علیاصغر نصیری ـ عبدالله شمسی/ جریان فمینیسم در دوره پهلوی دوم برای رسیدن به اهداف خود، بهویژه توسعه فرهنگ تجددگرایانه و غربگرایانه در میان زنان ایران، از شگردها و روشهای مختلفی استفاده میکرد. در این برهه، روشهای گذشته مانند استفاده از زور در دوره رضاخان، جای خود را به روشهای غیرمستقیم و بهاصطلاح دموکراتیک داده بود که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
کشف حجاب دموکراتیک
در دوره رضاخان، جریان فمینیسم با استفاده از زور و قدرت، دست به برخی اقدامات فرهنگی، مانند کشف حجاب، تغییر لباس، تحصیل به سبک غربی و... زد، اما پس از برکناری رضاشاه، بهویژه تا پیش از نیمه اول دهه 1330، این جریان به دلیل شرایط بیثبات سیاسی اجتماعی کشور و نداشتن سلطه کامل محمدرضاشاه بر قدرت، تصمیم گرفت بدون استفاده از زور به فعالیت خود در جهت انجام اصلاحات به سبک غربی فمینیستی ادامه دهد. محمدرضا پهلوی در اینباره نوشته است: «اشغال نظامی ایران در دوره جنگ دوم جهانی و مهاجرت پدرم، طبعاً اجرای وسیع برنامههایی را که او برای ترقی و تعالی زنان ایران طرح کرده بود، متوقف ساخت و به علاوه، کمکم در افکار و عقاید ترقیخواهان نیز تحولاتی پدید آمد. رضاشاه اصلاحاتی که در وضع اجتماعی زنان ایران وجود آورده بود، با اِعمال قدرت دنبال میکرد و عاقلانه آن بود که از آن پس، اقدامات اصلاحی با رویه دموکراسی تعقیب شود تا نتیجه عالیتر عاید کشور گردد. مسئله حجاب نمونهای از همان اقدامات اصلاحی بود و همین که پدرم از ایران خارج شد، در اثر پاشیدگی اوضاع، در دوران جنگ، بعضی از زنان مجدداً به وضع اول برگشتند و از مقررات مربوط به کشف حجاب عدول کردند. من و دولتِ من از این تخطی چشمپوشی کردیم و ترجیح دادیم که این مسئله را به سیر طبیعی خویش واگذاریم و برای اجرای آن به اعمال زور متوسّل نشویم.»(۱)
فعالیتهای تبلیغاتی
فعالیتهای تبلیغاتی یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم به منظور تحقق بخشیدن به اهداف خود در ایران بود. در این روش با برجسته کردن سبک زندگی زن غربی و تبلیغ چهرههای شاخص آن، به طور غیرمستقیم مطلوبیت و ارجحیت ویژگیهای زن غربی نسبت به ویژگیهای زن مسلمان در فرهنگ اسلامی ترویج میشد. چند مورد از اقدامات این روش عبارتند از:
۱ـ معرفی زنان موفق: معرفی چهره زنان غربگرایی که موفق به تحصیل یا احراز پستهای حساس شده بودند و گرهزدن آن به کشف حجاب.
۲ـ ارائه الگوهای زنان غربی: معرفی الگوهای زنان غربی که به طور غیرمستقیم به ترویج فرهنگ غرب و جهتدهی و راهنمایی زنان ایرانی به سمت فرهنگ و سبک زندگی غربی منجر میشد.
«اگر به روزنامههای بعد از رفع حجاب نگاه کنید، مرتباً عکسهایی از زنان شیکپوش بیحجاب و از طریقه زندگانی غربیها و تشویق و ترغیب مردم به زندگی مرفه و وسایل راحت آنها فراوان خواهید دید. متأسفانه مثل این است که به غیر از این گروه، که این روزنامهها و مقالات آن مربوط به آنان است، مردمی دیگر در این سرزمین زندگانی نمیکردهاند. آنان به معرفی زنان معروفی میپرداختند که در خارج از خانه، همه جا پا به پای مردان به کار اشتغال دارند و در نهایت خوشبختی زندگانی مینمایند، بدون هیچ تجزیه و تحلیلی از وضع زندگانی مردم ایران، فقط و فقط جهت تحریک و ایجاد اشتیاقی کاذب در مردم به طرف زندگی غربی.»(۲)
۳ـ معرفی شیوههای جدید آداب معاشرت اجتماعی(۳): با توجه به اهداف و سیاستهای تجددگرایانه شورای عالی زنان و به طور کلی سازمانهای فمینیستی در ایران، به یقین میتوان گفت که منظور از شیوههای جدید آداب معاشرت اجتماعی نیز همان شیوههای مرسوم در غرب و سبک زندگی زنان اروپایی و آمریکایی بود.
۴ـ مصاحبه مطبوعاتی در سطح دبیرستانها و دانشگاهها و معرفی دختران و زنان موفق در تحصیل: در واقع، چنین مصاحبههایی با تمهیداتی خاص انجام میشد که در نهایت، علت موفقیت دختران و زنان را انتخاب سبک زندگی غربی، بهویژه تبعیت از کشف حجاب جلوه میداد.
