سلام گرگ بی‌طمع نیست

خبرگزاری فرانسه: برای چندین دهه، پادشاهی ثروتمند سعودی میلیاردها دلار به متحدانش و به دشمنان دشمنانش تزریق کرده است تا موقعیت خودش به عنوان یک منبع قدرت عرب و رهبر جهان مسلمین را تقویت کند، اما از آنجا که کاهش شدید تقاضا موجب کاهش درآمدهای نفتی شده است، این پادشاهی در حال بازنگری درباره ائتلاف‌های قدیمی است که پول آنها را بلعیده‌اند، در حالی که در عوض خدمات اندکی ارائه دادند، آن هم در زمانی که تلاش برای برتری منطقه‌ای به طور فزاینده‌ای از سوی رقبا شامل ایران، ترکیه و قطر به چالش کشیده می‌شود؛ بنابراین از پاکستان تا لبنان، عربستان سعودی دیپلماسی مشهور به «دسته‌ چک» خود را کاهش می‌دهد؛ سیاست دیرینه بذل و بخشش دلارهای نفتی در ازای نفوذ که به گفته ناظران، دستاوردهای ملموس چندانی هم نداشته است.

 

متحدان بی‌مغز

المیادین: کشوری که زیرساخت‌ها و ارتباطات و مسائل امنیتی‌اش را در گرو کشوری دیگر قرار دهد، راه گریزی از تحت سلطه قرار گرفتن ندارد؛ در موضوع توافق اسرائیل، امارات و آمریکا که با هدف عادی‌سازی رسمی و جامع روابط امارات با اسرائیل است، هیچ‌گونه اختلاف یا تردیدی وجود ندارد که این توافق به سود اسرائیل است، به ویژه شخص نتانیاهو در رقابت با رقیبان داخلی‌اش و به نفع آمریکا و بالاخص شخص ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش که او را شخصیتی صلح‌طلب و وفادار به اسرائیل در میان هواداران صهیونیست انجیلی نشان می‌دهد.

 

شکست در پی بی‌کفایتی

واشنگتن پست: مایک پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا ناظر بر شکست‌های متعدد از فروپاشی مذاکرات با کره‌شمالی گرفته تا شکست در کمپین اعمال فشار بر ایران و همچنین تلاشی ناکام برای سرنگون کردن حکومت ونزوئلا بوده است. پمپئو که احتمالا برای نامزدی ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۲۴ بلندپروازی می‌کند، بی‌تردید امید دارد مسئولیت اکثر فجایع دیپلماتیک نهایتا به گردن دونالد ترامپ بیفتد؛ به ویژه اگر که ترامپ در انتخابات نوامبر پیش‌رو شکست بخورد، اما این نماینده سابق ایالت کانزاس در کنگره آمریکا نباید آنقدر راحت شانه خالی کند. بله این سیاست خارجی ترامپ بوده است، اما نحوه هدایت پمپئو در قبال آن سبب شد که یک سری از بدترین آسیب‌های دیپلماتیک چند دهه گذشته، به ویژه در ارتباط با هم‌پیمانان نزدیکش به آن وارد شود.

 

پای در گل مانده

فارن پالیسی: چندین مقام سابق و فعلی در اسرائیل و آمریکا به فارن پای در گل مانده پالیسی گفتند كه فروش اف‌ ـ 35ها به امارات متحده عربی می‌تواند عواقب نامطلوبی برای امنیت ملی هر دو كشور داشته باشد. در اسرائیل، نگرانی اصلی این است که فروش این جنگنده‌ها برتری نظامی اسرائیل در منطقه را تضعیف کند، چرا که ویژگی‌های منحصر به فرد اف‌ـ35 به اسرائیل کمک می‌کند تا برتری نظامی منطقه‌ای خود را حفظ کند. در این بین یکی از نگرانی‌های جدی آمریکا و انگلیس برای فروش سلاح‌های پیشرفته به کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس می‌تواند امکان جاسوسی چین باشد. چه تضمینی وجود دارد که با نزدیک شدن کشورهای غرب آسیا به شرق این تکنولوژی به راحتی در اختیار آنها یعنی چینی‌ها قرار نگیرد.

