یکی از راههای تحقق ایران بدون نفت را میتوان استفاده نکردن از درآمدهای نفتی در هزینههای بودجهای کشور دانست. برای تحقق این فرض، حتی به شرط برداشته شدن تحریمها و آزاد شدن صادرات نفت ایران یا افزایش قیمت جهانی نفت باید همه برنامهها با فرض تداوم تحریمها تدوین شود؛ یعنی در بهترین وضعیت اقتصادی به لحاظ درآمدهای نفتی باید فرض بر حداقل فروش نفت با حداقل قیمت آن باشد. در واقع، از این طریق میتوان هر سال نقش درآمدهای نفتی در بودجه را کاهش داد و طی چند سال شاهد تحقق ایران بدون نفت خواهیم بود.
به گزارش «راشاتودی»، مؤسسه اعتبارسنجی اساندپی گلوبال هشدار داد هندوستان در سال مالی ۲۰۲۱ به دنبال بحران کرونا با انبوهی از بدهی و کسری بودجه روبهرو خواهد شد. با این حال این مؤسسه رتبه اعتباری هند را به پایینترین سطح قابل سرمایهگذاری ارتقا داد. در پیشبینی اساندپی گلوبال که در هفته گذشته منتشر شد، آمده است نسبت بدهی به جیدیپی هند در سال مالی ۲۰۲۱ با جهشی ۱۷ درصدی نسبت به سال گذشته به 90/6 درصد خواهد رسید.همچنین مؤسسه «فیتچ» پیشبینی کرد، سطح بدهی هند به 48/5 درصد تولید ناخالص داخلی برسد و مؤسسه «مودیز» پیشبینی کرد، این مقدار بالغ بر 90/1 درصد برسد.
به نرخ بیکاری در شرایط تعادل نرخ طبیعی بیکاری میگویند. به عبارت دیگر، مصداق آن زمانی است که تعادل تقریبی بین مشاغل خالی و تعداد افرادی که در جستوجوی کارند، برقرار باشد. بیکاری ادواری، بیکاری ارادی، بیکاری فصلی و بیکاری ساختاری را میتوان از انواع بیکاریها دانست. برای نمونه، بیکاری ادواری، در وضعیت رکود اقتصادی بروز میکند. در چنین مواقعی استخدام متوقف و حتی عدهای از کارگران از کار اخراج میشوند. در بیکاری ساختاری نیز عامل اصلی این بیکاری را میتوان از میان رفتن تدریجی یک صنعت دانست و کارگران مشغول در این نوع صنایع بیکار میشوند.
اگر بخواهیم عملکرد اقتصادی کشور پس از انقلاب اسلامی را بررسی کنیم، قطعاً همه دولتها به اشکال گوناگون قابل نقد هستند؛ اما اگر بخواهیم عملکرد دو دوره دولت آقای روحانی طی سال های 1392 تا کنون را ارزیابی کنیم، میتوان گفت دولت آقای روحانی بر مبنای یک ایده مرکزی تحت عنوان «گسترش روابط با غرب» وارد کارزار انتخابات شد. به عبارت دیگر، رئیسجمهور شدن آقای روحانی چه در سال 1392 و چه در سال 1396 با این ایده اتفاق افتاد که من تمام مشکلات کشور را به واسطه پیوندی که با دنیا برقرار میکنم حل خواهم کرد. عمده کسانی که به آقای روحانی رأی دادند با این نیت، وی را برای اداره دولت برگزیدند؛ چرا که گمان میکردند یا از آقای روحانی توقع داشتند با برقراری ارتباط با خارج و جهان بینالملل، این ارتباط در نهایت فضای با ثبات سیاسی را ایجاد کرده و به تبع فضای با ثبات سیاسی، فضای اقتصادی نیز بهرهمند شده و به نسبت قابل توجهی بهبود یابد. این در حالی بود که این استدلال از همان ابتدا ایراد داشت و کاملاً مشخص بود که به سرعت با شکست مواجه میشود.
وقتی شما به عنوان یک دولت مستقر، اصل فعالیت خود را بر ثبات سیاسی میگذارید، زمانی که با قدرت برتر از خودـ که دست بالاتری نسبت به موقعیت شما داردـ وارد معامله میشوید و برای گرفتن موافقتش، حاضريد هر آنچه دارید را در معامله سیاسی بدهید تا چیزی به دست بیاورید، در واقع با این کار به دشمن این گرا را میدهید که من در موضع ضعف قرار دارم و از آنجایی که قدرت چانهزنی بالایی ندارم، پس هر آنچه بر من تحمیل شود چارهای جز پذیرش آن نخواهم داشت. در حقیقت، از همان ابتدای کار، مشخص بود دولت کاری برای اقتصاد از پیش نخواهد برد. البته آقای رئیسجمهور سال گذشته به صراحت خطاب به منتقدان خود گفت کسانی که از من انتظار دارند کشور را بدون ارتباط با خارج اداره کنم، به آنها میگویم که من بدون ارتباط با دنیاـ که البته منظور آقای روحانی دنیای غرب بودـ بلد نیستم کشور را اداره کنم. آقای روحانی به صراحت به این موضوع اشاره داشتند که از نظر ایشان اداره کشور بدون رابطه با غرب امکان ندارد؛ بنابراین میتوان گفت ایده مرکزی دولت برای حضور در ساختمان پاستور به ثمر ننشست.
البته این موضوع از زمانی آغاز شد که دولتهای مستقر به مطالبات رهبر معظم انقلاب درباره خام نفروختن نفت بیتوجهی کردند. از سال 1372 که رهبر معظم انقلاب به این موضوع اشاره کردهاند که مقوله نفت و درآمدهای نفتی باید از بودجه جدا شود تا بودجه مستقل از درآمدهای نفتی تدوین شود، ما روز به روز بیشتر به درآمدهای خامفروشی نفت وابسته شدهایم. وقتی وابستگی به نفت افزایش یابد، با هر شوک اقتصادی یا سیاسی از جمله کاهش قیمت نفت، خلل در عرضه یا تحریم و عدم فروش نفت و... اقتصاد ملی به شدت به هم میریزد.
مهدی موحدی بک نظر