به این نکته اشاره میکنیم که پادزهر تحریف، شناخت درمانی اجتماعی است؛ یعنی باید سواد رسانهای و آگاهی سیاسی مردم به گونهای ارتقاء پیدا کند.
ابوالحسن سلطانیزاده