«زعفران» به عنوان طلای سرخ از آن دست محصولاتی است که بر اساس آمارها در دنیا گردش مالی حدود 8 میلیارد دلار دارد، این در حالی است که بدون شک ایران بهترین و با کیفیت‌ترین زعفران دنیا و همچنین حجم قابل توجهی از تولید و صادرات این کالا را در اختیار دارد؛ با این حال سهم ایران از گردش 8 میلیارد دلاری این کالا صرفا 400 میلیون دلار است. موضوعی که دلیل اصلی آن صادرات فله‌ای و بدون ایجاد ارزش افزوده است.

به گزارش «رویترز» واردات نفت خام چین در ماه آگوست نسبت به مدت مشابه سال گذشته 13 درصد افزایش یافته‌ است؛ این امر ناشی از میزان بالای خریدهای این کشور در اوایل سال جاری زمانی که قیمت نفت سقوط کرد، است. اداره گمرک چین اعلام کرد واردات نفت این کشور در ماه گذشته میلادی 47/48 میلیون تن، برابر با 11/18 میلیون بشکه در روز بوده است. این رقم از متوسط ماهانه سال گذشته برابر با 10/11 میلیون بشکه در روز، بیشتر است.

هزینه کل عبارت است از مجموع هزینه‌های ثابت و هزینه‌های متغیر تولید (حاصل ضرب مقدار تولید در هزینه تولید یک واحد کالا)، هزینه متوسط نیز حاصل تقسیم هزینه کل بر مقدار تولید و هزینه نهایی نیز عبارت است از شیب منحنی هزینه کل یا به عبارتی مشتق هزینه کل نسبت به مقدار تولید. ضمن اینکه در تعریف سود کل نیز باید گفت با کم کردن هزینه کل از درآمد کل، سود حاصل می‌شود؛ بنابراین شرط حداکثر شدن سود برای یک تولیدکننده برابر شدن مقدار درآمد نهایی و هزینه نهایی است.

در وضعیت فعلی از راه‌های متعددی می‌توان از بازار سرمایه حمایت کرد. یکی از این راه‌ها استفاده از توان حقوقی‌ها یا همان بازیگران همیشگی بازار سرمایه است که با منابع قابل توجه خود می‌توانند از بازار سرمایه حمایت کنند، هر چند حقوقی‌ها تا کنون هم اعداد و ارقام قابل توجهی وارد بازار سرمایه کرده‌اند.

البته عده‌ای از حقوقی‌ها نیز تحت عنوان مصلحت، بخشی از منابع خود را از بازار خارج کرده و در واقع سهم خود را فروخته‌اند. در مجموع، بدون شک حقوقی‌ها و حمایت آنها از بازار یک پای موضوع حمایت است. سؤال این است که چرا مسئولان در بازار سرمایه برای نمونه به سراغ 50 کد معاملاتی نرفتند که هر یک از آنها بالای ۲۰۰ میلیارد یا حتی بالای 1000 میلیارد نقدینگی را وارد بورس کرده‌اند، چرا کسی به سراغ افراد حقیقی با این حجم از سرمایه که سرمایه‌های خود را از بورس بیرون کشیدند، نمی‌رود تا از این افراد سؤال شود این ارقام درشت را قرار است در کدام بازار سرمایه‌گذاری کنند؟

به حتم چون اقتصاد ما از مسئله‌ای به نام «عدم شفافیت» رنج می‌برد، مسئولان به دنبال چنین شفافیت‌سازی‌هایی نمی‌روند تا مشخص شود افت بورس از کجا آب خورده است؟ با اینکه آقای همتی تنها رئیس بانک مرکزی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که مردم را به حضور در بازار سرمایه دعوت کرد، اما چرا او یک خط اعتباری در بازار سرمایه ایجاد نمی‌کند تا نشان دهد منابعی از سوی بانک مرکزی در قالب خط اعتباری برای ساماندهی و به تعادل رساندن بازار سرمایه به بورس تزریق شده است.

از سوی دیگر، دولت پس از ماجرای به تعویق افتادن عرضه دارا دوم با ترویج بی‌اعتمادی به نوعی موجب سلب اعتماد مردم به بازار شد. در حالی که مردم با دعوت دولت و با این تصور که فکر می‌کردند دولت پشت بازار ایستاده و از آن حمایت می‌کند، بورس را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کردند.

از سوی دیگر در نقد و تحلیل بازار سرمایه باید بخشی تحت عنوان «دولت» را نیز در نظر بگیریم؛ بخشی که در این بازار تأثیرگذار بوده و مردم را به بورس دعوت کرده است. در حال حاضر، این بخش موظف است نیز از این افراد حمایت کنند.

مجموع نقدینگی که حقوقی‌ها در دو‌ یا سه هفته اخیر وارد بازار کرده‌اند به ۲۰ هزار میلیارد تومان هم نمی‌رسد که بخشی از آن را نقد کرده و از بازار خارج کرده‌اند. به هر حال مشخص است که مشکل بازار مسئله دیگری است و تا دیگرمشکلات بازار حل نشود و ما به وضعیت تعادلی مورد نظر در بازار سرمایه نرسیم، همچنان نوسان‌های زیان‌ده ادامه خواهد داشت. اما در مجموع به نظر می‌رسد در روزهای گذشته به تدریج از حالت وحشت بازار سرمایه فاصله گرفته و قیمت‌ها به سمت ارزنده شدن در حال
حرکتند
.

علی‌رضا باغانی