انتخاب «مصطفی ادیب» دیپلمات لبنانی به نخست‌وزیری لبنانی در آغازین روزهای هفته با گمانه‌زنی‌های بسیاری همراه بود. گذشته از رأی بالا و موافقت 90 نفر از اعضای پارلمان با انتخاب او، آنچه جلب توجه می‌کند، همراهی بسیاری از گروه‌های سیاسی، از جمله نیروهای سنی و اعضای وابسته به گروه‌های مقاومت از جمله حزب‌الله و جنبش امل با این گزینه به ظاهر فرانسوی است؛ اما در کنار این موضوع توجه به چند نکته درباره نخست‌وزیر جدید لبنان و آینده پیش‌روی او در تشکیل کابینه ضروری به نظر می‌رسد:

الف‌ـ بسیاری از تحلیلگران لبنانی و غیرلبنانی مصطفی ادیب را گزینه فرانسوی‌ها و ماکرون برای ایجاد تغییرات دیکته شده در کشور لبنان معرفی می‌کنند؛ این در حالی است که با وجود رابطه نزدیک وی با فرانسوی‌ها بررسی سابقه سیاسی ادیب از شخصیت مستقل او حکایت دارد؛ چراکه همواره تلاش کرده است ضمن توجه به بازیگران خارجی منافع لبنان را اساس تصمیمات خود در مسئولیت‌های محوله قرار دهد. از نمونه‌های بارز این مشی، تلاش وی برای جلوگیری از معرفی حزب‌الله به منزله گروه تروریستی از سوی آلمان در دوران سفارتش در این کشور است؛

ب‌ـ مصطفی ادیب در حالی با طی روند قانونی به نخست‌وزیری لبنان معرفی می‌شود که نیروهای غربی، رژیم ‌صهیونیستی و سعودی‌ها در پی بحران کنونی که از انفجار عظیم بندر بیروت نشئت می‌گیرد، به دنبال سقوط نظام سیاسی لبنان بودند یا شکل‌گیری دوره‌ای از بحران و جنگ‎های داخلی با چرخاندن انگشت اتهام این انفجار به سمت حزب‌الله و همچنین تحریک گروه‌های سیاسی برای سهم‌خواهی‌های فراتر از چارچوبی که قانون اساسی این کشور مشخص کرده است، اما طرح این گزینه و جلب نظر نیروهای سنی و هوشمندیِ سیدحسن ‌نصرالله و حمایت از او سبب نقش برآب شدن بسیاری از سناریوهایی شد که دستگاه‌های اطلاعاتیِ دشمنان لبنان و مقاومت دنبال می‌کردند؛

ج‌ـ نخست‌وزیر پیشین (حسان دیاب) طی دوره‌ای از اعتراضات عمومی جایگاه نخست‌وزیری را به دست آورده بود که با کنار کشیدن وی به دنبال انفجار بندر بیروت و تحریک‌های بیرونی، اوضاع اجتماعی لبنان بار دیگر به سمت تزلزل و شروع دوباره این اعتراضات پیش می‌رفت؛ از این رو در این وضعیت می‌توان گفت ادیب از جمله بهترین گزینه‌ها بود، در عمل نیز با انتخاب او شاهد فروکش ‌کردن اعتراضات عمومی در لبنان هستیم؛

د‌ـ مسیر پیش روی مصطفی ادیب با سه چالش اساسی نیز همراه خواهد بود: تشکیل کابینه، که همواره از چالش‌برانگیزترین اقدامات نخست ‌وزیران لبنان بوده است؛ چرا که با سهم‌خواهی‌های گوناگون از سوی بازیگران داخلی و خارجی همراه است؛ بحران اقتصادی گسترده و تورم لجام‌گسیخته‌ای که روز به روز بر نارضایتی مردم می‌افزاید؛ کارشکنی رقبای سیاسی و بازیگران داخلی و خارجی که با روی کار آمدن ادیب اهداف خود برای بحران‌آفرینی در لبنان را نقش بر آب می‌بینند.

محمدصادق مصطفوی