ارائه خدمات خیریه
ارائه خدمات رایگان و خیریه یکی از روشهای مرسوم برای جذب افراد در راستای اهداف و سیاستهای ارائهدهنده به شمار میآید. با انجام چنین اقداماتی، نوعی تألیف قلوب و تمایل در جامعه هدف به سوی ارائهدهنده خدمات رایگان ایجاد میشود. روشی که میسیونرهای مسیحی از آن برای جذب مسلمانان و غیرمسلمانان به سمت مسیحیت استفاده میکردند. جریان فمینیسم نیز برای تحقق اهداف تجددگرایانه خود در میان جامعه زنان ایران، از این روش استفاده کرده است. از این رو، کانون بانوان به عنوان یکی از سازمانهای فمینیستی ایران، کمک به زنان و دختران بیبضاعت، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی رایگان و به طور کلی ارائه خدمات مجانی را به عنوان یکی از فعالیتهای خود تعریف کرده بود.(۴)
یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در ایران استفاده از ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، بهویژه دانشجویان دختر آن مراکز بود. دختران دانشجو در دانشگاهها بهترین وسیله برای اشاعه و گسترش اهداف تجددگرایانه جریان فمینیسم در ایران محسوب میشدند؛ زیرا جذب این افراد از یکسو میتوانست باعث افزایش طرفداران و اعضای سازمانها و انجمنهای وابسته به جریان فمینیسم شود. به عبارت دیگر، باعث تقویت جبهه این جریان به لحاظ تعداد نیروی انسانی میشد. از سوی دیگر، این دانشجویان میتوانستند نقش سفیران و نمایندگان جریان فمینیسم در خانواده، اقوام، محله و حتی شهر و شهرستان خود را داشته باشند.(۵)
سرمایهگذاری بر روی تربیت مادران
جریان فمینیسم در ایران در دهه 1320 تصمیم گرفت برای پیشبرد اهداف تجددگرایانه خود، بر روی مادران ایرانی سرمایهگذاری کند. در این راستا کانون بانوان به مثابه یکی از سازمانهای فمینیستی اقدام به تأسیس آموزشگاه و مؤسسهای آموزشی با نام تربیت مادر کرد.
روابط خانوادگی، آشپزی، شیرینیپزی، آداب معاشرت، صرفهجویی، نظم و ترتیب، وظیفه مادر نسبت به اطفال و رفتار مادر با فرزندان جوان، شناختن روحیه مرد (پسیکلژی)، رفتار بانوان با شوهر، بهداشت خانواده، بهداشت کودکان، روابط یک فرد با جامعه و تأثیر وجود یک فرد در اجتماع، تزئینات منزل و پرورش سلیقه (دکوراسیون)، از جمله مواد درسی آموزشگاه تربیت مادر کانون بانوان را تشکیل میداد.(۶)
استفاده از این روش در ترویج اهداف جریان فمینیسم بسیار مؤثر بود؛ زیرا با آموزش مادران به سبک غربی، در واقع ظرفیتی به وجود میآمد که این افراد تربیتشده در آینده با کمترین هزینه، جامعه و فرزندان خود را به غربی شدن سوق میدادند؛ زیرا با آموزش مادران که در واقع کانون هر خانه و اولین معلم فرزندان هستند و خانواده نیز اولین مدرسه فرزندان محسوب میشود، به راحتی میتوان نسلی تربیت کرد که به سبک زندگی غربی و بهویژه اهداف جریان فمینیسم تمایل داشته باشند.
تولید برنامههای تلویزیونی، رادیویی و سینمایی
همکاری با رادیو و تلویزیون جزء برنامههای شورای عالی زنان بود. این شورا برای شناساندن فعالیتهای خود و اطلاعرسانی به عموم مردم، برنامههای سخنرانی و مصاحبه در رادیو و تلویزیون ترتیب میداد.(۷) سازمان زنان ایران نیز در راستای مبارزه با حجاب و به طور اخص، مبارزه با چادر، از ظرفیت و خدمات رسانههای گروهی (تلویزیون، رادیو و مطبوعات)، سازمانهای اجتماعی و آموزشی استفاده میکرد.(۸)
«فیلمهای فارسی، مخصوصاً اولین فیلمها هیچگونه ارتباطی با زندگی توده مردم نداشت و بیشتر از زندگی طبقه مرفه و گرفتاریهای آنان که بسیار از فرهنگ حقیقی خود دور شده بودند، حکایت میکرد. موضوع تئاترها اکثراً ترجمه و برانگیزاننده افکار در جهت نوعی زندگی دیگر بر روی صحنه میآمد. تقلید از آرتیستهای سینما، باز یکی از عوامل فرهنگزدایی در شهرهای بزرگ گردیده بود. دختران و زنان جوان چشم بسته، مانند آنها میپوشیدند و مینشستند و برمیخاستند.»(۹)
روشهای مطبوعاتی، تشکیلاتی، گسترش آموزش به سبک غربی، استفاده از هنر و هنرمند و استفاده از دانشگاه و دانشجویان از دیگر روشهایی بود که جریان فمینیسم برای حصول اهدافش به کار میبرد.
* پینوشتها در دفتر نشریه موجود است.