«شما یک یخ را می‌خواهید از تهران به خوزستان برسانید، هیچی از آن نمی‌ماند»؛ این جمله یک خانم خوزستانی خطاب به آقای قالیباف در جریان بازدید از نقاط مختلف استان بود.» برخلاف دیگر انقلاب‌ها و اعلام استقلال کشورهای جهان که از طریق احزاب، دخالت کشورهای خارجی و حتی اقشار طبقه متوسط به وقوع پیوسته‌اند، انقلاب اسلامی ایران صرفاً با یاری خداوند و پیوند راستین ملت با رهبری به وقوع پیوست؛ به همین دلیل کلمه «مردم»، «مستضعفین» و «پابرهنه‌ها» یکی از پرکاربردترین واژه‌ها در بیان معمار انقلاب است. امام خمینی(ره) برای حفظ و بقای انقلاب اسلامی مسئولان را به مردم‌داری سفارش می‌کنند و می‌فرمایند: «اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد. کاری نکنید که مردم از شما بترسند. کاری بکنید که مردم با شما صحبت کنند.» حضور مسئولان در بین مردم یا سفرهای استانی در چند سال گذشته با شدت و ضعف‌هایی دنبال شده است و رهبر معظم انقلاب نیز همواره بر رابطه مستقیم دولتمردان و مانند مردم زندگی کردن تأکید کرده‌اند توجه به  نکات زیر برای پیمودن این مسیر بسیار حساس و ضروری مورد توجه قرار بگیرد:

وعده‌ها براساس وظایف و ظرفیت‌ها؛ وعده‌های «دولت» با «مسئولان قضایی» و همچنین «مجلس» متفاوت است و دولت نمی‌تواند به مردم وعده‌ای را بدهد که هنوز در مجلس به تصویب نرسیده است یا اینکه منبع درآمدی برای آن پیشنهاد نشده است.

مردم را صاحب و ولی نعمت انقلاب دانسته و دیدار با آنها و حل مشکلات‌شان را وظیفه خود بدانیم؛ زیرا صاحبان اصلی انقلاب آنها هستند و ما باید برای مردم نوکری کنیم.

به وعده‌های داده شده جامه عمل بپوشانیم. در برخی سفرها مسئولان به استان‌ها و شهرستان‌ها درخواست‌های متعددی از سوی مردم و مسئولان محلی مطرح می‌شود و حتی نامه‌ها را با گونی به هواپیمای مسئول مربوطه می‌دهند. این رفتارهای به ظاهر مردمی نه تنها مشکلات را حل نکرده است؛ اما مشکل دیگری به نام بدبینی و ناامیدی را هم ایجاد کرده است که پیامدهای سیاسی و امنیتی برای نظام دارد.

حضور مسئولان در بین مردم ظرفیت‌های انقلاب اسلامی را در بین مردم افزایش می‌دهد و جریان ضد انقلاب را ـ که همواره از این فاصله‌ها با شایعه‌سازی سبب بدبینی مردم به مسئولان شده است‌ـ ناکام می‌کند. اگر مشکلات به طور مستقیم به مسئولان محترم رسانده شود، قطعاً مصونیت انقلاب اسلامی در مقابله با هجمه‌های رسانه‌ای را به دنبال خواهد داشت.

ریاکاری‌های سیاسی و کشاندن مردم به استقبال از مسئولان، نمایش‌هایی هستند که افزون بر افزایش هزینه‌های جاری کشور، نوعی خودشیفتگی در مسئولان و تن‌پروری آنها را به دنبال دارد؛ البته در این زمینه واکنش‌های سرد مردم به چنین مسئولانی سبب عقب‌نشینی‌هایی در راه‌اندازی کارناوال شده است.

6‌ـ «زندگی مثل مردم» یکی از خواسته‌های رهبر معظم انقلاب است؛ بنابراین مردم باید سطح زندگی خود را به مردم نزدیک کنند تا سخن آنها در بین مردم نوعی همدلی ایجاد کند و حتی اگر نمی‌تواند غمی از دل آنها پاک کند با حضور متفاوت خود در بین مردم بر غم‌های آنها نیفزاید.

در روزهای گذشته حضور رئیس مجلس در میان مردم خوزستان و بیان آزادانه خواسته‌ها، نوعی ارتباط بی‌واسطه را بین مردم و مسئولان ایجاد کرد که به حتم سبب آشنا شدن مسئولان با دردهای مردم و تصمیمات عاجل برای رفع آنها خواهد شد.چنین حرکت‌هایی که بدون استقبال رسمی و اقدامات تشریفاتی صورت می‌گیرد، نه تنها امید را در دل مردم افزایش می‌دهد؛ بلکه سبب خواهد شد مسئولان فرصت بیشتری برای رسیدگی به مشکلات مردم داشته باشند و در لایه‌های زیرین اجتماعی به اطلاعاتی دست پیدا کنند که در هیچ گزارشی وجود ندارد. امید است که این بازدیدها بتواند در هنگام تصویب طرح‌ها و لوایح مؤثر شود و مردم نتیجه سفر مسئولان را احساس کنند.

در جریان قیام عاشورا،‌ امام حسین(ع) برای مبارزه با ظلم، ستم و بی‌عدالتی و احیای دین به یاری مردمان زمان خود نیاز داشت. اما متأسفانه مردم آن عصر و زمان امام خود را تنها گذاشتند. در این مجال به نقش چهار گروه در قیام عاشورای امام حسین(ع) اشاره‌ای کوتاه داریم:

گروهی مقابله کردند؛ فردی مانند «عبدالله‌بن‌جعفر» در قیام عاشورا دچار تردید شد، وقتی امام به کربلا می‌رود همراه او نیست، برای امام تعیین تکلیف می‌کند، مقابله می‌کند و می‌گوید به سمت کوفه نرو!   یکی دیگر از این افراد «عبیدالله حر جعفی» بود که از کوفه خارج شد تا در جریان نباشد، امام حسین(ع) فرمودند: وضع تو به خاطر عثمانی بودنت خوب نیست، اگر به ما ملحق شوی، همه گذشته‌ات جبران می‌شود. وی گفت من از کوفه خارج شدم تا خیالم راحت باشد، من نه با شما هستم، نه با ابن زیاد. در دوران انقلاب اسلامی نیز از این دست خواص بی‌بصیرت و دنیاطلب فراوان داشته‌ایم؛ برای نمونه در فتنه سال 1388 کسانی که سال‌ها با مقام ولایت حشر و نشر داشتند، نامه نوشتند، تهدید کرده و مردم را علیه نظام و ولایت به خیابان‌ها هدایت کردند.

گروهی متارکه کردند؛ عده‌ای از آغاز قیام امام حسین(ع) جدا شدند، عده‌ای در مسیر حرکت امام به کربلا به بهانه‌های مختلف جدا شدند، عده‌ای نیز در شب عاشورا امام را ترک کردند؛ برای نمونه، یکی از این افراد «ترماح‌بن‌عدی» بود که تهیه آذوقه برای خانواده را بهانه کرد و وقتی امام(ع) از ایشان دعوت به همراهی می‌کند، وی می‌گوید اجازه بفرمایید آذوقه‌ای که برای خانواده تهیه کرده‌ام، به آنها برسانم برمی‌گردم، طرماح برگشت و در بین راه با شخصی برخورد کرد و از جریان کربلا پرسید و آن شخص گفت اباعبدالله شهید شد. یک عده‌ای هم دیر بیدار شدند که کم بصیرت بودند و عده‌ای هم زود فهمیدند، اما به عمد کنار کشیدند و تعلل کردند، مانند توابین که به وظیفه خود عمل نکردند و نه لحظه و نه عاشورا را نشناختند،این در حالی است که ولایت‌مدار واقعی در لحظه نیاز در خانه نمی‌نشیند.

گروهی مقاتله کردند؛ دنیاطلبی، اشرافی‌گری، انحراف به کجا می‌رسد که افرادی که زمانی جانباز جنگ‌های امام علی(ع) بودند و از مبارزان و همراهان پیامبر(ص) و امام علی(ع) بودند، نوه پیامبر را سر می‌برند. رهبر معظم انقلاب در وصف اینها می‌فرمایند: «کسانی که دوره‌های نزدیک به پیامبر را دیده بودند، بعد از پنجاه سال کارشان به آنجا رسید که جمع شدند، فرزند همین پیامبر را با فجیع‌ترین وضع کشتند؟! انحراف، عقبگرد، برگشتن به پشت سر، از این بیشتر چه می‌شود؟!»

گروهی معاشقه کردند؛ هفتادودو عاشق که اگر بخواهیم در وصف آنها بنویسیم باید کتاب‌ها نوشت، آنها عاشقانه‌ پای امام و ولایت ایستادند. در دوران پر فراز و فرود انقلاب اسلامی نیز بودند کسانی که با الگوپذیری از شهدای کربلا در دفاع از اسلام و قرآن و ولایت، جان‌شان را نثار کردند؛ مانند شهید حاج قاسم سلیمانی که چون مقتدایش امام حسین(ع) ارباً اربا شد.

محمدحسن فشی